تحلیل نتایج نظرخواهی پیرامون رابطه دین و دولت در آینده ایران

تحلیل نتایج نظرخواهی پیرامون رابطه دین و دولت در آینده ایران


کانال جمهوری ایرانی با هدف آشنایی از نقطه نظرات اعضاء کانال و نیروهای سیاسی و اجتماعی پیرامونی همبستگی جمهوری خواهان ایران یک نظرخواهی تلگرامی پیرامون راهکارها برای رابطه دین و دولت آن به مدت تقریبا ۶ روز برگزار کرد.  نزدیک به 67000بار متن نظرخواهی دیده شد که بیش از 26برابر تعداد اعضای کانال است. همچنین 7512نفر در نظرخواهی شرکت کرده و یکی از پنج گزینه را انتخاب کردند که نمونه قابل اعتنایی برای پیمایش دیدگاه‌ها پیرامون مناسبات دین ودولت در ایران است. همچنین باز معلوم شد که دامنه مشارکت در نظرخواهی فراتر و گسترده تر از حلقه‌های نزدیک به کانال تلگرامی جمهوری ایرانی بوده‌است.

نمودار زیر نتایج نظرخواهی بر اساس تعداد نظرات مثبت به هر گزینه را به تفکیک نشان ‌می دهد.

در تحلیل نتایج نکات زیر ارائه می‌گردد:

مجددا تاکید می‌شود که انتظار از این پیمایش در حد یک نظرخواهی تلگرامی و رصد و شناخت فضای سیاسی در همین حد بود بنابراین نتایج آن لزوما واقعیت جامعه ایران را بازگو نمی کند و تنها دریچه‌ای برای درک توزیع دیدگاه‌های  پیرامون سامان مناسب رابطه بین دین و دولت است. بحث های گسترده‌ای پیرامون این نظرخواهی در جمع های سیاسی و مذهبی درگرفت که دیگر پیامد مثبت آن است. مسئولان کانال با تشکر از کسانی که پیشنهادات و انتقادات سازنده را طرح کردند، نکات مطرح شده را در اقدامات آینده در نظر می‌گیرد.

نتیجه بدست آمده با توجه به توضیحاتی که قبل داده شده بود، دور از انتظار بود. بیشترین رای به گزینه حکومت عقلانی که از باورهای دینی استقلال دارد، به اصول لائیسیته پایبند است، فعالیت های مذهبی را ممنوع کرده و دین را تنها در حوزه خصوصی مجاز می شمارد، داده شد. گزینه جدایی نهادی دین و دولت با پذیرش حق فعالیت سیاسی بر اساس باورهای دینی در چارچوب دمکراسی گزینه دوم شد.

نتایج این نظرخواهی نشان می دهد اکثریت بزرگی از مردم ایران هر شکلی از حکومت دینی و یا الزام قوانین و روند‌های حاکمیتی به تطبیق با حکام فقه شیعه اثنی عشری چه در قالب سنتی باشد، چه بنیادگرایانه و چه نوگرایانه و عقلانیت بنیان را رد می کنند.

البته بدیهی است میزان قائلان به حکومت دینی در قرائت های مختلفش بیشتر از ارقام موجود در نظرخواهی یادشده است اما بعید است مجموع کسانی که به حکومت دینی در چارچوب نظریه ولایت فقیه ویا قرائت سازگار با عقلانیت زمانه و نواندیشی دینی در تمامی اشکال موجودش در سپهر سیاسی ایران اعتقاد دارند، از بیست درصد بیشتر شود.

سابقه حیات 41 ساله جمهوری اسلامی بر خلاف دوره پهلوی دوم باعث رویگردانی از دخالت مذهب در امور عمومی شده و کار به جایی رسیده که علاوه بر جدایی دین و دولت اکثریت قابل اعتنایی خواهان جدایی سیاست از دین و منع هر گونه فعالیت سیاسی دین بنیاد هستند.

این تحول البته به شرط رعایت حقوق شهروندی خداباوران و عدم شکل گیری ذهنیت ضد مذهبی بر نهادهای حاکمیتی اتفاقی مثبت است. خودبنیادی قانون و استقلال مبنای مشروعیت سیاسی از مذهب و فقدان الزام و اجبار به تطبیق قوانین بالادستی و عادی کشور با احکام شرعی و آراء اجتهادی یکی از موانع مهم پیش روی دمکراسی را بر می دارد و همچنین باعث تبعیض زدایی در مناسبات عمومی می‌شود.

از آنجاییکه همه رای دهندگان متن توضیحی را نخوانده اند و متن موجود در گزینه اول در نظرخواهی تا حدی ابهام دارد و محدود کردن دین به عرصه خصوصی لزوما به معنای تعطیلی مراکز دینی مانند مساجد، کلیساها، خانقاه‌ها، کنیسه‌ها و حسینیه‌ها نیست، بنابراین نمی توان نتیجه گرفت که همه 3264 نفری که به این گزینه رای دادند مثلا با فعالیت مساجد، برگزاری نماز جماعت و یا عزاداری های عمومی مخالف هستند.

اما در عین حال اهمیت دارد که ساماندهی دین و دولت با توجه به ریشه دار بودن تلفیق دین و دولت در ادوار مختلف تاریخ ایران و قدمت دین خوئی بگونه ای انجام شود که اقلیت باورمند به حکومت دینی نتواند فضای دو قطبی آنتاگونیستی بین باور به مذهب و حکومت سکولار یا لائیک ترسیم کرده و بتواند از نیروهای مذهبی برای فعالیت های تروریستی و یا راه اندازی گروه های اسلام گرای جهادی بهره برداری کند.

این نظرخواهی همچنین این فرضیه را قوت می بخشد که نارضایتی و نگاه منفی به دین و بخصوص دخالت مسائل دینی در امر حکمرانی در حال افزایش بوده و نیروهای مذهبی با چالش مقبولیت اجتماعی مواجه هستند. شعارهای تند در اعتراضات اخیر علیه روحانیت به صورت عام و بخصوص در شهرهای قم و مشهد با نتایج نظرسنجی مشابهت دارد. همچنین با فرایند دین گریزی در جامعه ایران در دهه های گذشته همخوانی دارد. ولی دریچه ای به روی این واقعیت می گشاید که آهنگ تحولات در این حوزه شتاب بالایی گرفته است که البته مانایی آن مشخص نیست. ممکن است این برخوردها ناشی از خشم و عصبانیت مقطعی باشد.

نوع نگاه موجود مانند پیش از انقلاب وابستگی زیادی به عرصه سیاسی داشته و واکنشی به عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران است. همچنین این اتفاق مهم برجسته می شود که نفس تشکیل حکومت دینی  می تواند در حال و برای چند دهه امتیازاتی را نصیب دین‌داران کند اما در درازمدت وضعیت را برای خود نهاد دین و باورمندان به آن بدتر می‌سازد.

نکته دیگری که این نظرخواهی برجسته می سازد احتمال تمایل بیشتر کوشندگان سیاسی و مدنی به الگوی لائیسته آنچنان که در عرصه سیاسی ایران مشهور است بر سکولاریسم است. گزینه های مربوط به راهکار لائیک 63 درصد آراء را به خود اختصاص داده اند که اکثریت بزرگی است. اگرچه باز تاکید می‌شود که این ارقام به کل جامعه قابل تعمیم نیست اما در عین حال نشان می‌دهد که گرایش ها در حوزه جدایی دین و دولت و حفاظت از عرصه عمومی در برابر دست اندازی نهادهای متولی دین شعائر اسلامی به عرصه عمومی گرایش به محدودیت های حداکثری در برابر فعالیت های عمومی مسلمانان باورمند دارد و آنچه سکولاریم ستیزه جو نامیده می شود حمایت قابل اعتنایی در جامعه ایران پیدا کرده است.

نکته مهم دیگر این نظر خواهی نزدیک بودن رای ها به دو شکل از حکومت دینی است که مورد نظر اصول گرایان و اصلاح طلبان میانه است. این نزدیکی در تمامی 4 نظرخواهی انجام شده کانال تلگرامی جمهوری ایرانی تکرار شده است. حال یا آن بخشی از  حامیان این دو جناح نظام که درکانال جمهوری ایرانی با هدف آشنایی از نقطه نظرات اعضاء کانال و نیروهای سیاسی و اجتماعی پیرامونی همبستگی جمهوری خواهان ایران یک نظرخواهی تلگرامی پیرامون راهکارها برای رابطه دین و دولت آن به مدت تقریبا ۶ روز برگزار کرد.  نزدیک به ۶۷۰۰۰ار متن نظرخواهی دیده شد که بیش از ۲۶برابر تعداد اعضای کانال است. همچنین ۷۵۱۲نفر در نظرخواهی شرکت کرده و یکی از پنج گزینه را انتخاب کردند که نمونه قابل اعتنایی برای پیمایش دیدگاه‌ها پیرامون مناسبات دین ودولت در ایران است. همچنین باز معلوم شد که دامنه مشارکت در نظرخواهی فراتر و گسترده تر از حلقه‌های نزدیک به کانال تلگرامی جمهوری ایرانی بوده‌است.

نمودار زیر نتایج نظرخواهی بر اساس تعداد نظرات مثبت به هر گزینه را به تفکیک نشان ‌می دهد.

در تحلیل نتایج نکات زیر ارائه می‌گردد:

مجددا تاکید می‌شود که انتظار از این پیمایش در حد یک نظرخواهی تلگرامی و رصد و شناخت فضای سیاسی در همین حد بود بنابراین نتایج آن لزوما واقعیت جامعه ایران را بازگو نمی کند و تنها دریچه‌ای برای درک توزیع دیدگاه‌های  پیرامون سامان مناسب رابطه بین دین و دولت است. بحث های گسترده‌ای پیرامون این نظرخواهی در جمع های سیاسی و مذهبی درگرفت که دیگر پیامد مثبت آن است. مسئولان کانال با تشکر از کسانی که پیشنهادات و انتقادات سازنده را طرح کردند، نکات مطرح شده را در اقدامات آینده در نظر می‌گیرد.

نتیجه بدست آمده با توجه به توضیحاتی که قبل داده شده بود، دور از انتظار بود. بیشترین رای به گزینه حکومت عقلانی که از باورهای دینی استقلال دارد، به اصول لائیسیته پایبند است، فعالیت های مذهبی را ممنوع کرده و دین را تنها در حوزه خصوصی مجاز می شمارد، داده شد. گزینه جدایی نهادی دین و دولت با پذیرش حق فعالیت سیاسی بر اساس باورهای دینی در چارچوب دمکراسی گزینه دوم شد.

نتایج این نظرخواهی نشان می دهد اکثریت بزرگی از مردم ایران هر شکلی از حکومت دینی و یا الزام قوانین و روند‌های حاکمیتی به تطبیق با حکام فقه شیعه اثنی عشری چه در قالب سنتی باشد، چه بنیادگرایانه و چه نوگرایانه و عقلانیت بنیان را رد می کنند.

البته بدیهی است میزان قائلان به حکومت دینی در قرائت های مختلفش بیشتر از ارقام موجود در نظرخواهی یادشده است اما بعید است مجموع کسانی که به حکومت دینی در چارچوب نظریه ولایت فقیه ویا قرائت سازگار با عقلانیت زمانه و نواندیشی دینی در تمامی اشکال موجودش در سپهر سیاسی ایران اعتقاد دارند، از بیست درصد بیشتر شود.

سابقه حیات ۴١ساله جمهوری اسلامی بر خلاف دوره پهلوی دوم باعث رویگردانی از دخالت مذهب در امور عمومی شده و کار به جایی رسیده که علاوه بر جدایی دین و دولت اکثریت قابل اعتنایی خواهان جدایی سیاست از دین و منع هر گونه فعالیت سیاسی دین بنیاد هستند.

این تحول البته به شرط رعایت حقوق شهروندی خداباوران و عدم شکل گیری ذهنیت ضد مذهبی بر نهادهای حاکمیتی اتفاقی مثبت است. خودبنیادی قانون و استقلال مبنای مشروعیت سیاسی از مذهب و فقدان الزام و اجبار به تطبیق قوانین بالادستی و عادی کشور با احکام شرعی و آراء اجتهادی یکی از موانع مهم پیش روی دمکراسی را بر می دارد و همچنین باعث تبعیض زدایی در مناسبات عمومی می‌شود.

از آنجاییکه همه رای دهندگان متن توضیحی را نخوانده اند و متن موجود در گزینه اول در نظرخواهی تا حدی ابهام دارد و محدود کردن دین به عرصه خصوصی لزوما به معنای تعطیلی مراکز دینی مانند مساجد، کلیساها، خانقاه‌ها، کنیسه‌ها و حسینیه‌ها نیست، بنابراین نمی توان نتیجه گرفت که همه ۳۲۶۴نفری که به این گزینه رای دادند مثلا با فعالیت مساجد، برگزاری نماز جماعت و یا عزاداری های عمومی مخالف هستند.

اما در عین حال اهمیت دارد که ساماندهی دین و دولت با توجه به ریشه دار بودن تلفیق دین و دولت در ادوار مختلف تاریخ ایران و قدمت دین خوئی بگونه ای انجام شود که اقلیت باورمند به حکومت دینی نتواند فضای دو قطبی آنتاگونیستی بین باور به مذهب و حکومت سکولار یا لائیک ترسیم کرده و بتواند از نیروهای مذهبی برای فعالیت های تروریستی و یا راه اندازی گروه های اسلام گرای جهادی بهره برداری کند.

این نظرخواهی همچنین این فرضیه را قوت می بخشد که نارضایتی و نگاه منفی به دین و بخصوص دخالت مسائل دینی در امر حکمرانی در حال افزایش بوده و نیروهای مذهبی با چالش مقبولیت اجتماعی مواجه هستند. شعارهای تند در اعتراضات اخیر علیه روحانیت به صورت عام و بخصوص در شهرهای قم و مشهد با نتایج نظرسنجی مشابهت دارد. همچنین با فرایند دین گریزی در جامعه ایران در دهه های گذشته همخوانی دارد. ولی دریچه ای به روی این واقعیت می گشاید که آهنگ تحولات در این حوزه شتاب بالایی گرفته است که البته مانایی آن مشخص نیست. ممکن است این برخوردها ناشی از خشم و عصبانیت مقطعی باشد.

نوع نگاه موجود مانند پیش از انقلاب وابستگی زیادی به عرصه سیاسی داشته و واکنشی به عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران است. همچنین این اتفاق مهم برجسته می شود که نفس تشکیل حکومت دینی  می تواند در حال و برای چند دهه امتیازاتی را نصیب دین‌داران کند اما در درازمدت وضعیت را برای خود نهاد دین و باورمندان به آن بدتر می‌سازد.

نکته دیگری که این نظرخواهی برجسته می سازد احتمال تمایل بیشتر کوشندگان سیاسی و مدنی به الگوی لائیسته آنچنان که در عرصه سیاسی ایران مشهور است بر سکولاریسم است. گزینه های مربوط به راهکار لائیک ۶۳ درصد آراء را به خود اختصاص داده اند که اکثریت بزرگی است. اگرچه باز تاکید می‌شود که این ارقام به کل جامعه قابل تعمیم نیست اما در عین حال نشان می‌دهد که گرایش ها در حوزه جدایی دین و دولت و حفاظت از عرصه عمومی در برابر دست اندازی نهادهای متولی دین شعائر اسلامی به عرصه عمومی گرایش به محدودیت های حداکثری در برابر فعالیت های عمومی مسلمانان باورمند دارد و آنچه سکولاریم ستیزه جو نامیده می شود حمایت قابل اعتنایی در جامعه ایران پیدا کرده است.

نکته مهم دیگر این نظر خواهی نزدیک بودن رای ها به دو شکل از حکومت دینی است که مورد نظر اصول گرایان و اصلاح طلبان میانه است. این نزدیکی در تمامی چهار نظرخواهی انجام شده کانال تلگرامی جمهوری ایرانی تکرار شده است. حال یا آن بخشی از  حامیان این دو جناح نظام که در نظرخواهی های یادشده شرکت کردند وزن نزدیک به هم دارند یا این اتفاق تایید کننده این احتمال است که در شرایط انتخاب آزاد جامعه ایران، باورمندان از نقطه نظر ایجابی و نه ترجیحی به دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا تقریبا پایگاه اجتماعی یکسانی دارند. البته در این مورد بخصوص برخی از نیروهای اصولگرا نیز ترجیح می دهند که حکومت دینی بر پایه قرائت نو و متناسب با مقتضیات زمانه انجام شود، بنابراین حامیان این گزینه در نظرخواهی را نمی توان لزوما اصلاح‌طلب بر شمرد. کما اینکه برخی از اصلاح طلبان نیز از راهکار سکولاریسم حمایت می‌کنند.


نظرخواهی های یادشده شرکت کردند وزن نزدیک به هم دارند یا این اتفاق تایید کننده این احتمال است که در شرایط انتخاب آزاد جامعه ایران، باورمندان از نقطه نظر ایجابی و نه ترجیحی به دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا تقریبا پایگاه اجتماعی یکسانی دارند. البته در این مورد بخصوص برخی از نیروهای اصولگرا نیز ترجیح می دهند که حکومت دینی بر پایه قرائت نو و متناسب با مقتضیات زمانه انجام شود، بنابراین حامیان این گزینه در نظرخواهی را نمی توان لزوما اصلاح‌طلب بر شمرد. کما اینکه برخی از اصلاح طلبان نیز از راهکار سکولاریسم حمایت می‌کنند.



Report Page