جایی برای متأهل‌ها نیست

جایی برای متأهل‌ها نیست

محمدجواد شاکر

گزارشی از وضعیت خوابگاه متأهلین دانشگاه

همه چیز از حرف‌های چندتا از بچه‌های خوابگاه متأهلی شروع شد که در زمستان سال قبل نسبت به وضعیت نامناسب مسیر دسترسی به خوابگاه‌شان شکایت داشتند؛ یک مسیر به شدت ناهموار و خاکی که در اثر بارش باران گل‌ولای را هم چاشنی خود می‌کرد و تردد را مخصوصا برای زنان و بچه‌ها سخت کرده بود. آن زمان صرفا توانستیم یک گزارش مختصر در کانال روزنامه از این وضعیت قرار دهیم ولی با پیگیری یکی از بچه‌های خوابگاه قرار شد خودمان حضوری برویم و از نزدیک وضعیت را مشاهده کنیم؛ زندگی زوج‌های جوانی که روزگارشان را در شهرک دانشگاه شریف واقع منطقه 22 تهران می‌گذرانند و شاید فراموش‌شده‌ترین عضو خانواده شریف باشند.

عصر یکی از روزهای اول ماه رمضان است. رفیقی که قرار بود یک روز مرا به خوابگاه متأهلی ببرد، پیشنهاد می‌دهد که امروز برویم، چون با ماشین به دانشگاه آمده و می‌خواهد دوباره برای افطار بیاید سمت دانشگاه و این یعنی رفت و برگشت من جور شده. ماشینش را در کوچه قدیر پارک کرده. با ماشین حداقل نیم ساعتی راه داریم و این یعنی یک فرصت خوب برای صحبت درباره مشکلات خوابگاه.

دوری و دوستی

خوابگاه متأهلین از دانشگاه فاصله زیادی دارد و این سرآغاز خیلی از مسائل و مشکلات بعدی است. دانشگاه برای این خوابگاه دو سرویس رفت و دو سرویس برگشت درنظر گرفته، سرویس‌های رفت ساعت 6:30 و 8:15 صبح از خوابگاه حرکت می‌کنند و سرویس‌های برگشت ساعت 4:40 و 6:30 عصر جلوی سردر منتظر زوج‌های جوان هستند. ایستگاه متروی وردآورد هم در فاصله نسبتا نزدیکی تا خوابگاه متأهلی قرار دارد ولی مسیری که با ماشین نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه طول می‌کشد، با مترو می‌تواند به یک ساعت و نیم هم برسد. بنابراین اگر ماشین شخصی نداشته باشید و قید استفاده از تاکسی‌های اینترنتی را هم بزنید، باید ساعت‌ها وقت برای برنامه‌ریزی کنار بگذارید تا بتوانید با کمترین هدررفت وقت و انرژی بین خوابگاه و دانشگاه تردد کنید. البته برخی از دانشجوها ماشین شخصی دارند ولی مسئله اصلی‌شان نبود جای پارک مناسب در اطراف دانشگاه است. سرقت از ماشین یا خسارت وارد شدن به آن از جمله خاطرات مشترک بچه‌های خوابگاه متأهلی در کوچه پس کوچه‌های اطراف دانشگاه محسوب می‌شود. بچه‌های خوابگاه افزایش تعداد سرویس‌ها و اختصاص جای پارک در داخل دانشگاه را پیشنهاد داده‌اند ولی خودشان هم می‌دانند که پیشنهاد دوم برای دانشگاه امکان اجرایی کمی دارد و با وضعیت فعلی باید بسازند.

از چشمه آب برمی‌داریم

خوابگاه متأهلین به شبکه آب شهری متصل نیست و آب شرب آن از چاه‌های اطراف تأمین می‌شود. آنطور که بچه‌های خوابگاه می‌گویند، مقدار املاح این آب چندبرابر بیشتر از استانداردهای موجود است و آنها اگر نخواهند با آن بسازند، مجبورند که آب آشامیدنی خود را از مغازه‌ها بخرند یا از دانشگاه برای خودشان آب ببرند و یا حتی از چشمه اطراف خوابگاه آب بردارند. البته ساکنان خوابگاه به دانشگاه پیشنهاد نصب دستگاه تصفیه آب را داده‌اند. دانشگاه با نصب این دستگاه در هر واحد یا هر بلوک موافقت نکرده و تنها به نصب یک دستگاه برای همه مجتمع رضایت داده ولی با وجود مشخص شدن مدل مناسب دستگاه از سوی ساکنان خوابگاه هنوز خبری از خرید و نصب آن نیست.

از چاله به چاه

کم‌کم وارد شهرک دانشگاه می‌شویم و خوابگاه که در بلندی واقع شده، نمایان می‌شود. خوابگاه سه بلوک دارد و هر بلوک هم چهار طبقه. گویا قرار بوده یک بلوک دیگر هم به خوابگاه اضافه شود ولی فعلا قطعه زمین آن در قسمت بالایی مجمتع رها شده و منتظر رسیدن بودجه است. البته مسئولین دانشگاه نبود خیلی از امکانات رفاهی مثل سالن مطالعه و فضای بازی برای کودکان را به ساخت این بلوک حواله می‌دهند. جاده منتهی به خوابگاه خاکی است و کارگران شهرداری دارند عملیات زیرسازی را انجام می‌دهند. قبلا خیابان همدان در شهرک دانشگاه مستقیم به در خوابگاه منتهی می‌شد ولی شهرداری چندسال پیش قسمت انتهایی آن را خراب و عمود بر مسیر قبلی عملیات احداث یک بلوار را آغاز می‌کند. نکته جالب این است که این بلوار جدید هیچ مقصدی ندارد و انتهای آن بن‌بست بوده و به ایستگاه آتش‌نشانی می‌رسد ولی حرف‌هایی شنیده می‌شود که احداث آن به افتتاح فروشگاه زنجیره‌ای نزدیک خوابگاه بی‌ربط نیست. چندسالی جاده خاکی می‌ماند تا زمستان سال قبل عملیات عمرانی دوباره شروع شده و همان جاده خاکی هم بسته می‌شود و بچه‌ها مجبورند یک مسیر بسیار طولانی را دور بزنند. سپس مسیر جدیدی به ساکنان خوابگاه پیشنهاد می‌شود که ناهمواری زیادی دارد و تردد در آن به ماشین آسیب وارد می‌کند. حتی مسیر پیاده از محل توقف سرویس تا در خوابگاه هم به شدت ناهموار بوده و با اندک بارانی گل‌ولای می‌شود. عملیات تکمیل جاده پیشرفت‌هایی دارد ولی بسیار کند است و برای رسیدن به مجتمع حسابی باید جاده‌های خاکی مختلف را دور زد. وضعیت به گونه‌ای است که حتی تاکسی‌های اینترنتی هم به دلیل دسترسی نامناسب تا نزدیکی در خوابگاه نمی‌آیند. قسمت عجیب ماجرا هم آنجاست که از شیوه ساخت جاده به نظر می‌رسد که هیچ‌گونه دسترسی برای خوابگاه درنظر گرفته نشده، به طوری که در ورودی خوابگاه با بلوار چندمتر اختلاف سطح دارد.

یک سقف کوچک برای آغاز زندگی

بیشتر واحدهای خوابگاه حدود 40 متر هستند؛ یک هال 12 متری، یک اتاق خواب 9 متری، یک سرویس بهداشتی و حمام سرهم، یک آشپزخانه کوچک و یک تراس که انباری کوچکی هم در خود جای داده. با همت بچه‌های خوابگاه یکی از واحدهای همکف بلوک دو تبدیل به نمازخانه شده و نماز جماعت و برنامه‌های مذهبی و فرهنگی خوابگاه در آن برگزار می‌شود و محلی است برای دید و بازدید و جمع شدن ساکنان خوابگاه. البته با وجود اینکه نمازخانه و واحدهای اطراف آن چندسال قبل بازسازی شده‌اند، ترک‌های بزرگی روی دیوار نمازخانه دیده می‌شود که از نشست زمین باقی مانده و همین موضوع باعث شده واحدهای اطراف آن خالی بماند و دانشگاه فعلا زوجی را در آنها اسکان ندهد.

سال 94 دانشگاه با یک شرکت قرارداد می‌بندد تا اینترنت خوابگاه را تأمین کند. البته در خوابگاه متأهلی هم اینترنت با شریف آی‌دی وصل می‌شود و قطعی‌ها و مشکلاتش را هم باید از دانشگاه پیگیری کرد. هر اتاق یک سوکت دارد و با کابل شبکه یک دستگاه به اینترنت وصل می‌شود. گذاشتن مودم برای اتصال‌های بیشتر اینقدر گیر و گور دارد که بچه‌ها عطایش را به لقایش می‌بخشند. کیفیت و سرعت اینترنت هم نسبت به دانشگاه ضعیف‌تر است و خیلی‌ها برای کارهای مهم‌شان از اینترنت سیم‌کارت استفاده می‌کنند یا ترجیح می‌دهند در دانشگاه کارشان را انجام دهند.

و شورای صنفی‌ای که نیست ...

خیلی از مشکلات خوابگاه متأهلی به نبود یک شورای صنفی پیگیر برمی‌گردد. دانشگاه می‌گوید باید انتخابات شورای صنفی در خوابگاه برگزار شود ولی تأیید صلاحیت نامزدها برای انتخابات قوانین عجیب و غریبی دارد که به حد نصاب رسیدن آنها برای برگزاری انتخابات را تقریبا غیرممکن می‌کند. قانون می‌گوید که دانشجویان در نیمه دوم هر مقطع تحصیلی می‌توانند از خوابگاه متأهلی استفاده کنند؛ یعنی برای دانشجوی کارشناسی و دکترا دو سال و برای دانشجوی ارشد یک سال. البته در بیشتر موارد دانشگاه استفاده بچه‌ها از خوابگاه متأهلی را در صورت تحصیل در سنوات مجاز تمدید می‌کند ولی برای ثبت‌نام در انتخابات شورای صنفی با استناد به همان قانون به آنها اجازه داده نمی‌شود، چون بیشترشان از مدت زمان حضور مجازشان در خوابگاه کمتر از یک سال باقی مانده است. همچنین خانم‌ها اجازه ثبت‌نام در انتخابات را ندارند، چون دانشگاه با آقایان قرارداد می‌بندد. همه این سنگ‌ها را بگذاریم کنار مشغله‌های زیاد یک زندگی تازه شکل گرفته نتیجه‌اش می‌شود جای خالی شورای صنفی خوابگاه متأهلی.


Report Page