ترس از توتالیتاریسم

ترس از توتالیتاریسم

vinesh.ir

نویسنده مقاله: زهرا باقری

قرن بیستم قرن مواجه با چشم‌انداز دیستوپیای سیاسی است، در آن دنیای تاریک مطلق، عشق جادویی است که حتی هزار سال بعد هم مردی را علیه نیروی ضد انسانی یک دیکتاتور قادر و قاهر به شورش وا می‌دارد. سلطه‌ی تمام عیار و بی‌رحمانه‌ای که سعادت قلمداد می‌شود اما دشمنان این سعادت بیکار ننشسته‌اند! یوگنی زامیاتین در ما پیش بینی می‌کند که ما فردیت خود را به آن حد از دست می‌دهیم، که اعدادی بیش نخواهیم بود. عددهایی تحت سیطره‌ی حکومت عددالاعداد، یگانه کشور، که فقط زمانی به معنای واقعی کلمه انسان به شمار می‌آییم که علامت سوال در دستور زبان‌مان جایی نداشته باشد.

نام کتاب: ما

نویسنده: یوگنی زامیاتین

مترجم: بابک شهاب

ناشر: بیدگل

نوبت چاپ: ۴

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۴۱۹

داستان‌های دیستوپیایی (پادآرمانشهری) مسائل متفاوتی را دستمایه‌ی هجو قرار می‌دهند. از سالار مگس‌ها (ویلیام گلدینگ) که زندگی اجتماعی انسان و اخلاق را نقد می‌کند تا برج (جی. جی. بالارد) که سبک زیستن بشر مدرن را خطرناک می‌انگارد و داستان‌هایی با جنبه‌ی بیشتر سیاسی که آینده دوری را به تصویر می‌کشند و از این خیال‌بافی در مورد آینده به عنوان ابزاری برای نقد سیستم‌های حاکم بهره می‌برند.

تعداد زیادی از کتاب‌های دیستوپیا متعلق به نویسندگانی است که زیستن در غلبه‌ی همه جانبه حکومت‌های ایدئولوژیک را تجربه کرده‌اند و در این میان ما داستانی فوتوریستی (آینده‌نگارانه) و الهام گرفته از تجربه‌ی کم زامیاتین در همان ابتدای شکل‌گیری حکومت کمونیستی شوروی است.

درست در همان روزهای ابتداییِ پس از انقلاب اکتبر روسیه، وقتی امید طبقه‌ی کارگر به ساخته شدن جامعه‌ی بی‌طبقه هر روز بیشتر می‌شود، زامیاتین احساس خطر می‌کند. احساس خطر از بلوغ یک نظام سیاسی توتالیتاریستی که توانسته است آن را در دنباله‌ی نظام کمونیستی پیش‌بینی ‌کند. زنگ خطرهایی که او می‌شنود هنوز به وضوح به گوش روشنفکران و متفکران نرسیده است.

 اگر دنیای قشنگ نو (آلدوس هاکسلی) یا ۱۹۸۴ (جورج اورول) یا میرا (کریستوفر فرانک) را خوانده باشید شباهت‌های بسیاری میان این کتاب‌ها با ما خواهید یافت. فردیتِ از دست رفته، کنترل تمام عیار رفتار توده مردم توسط طبقه‌ی حاکم، ممنوع بودن ارتباطات عاطفی، و یک شورش آن هم در پی رابطه‌ی غیر مجاز عاشقانه و خیلی جزئیات دیگر، اما تمایزات هریک از این کتاب ها نیز منحصر به خودش است.

 

we

ما کسانی هستیم که هزار سال پس از این به شیوه‌ای خیلی متفاوت زندگی خواهیم کرد، به لحاظ نظام اجتماعی و سیاسی و حتی از لحاظ بیولوژیک. زامیاتین تلاش زیادی برای توصیف دقیق جزئیات‌مان نمی‌کند. انگار طوری واضح و روشن آن دنیای ما را می‌بیند که بسیاری از جنبه‌هایش را از قلم می‌اندازد، هر چند می‌توان این خصیصه‌ی ما را به نحوی ضعف در طرح داستان و پرداخت فضای داستان هم ارزیابی کرد.

D-503 قهرمان اصلی داستان ما یک مهندس ۳۲ ساله‌ی فضاپیما است که خاطرات روزانه خود را در ۴۰ یادداشت می‌نویسد تا آن را توسط انتگرال یا همان فضاپیمای جدید به سیاره دیگری بفرستد. D-503 معشوق-همسری دارد که دولت به وی اختصاص داده است اما در این میان با زنی دیگر به اسم I-330 برخورد می‌کند و مسحور او می‌شود. این زن او را با تجربه‌هایی از دنیای باستان مواجه می‌کند، تا آن‌جا که حتی او را به بیرون از دیوار سبز، یعنی مرز جهان کنترل شده‌ی یگانه کشور، می برد. پس از آن D-503 رویا می‌بیند و این در دنیای ما یک بیماری است که باید فوراً درمان شود. به نظر می‌رسد I-330 سرکرده گروهی است که می‌خواهند مردم بیرون و درون دیوار سبز را متحد کنند و حکومت عددالاعداد را سرنگون سازند و برای این منظور اولین پرواز انتگرال و D-503 به عنوان سازنده اول انتگرال، فردی مهم برای این انقلاب به حساب می‌آید.

 زامیاتین پیش بینی می‌کند که ما فردیت خود را به آن حد از دست می‌دهیم، که اعدادی بیش نخواهیم بود. عددهایی تحت سیطره‌ی حکومت عددالاعداد، یگانه کشور، که خدمت می‌کنیم، تا آن‌جا خدمت می‌کنیم که حتی «اشعارمان نیز سوت بی شرمانه بلبل نیست، شعر نوعی خدمت دولتی است، کاری مفید».(صفحه 137) ما در این کل شکوهمند، «فقط زمانی به معنای واقعی کلمه انسان به شمار می‌آییم که علامت سوال در دستور زبان‌مان جایی نداشته باشد. فقط علامت ندا، نقطه و ویرگول» (صفحه 214)

 

yevegny zamyatin

زامیاتین بسیاری از روزمرگی‌ها و عادات زندگی ما را در آینده منقضی شده می‌داند، آن‌گونه انقضایی که ما در مورد عادات زندگی انسان نئاندرتال می‌شناسیم. از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و سیگار کشیدن‌مان تا روابط عاطفی و خانواده و فرزند. همه چیز دستخوش تغییراتی سیستماتیک می‌شود و نظمی بی‌نظیر. خواب بیماری باستانی ماست، خانه‌هایی که دیوار دارند، خانه‌ی باستانی ما بوده‌اند، پیراهن ساده زردرنگی که به تن دخترکان بازیگوش است پیراهن باستانی تلقی می‌شود، اما یک چیز همان است که بود، انتخابات!

اگر زامیاتین تا 2020 زنده بود آیا این سطور را باز هم این‌گونه می‌نوشت: «بدیهی است که انتخابات ما هیچ شباهتی به انتخابات بی‌نظم و بی‌سامان باستانیان ندارد، زمانی‌که –گفتنش هم خنده دار است- حتی نتیجه انتخابات از پیش مشخص نبود… ناگفته پیداست که اینجا در کشور ما جایی برای احتمالات و اتفاقات غیر‌منتظره وجود ندارد. انتخابات هم بیشتر ارزشی نمادین دارد: انتخابات نوعی یادآوری است که ما یک پیکر واحد و توانمندیم.» (صفحه 242)

به خواننده توصیه می‌شود از همان ابتدای کتاب نمادهایی را که نویسنده از دنیای باستان به آن‌ها اشاره می‌کند با دقت به ذهن بسپارد. زامیاتین با تمام گوشه و کنایه‌هایی که همزمان به مسیحیت و حکومت می‌زند تلاش می‌کند تیغ تیز نقد خود را به سیاست و مذهب وارد کند و این همان چیزی است که ممکن است از نیمه‌های کتاب به بعد توجه خواننده را به خود جلب کند. اگر از همان ابتدا به این ظرایف توجه نشود زحمت دوباره‌خوانی برای کشف رموز کتاب به دوش خواننده می‌افتد. در این‌باره نسخه‌ای از کتاب که نشر بیدگل چاپ کرده، مقاله‌ای از ریچارد ای گِرِگ در انتها دارد که بسیار راه‌گشاست، زیرا داستان آدم و حوا را پی‌رنگ ما قلمداد می‌کند و این ادعا را به خوبی شرح می‌دهد.

 

 

 



Report Page