تو پسِ پرده چه دانی؟
یادداشت | نویسنده: محمد بابازاده، طراح: سنا نجفیدر کف دانشکده، گاه استندی ظاهر میشود؛ بر روی این استند، روایت دنیای دانشکده از دیوار چین تا دریای مدیترانه (اگر در دانشکده جا میشدند!) گذاشته شده؛ این روایت، اغلب در یک شمارهٔ کوچک که شالودهٔ زحمات خود دانشجویان است، گنجانده شدهاست.
شماره را که بردارید بالایش نوشته «دردانشکده»؛ این اسم ماست. حال اگر شماره را باز کنید خواهید دید که متونی مطابق با ویراستاری روز فارسی، در صفحاتی با بهترین آرایش، توسط نویسندگانی که شوق نوشتن دارند، جلوی روی شماست و میتوانید تا دلتان میخواهد بخوانید؛ اما موضوع از سمت ما چیز دیگری است که داستانی دراز دارد و نقل این داستان، هدف امروز ماست.
قدم اول: جلسهٔ تعیین محتوا
تمام شمارههای دردانشکده با یک جلسهٔ ایدهپردازی شروع میشوند. در این جلسات که درش بر روی هرکسی باز است، بچهها دور هم جمع میشوند، شروع به ایدهپردازی میکنند و موضوعاتی را برای متون شماره و روند آن انتخاب میکنند. این موضوعات ممکن است از سمت دانشجو یا استادی مطرح شده یا حول اتفاقات مهم آن بازهٔ زمانی باشند؛ وجه مشترکشان هم این است که بهقولی از کف دانشکدهاند و در جمع صمیمانه و گرم جلسات تعیین محتوا به ثمر میآیند.
قدم دوم: نوشتن
بعد از تعیین موضوع در جلسهٔ تعیین محتوا، فرد نویسنده میتواند هرچه دل تنگش میخواهد (در قالب موضوع) بنویسد. اینکه فرایند نوشتن چگونه پیش رود، برای افراد مختلف متفاوت است و هرکسی راه خودش را دارد؛ اما یادتان نرود هر متنی ددلاینی دارد و ددلاین را ردکردن مکافاتی؛ پس لطفاً وقتشناس باشید.
قدم سوم: ویراستاری
تردستی نویسنده، مستقیم به دست ویراستار میرسد؛ او هرچه گره هست از طرهٔ متن میشکافد و از راه ویرایش فنی و محتوایی، متنی مهلقا با رعایت تمام نیمفاصلهها، دستورهای زبانی و املای درست تحویل صفحهآرا میدهد؛ البته اشتباه نکنید شاید فکرتان این باشد که چقدر راحت است؛ اما «دیدن روی تو را دیدهٔ جانبین باید» و این دیدهٔ جانبین، خاصیت ویراستار است.
قدم چهارم: صفحهآرایی
صفحهآرا تکتک متنهای ویراستاریشده را در ارتشش جمع میکند و میتازد که برایشان لباس بخرد. آخر میگویند که «به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را؟»؛ ولی آنچنان هم بیحاجت نیست که صفحهآرا طبق قواعد خاص نشریه و به کمک یارش «InDesign»، دستی به سر و روی متنمان بکشد. در آخر نیز همهٔ متنها کنار یکدیگر قرار داده میشوند و شمارهای دلفریب تحویل ما میگردد.
قدم یکی مانده به آخر: کنترل کیفیت و نشر
قبل از اینکه روز انتشار برسد، شمارهٔ دلنشینمان در گروه تحریریه ارسال میشود و بچهها با دقت بررسی میکنند که هیچ مشکلی در ویراستاری، صفحهآرایی و سایر بخشهای شماره نباشد. سپس شماره بهصورت فیزیکی و الکترونیکی، منتشر میشود. حال اعضای تیم، انتشار شمارهٔ جدید را جشن میگیرند!
به پایان آمد این دفتر، بریم دفتر بعدی. (فکر کردید تمام شده، نه؟ زهی خیال باطل!)
قدم آخر: جلسهٔ نقد
حال که شماره در دست خوانندگان و مخاطبان است، جلسهٔ نقدی برگزار میشود که شرط شرکت در آن، نگاه نقادانه و توانایی رسیدن به مکان اجرایش است. در طی جلسه، صفحه به صفحهٔ شماره بررسی و نقد میشود. گاهی در همین جلسات اشکالاتی پیدا میکنیم که در چندین مرحلهٔ قبل از چشممان دور مانده بودند. از تمام این اشکالات درس میگیریم تا شاید هر روز بهتر شویم؛ البته از شما هم نگرش معقول و منصف میخواهیم چونکه آخر «گل بیخار کجاست؟».