تحقیر درمانگر

ترجمه از:

‏Winston A, Rosenthal R, Pinsker H: Introduction to supportive psychotherapy, Glen O.Gabbard series editor, American Psychiatric Association,2004

🔺تحقیرشدن از جانب بیمار می تواند تجربه ای ناخوشایند برای درمانگر بوده و در برخورد با افراد مرزی و خودشیفته غیرشایع نیست. پاسخ سازگارانه از سوی درمانگرتلاش درجهت فهماندن این مطلب به بیمار است که رفتار وی متناسب و درجهت رسیدن به اهداف درمانی است نه آنکه به عنوان پاسخی تلافی جویانه یا رفتاری در جهت دورکردن خود از قرار گرفتن به عنوان هدف خشم بیمار تلقی شود. درمانگر باید ازحس ضدانتقالی که در او در نتیجه حمله بیمار به وجود می آید آگاه باشد که شامل خشم برخاسته از تظاهر خودشیفتگی بیمار می شود

🔸بیمار: من به این گواهی از طرف تو نیاز داشتم و تو گند زدی. من برایت پیام گذاشته بودم که تا صبح دوشنبه آنرا می خواهم( با لحن کین توزانه). استاد...تو فقط به درد دانشکده پزشکی در یک دانشگاه ایالتی می خوری....

🔹درمانگر 1( با احساس گناه): من خیلی متاسفم. دفعه اینده سعی می کنم به نیازهای تو بیشتر حساس باشم. اما من روز دوشنبه بیرون بودم.(پاسخ مازوخیستی ضدانتقالی نسبت به یک تقاضای غیرمعقول. گردن گرفتن تقصیر که ارضا کننده حس خودشیفتگی بیمار است).

🔹درمانگر2( با احساس عصبانیت): تو خیلی درمورد محکوم کردن و گفتن کلمات سرزنش آمیز تند می روی. اما هیچ مسئولیتی نسبت به انچه رخ داده حس نمی کنی. تو تقاضای خود را آخرهفته مطرح کرده ای و من دوشنبه هم سر کار نبودم.(استدلالی دقیق ولی انتقادی که می تواند بیمار را خشمگین و تحقیر شده رها کند).

🔸بیمار: من از این عذر و بهانه ها قبلا هم شنیده ام. من به تو نیاز داشتم. چطور می توانم الان به تو اعتماد کنم. باید به حرف مادرم گوش می دادم و پیش آن روانپزشک در خیابان کناری خانه مان می رفتم. او هاروارد درس خوانده و همیشه در روزنامه ها مقاله می نویسد.

🔹درمانگر3: گاهی ممکن است من تو را مایوس کنم. این حتی در بهترین روابط هم پیش می آید. این می تواند تو را دچار ترس کند یا باعث خشم تو شود که من نتوانسته ام به نیازهای تو به شکلی کامل پاسخ دهم اما خوشبختانه لازم نیست که من برای کمک کردن به تو کامل باشم. شرط می بندم دیگر روانپزشکها هم نیازی به کامل بودن نداشته باشند( پاسخی اصیل و درعین حال سنجیده. مدل سازی رفتار بالغانه و سالم که نه تلافی جویانه و نه تسلیم پذیرانه است و نقش ”درمانگر به اندازه کافی خوب“ را شفاف سازی می کند).

علی فیروزابادی، اسرین سیدالشهدایی: مقدمه ای بر روان درمانی حمایتی (زیرچاپ)

ترجمه از:

‏Winston A, Rosenthal R, Pinsker H: Introduction to supportive psychotherapy, Glen O.Gabbard series editor, American Psychiatric Association,2004