تشخیص افتراقی

تشخیص افتراقی



🔺گرایش افراد هیستریونیک به سوی اغوا و تکبر با رفتارمشابه در افراد خودشیفته متفاوت است. در خودشیفته ها جلب توجه دیگران در خدمت پرکردن خلا درونی شان است اما افراد هستریونیک از مورد سواستفاده قرارگرفتن ، استثمارشدن و طردشدن در هراسند. زمانی که دچار اضطراب نیستند به شکلی اصیل گرم و پذیرا رفتارمی کنند. در افراد سالمتر بخش مهربان انها در تعارض با بخش دفاعی و تا حدی مخربشان در تعارض قرار می گیرد و از رفتارهایشان گاه دچار احساس گتاه می شوند.

🔺انها به شکلی ناخوداگاه دچار احساس "اختگی" هستند و از طریق نشان دادن بدن در حقیفت حس منفعلانه حقارت فیزیکی را به احساس فعالانه قدرت بدل می کنند. نمایش گری انها بنابرابن ماهیتی جبران کننده برای مقابله با افسردگی دارد.

🔺احساسات سطحی انها نیز توجیهی مشابه دارد. انها هیجانات خود را به شکل تئاتری و اغراق امیز نشان می دهند. این امر بیانگر اضطراب شدید درونی شان و حقارتی است که از بروز خود در برابر کسی که او را فراتر و بالاتر می بیند حکایت می کند.از انجا که انتظار پاسخ مناسب و توام با احترام در برابر بروز احساساتشان ندارند انها را رنگ و لعاب می دهند تا اضطراب خود را تخفیف دهند و خود و دیگران را قانع کنند که این حق را دارند و از سوی دیگر با وانمود کردن به اینکه خیلی جدی نیستند فرصتی برای عقب نشینی در شرایط ناامن (که در گذشته بارها تجربه کرده اند) داشته باشند .

🔺تراژدی زندگی انها در این حقیقت نهفته است که نیرویی ناخوداگاه به شکلی مداوم انها را به سوی "بازی کردن" در نمایش زندگی سوق می دهد در حالیکه در درون حس می کنند که هیچکس خود واقعی انها را ندیده و نشناخته است.

🔺در فرایند درمان فرصتی از سوی درمانگر فراهم می شود تا در محیطی امن این خود واقعی اشکار شده و احساسات سرکوب شده او به سطح بیایند و به این نتیجه برسد که دیگر نیازی به بازی کردن نیست


Report Page