تحول سوژه تاریخی زن از مشروطه تاکنون

تحول سوژه تاریخی زن از مشروطه تاکنون

موسسه رحمان



اگر تغییر روند سوژه زن در تاریخ را بررسی کنیم، می‌توانیم براساس تغیر تحول معنایی زن آینده را فهم کنیم. نقطه‌ی آغاز این مفهوم به دروان مشروطه بازمی‌گردد تا قبل از آن تنها یک کلمه است و بار سیاسی و اجتماعی بر آن سوار نشده است اما بعد از مشروطه بار جدید بر مفهوم زن شکل می‌گیرد و مفهوم دیگری به نام زن مردانه شکل می‌گیرد و زنان در نسبت با یک دیگری که مرد هست خودشان را تعریف میکنند.


در اواخر قرن نوزدهم، ۲ آرمان تجددخواهانه در جامعه ایران شکل گرفت. یکی اصلاح نظام سیاسی و دومی اصلاح خانواده‌ی پدرسالار. ۲پرسش ذهن روشنفکران ایرانی را به خود مشغول کرد:

چه کسی می‌تواند مخالف جایگزینی حکومت پادشاهی استبدادی با نظام پارلمانی باشد؟ و چه کسی می‌تواند در مقابل ازدواجی که خانواده ترتیب داده مخالف انتخاب در ازدواج باشد؟


در آن دوره در پیوند اصلاح نظام سیاسی و اصلاح خانواده پدرسالار، نگاهی شکل گرفت که به جای ازدواج از پیش مقرر با واسطه‌ی خانواده، زنان و مردان قبل از ازدواج دیدار می‌کردند وانتخاب می‌کردند که با چه کسی ازدواج کنند. واژه‌ی انتخاب در این دوران به معنای انتخاب نماینده‌های مجلس هم بود. در این نگاه از والدین انتظار می‌رفت پیش از اینکه از قبل ترتیب ازدواجی را بدهند رای فرزندان خود، به ویژه دختران‌شان را بپرسند. رای در اینجا به معنای «نظر یا عقیده» است که در این دوره به معنی رای دادن برای انتخاب نماینده‌های مجلس هم بود.

 



بعد از انقلاب تا مدت‌ها زنان رویت ناپذیر بودند در واقع عامدانه و با همدستی نهاد خانواده و نهادهای دیگر زن موجودیتی نداشت، در ادامه این مفهوم دوباره احیا میشود و مرتب زن در جدالی بین کلمه و مفهوم است و بعد از دوم خرداد امکان حضور زنان در جنبشها به شکل حداقلی ایجاد شد. 

اما در سالهای اخیر مفهوم زن به مثابه‌ی سوژه‌ی تغییر شناخته میشود. این شکاف مفهوم زن، فضایی را ایجاد میکند که تا پیش از آن اینگونه شکل نگرفته بود. در این دوران این گسست به نوعی است که نهادهای خانواده و نهادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است. 


زنانی که در بین کنشگران که فعالیت سیاسی می‌کنند و در مرکز هستند به نوعی فهم میشوند و زن به صورت عمومی در نهاد خانواده و آموزش و... به نوعی دیگر فهم میشود. زن اکنون خطاب قرار گرفته شده و این باعث شده زن نسبت به وضعیت پیشین خودش دچار شکاف درونی شود و آگاهی‌اش دوباره بازبینی و کنشهای روزمرهاش منجربه ساخت فرم اجتماعی جدیدی شود، در اینجا سوژهی تغییر زن هست. 


ما میتوانیم بگوییم زن ممکن است امکان شکل‌دهی سوژه‌ی سیاسی را داشته باشد اما در رابطه با فرم اجتماعی باید منطق سرکوب‌گرایانه مردسالارانه را وارد کنیم چرا که تا الان عقب‌نشینی نکرده است و حوزه‌ی اشتغال زنان در آینده را فراهم نخواهد کرد چرا که سیاست‌هایی را تدوین میکند که منجر به دستکاری در بدن زن میشود و سهمیه‌بندیهای جنسیتی در دانشگاه هم بازخواهد گشت. 


زنان خانه‌دار همان چیزی میشوند که حکومت میخواهد؟ خود زنان خانه‌دار بخش مهمی از سوژه‌ی تغییر هستند. فارغ از ارزش‌گذاریهای موجود یک اتفاقی در آینده در حال وقوع است و فرصتهای اشتغال رسمی کمتر خواهد شد اما مشاغل غیررسمی افزایش پیدا میکند، با اینحال زیست غیرسمی زنان در آینده از دوگانگی خارج خواهد شد چرا که زنان بیشتر تلاش میکنند تا خودشان باشند و این خود بودن منجربه حذف ایشان از حیات اجتماعی خواهد شد. 


زنان از عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی حذف میشوند و از طرفی سعی میکنند در گعده‌های دوستی و سیاسی قرار بگیرند و شکلی از زندگی را سامان دهند که خود زن در آن نمایان شود. همه‌ی این حوادث پیش میرود تا رخداد بعدی. رخداد بعدی می‌تواند دستاوردهای بعدی را ثبات ببخشد و زن را به مثابه‌ی سوژه‌ی تغییر بپذیرد. 

به نظر شما حضور زنان در جنبش‌های اجتماعی اخیر، باعث چه تغییری در فرم مشارکت سیاسی زنان شده است؟



منابع:

• ارائه فرشته طوسی در پنل آینده‌پژوهی زنان که در آبان 1402 در رحمان برگزار شده است.

• ویدئوی کامل این پنل را از یوتیوب رحمان ببینید. 

 

• اپیزود «رای، اجبار، حق انتخاب» از فصل چهارم پادکست رادیو رحا

• این اپیزود را از کانال تلگرام رحمان، یا از پادگیرها بشنوید. 


Report Page