ثبت‌نام کودکان اتباع خارجی؛ از ابلاغیه‌های «جهان اولی» تا اجراییه‌های «جهان چندمی»!

ثبت‌نام کودکان اتباع خارجی؛ از ابلاغیه‌های «جهان اولی» تا اجراییه‌های «جهان چندمی»!

July 6, 2021 by «مشکل را در کجا باید جست؟»
عکس از امید وهاب‌زاده


چندین سال از فرمان مربوط به الزام ثبت‌نام کودکان اتباع در مدارس ایرانی می‌گذرد؛ اما هر سال با انبوهی از روندهای طاقت‌فرسای اداری و اجرایی، تعداد زیادی از این کودکان و نوجوانان از تحصیل بازمی‌مانند و در عمل از آموزش محروم می‌شوند. محرومیتی که چه بسا مسیر زندگی بسیاری ازاین کودکان را دچار دگرگونی و تلاطم کند.


در چند روز گذشته «شیوه‌نامه‌ی ثبت‌نام دانش‌آموزان اتباع خارجی» به آموزش و پرورش استان‌ها ابلاغ شد؛ اما بنا به گزارش‌هایی که نهادهای مدنیِ مدافعِ حقوق کودکان از افراد تحت حمایت خود دریافت می‌کنند برخوردهای سلیقه‌ای در دفاتر وکالت و مدارس هم‌چنان یک پای ثابت مشکلات برای ثبت‌نام این کودکان و نوجوانان است. دفاتر وکالت می‌گویند این شیوه‌نامه به آنها ابلاغ نشده و بدون آن کاری انجام نمی‌دهند. در نتیجه، برگ حمایت تحصیلی برای این کودکان صادر نمی‌شود. مدیران مدارس هم بدون برگ حمایت تحصیلی، کودکان را ثبت‌نام نمی‌کنند و این کار را غیرقانونی می‌دانند. بگذریم از مواردی که تعدادی از این کودکان با وجود داشتن برگ حمایت تحصیلی، به علت برخوردهای سلیقه‌ای مسئولین مدارس از چرخه‌ی آموزش حذف شده‌اند.


اما در صورتی که پس از چندسال دوباره فرآیند سرشماری اتباع آغاز شود ممکن است بر اساس آن، برگ حمایت تحصیلی برای این کودکان صادر گردد؛ اما همین فرآیند هم برای صدور این برگ در عمل چند ماه طول خواهد کشید؛ یعنی برگ حمایت تحصیلی تعدادی از این کودکان بعد از شروع سال تحصیلی صادر خواهد شد. آن‌گاه تازه این کودکان باید ناز مسئولین مدارس را بکشند تا راضی شوند پس از شروع سال تحصیلی و به هزار بهانه (مثل پر شدن ظرفیت و ...) آنها را از تحصیل و آموزش محروم نکنند. به قول شاعر:

تاریخ «برگ تحصیلی» ما دیر شد

ای مدیر چه می‌شود به این «برگ» نظر کنی؟

مدبّرا چه می‌شود که به ناز و کرشمه‌ای

خاک وجود ما به ثبت نام، زر کنی؟ (۱)


اما برای نگارنده‌ی این متن هم سوال می‌شود که با وجود شیوه‌نامه‌ها و ابلاغیه‌هایی با ظاهری مدرن و جهان اولی که حرف از عدم توجه به نژاد، مذهب، زبان، جنسیت، قومیت، ملیت، وضعیت خانوادگی و نظایر آن‌ها می‌زنند و در آنها قید می‌شود که تمام کودکان اتباع خارجی، حتی کودکان فاقد اوراق هویتی، باید در مدارس ایران ثبت‌نام شوند، چرا در عمل همیشه مشکلات عدیده‌ای بر سر راه ثبت‌نام این کودکان قرار می‌گیرد؟ پاسخ را نه در شیوه‌نامه‌ها و ابلاغیه‌ها، که در فرهنگ عمومی و دیدی که نسبت به اتباع در میان مسئولین و عامه‌ی مردم وجود دارد، باید جست؛ یعنی آن دید که تصور می‌کند ما باید به دور کشور خود حصاری بکشیم و با دنیای اطراف خود ارتباط چندانی نداشته باشیم. دیدی که ارتباط با برخی ملیت‌ها و اقوام، که از قضا اشتراکات فرهنگی بسیار تنگاتنگی با ما دارند، را تنها در حالتی مجاز می‌داند که هویت آنها تنها به عنوان نیروی کار ساختمانی و خدماتی و ... در ایران تعریف شود و از حقوق دیگر (آموزشی، بهداشتی و در کل حقوق شهروندی) بهره‌مند نباشد. 


این دیدگاه فکری نه چندان سالم، همانند یک مغز خودآگاه یا ناخودآگاه جمعی، به این ساختار در مرحله‌ی اجرا فرمان می‌دهد که با اتباع به عنوان انسان دسته‌چندم برخود کند، ابلاغ شیوه‌نامه‌ها را به تاخیر بیندازد، آنها را در دفاتر وکالت معطل کند، در مدارس به صورت سلیقه‌ای آنها را ثبت‌نام کند یا نکند و هزار و یک مساله و مشکل دیگر برای آنها خلق کند تا خودشان قید درس خواندن را بزنند و در نهایت در یک مغازه‌ی کوچک، پادویی کنند یا در جاهای مختلف تنها به کارهایی با شان اجتماعی پایین بپردازد. 


یک مغز جمعی بیمار، فرمان عملکردهای بیمارگونه می‌دهد و تا وقتی برای بهبود وضعیت فرهنگی در زمینه‌ی تعامل بهتر با اقوام و ملل مختلف فرهنگ‌سازی نشود، شیوه‌نامه‌ها و ابلاغیه‌ها تنها کلماتی بر روی کاغذ خواهند بود. فرهنگ‌سازی که به عنوان یک مطالبه‌ی عمومی باید توسط نهادهای حامی حقوق کودکان مطرح گردد تا بستری برای تغییرات مثبت و سازنده‌ی دیگر در آینده باشد. در کنار این مساله که به کار درازمدت و پیوسته‌ی فرهنگی نیاز دارد نهادهای مدنی یک مطالبه‌ی جدی از وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور دارند تا با تسریع فرآیندها نسبت به حل مشکلات مربوط به ثبت نام کودکان اتباع در کمتر از سه ماه مانده به شروع سال تحصیلی اقدام کنند تا این کودکان بتوانند از حق آموزش به صورت کامل بهره‌مند شوند.



پی‌نوشت:

اصل شعر این است:

تاریخ انقضای دل ما تمام شد

یارا چه می‌شود به این دل نظر کنی؟

یارا چه می‌شود که به ناز و کرشمه‌ای

ما را از این بساط هیاهو بدر کنی؟

Report Page