تاریخ معاصر ایران : بخش دوم انقلاب مشروطه

تاریخ معاصر ایران : بخش دوم انقلاب مشروطه

گردآوری : فرهاد


درود و عرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان و بزرگواران

ضمن تشکر و قدردانی از مدیران فهیم و اندیشمند کانال #سگال و گروه #سگالیدن که فرصتی را دراختیارم قرار دادند که در رابطه با بخشی از تاریخ معاصر باعنوان #انقلاب_مشروطه ، مطالبی را در اختیار اعضاء محترم ارائه و تقدیم نمایم .

امیدوارم تا فتح بابی برای بحث و گفتمان در گروه شده و دراین خصوص از مطالب دوستان نیز بهره مند شویم.

بدیهی ست رویدادهای ارائه شده بصورت کلی بوده و از بیان و پرداخت اتفاقات بصورت جزئی و کامل بدلیل زمان محدود و حوصله عزیزان ، خودداری میکنیم.

اما با یک تعریف اجمالی از مشروطیت، به محتوای موضوع کنفرانس یعنی انقلاب مشروطه میپردازیم

#مشروطیت ، شامل مجموعه‌ای از :

ایده‌ها، نگرش‌ها و الگوهای رفتاری است که اقتدار حکومت باید مبتنی بر یک سری قوانین اساسی باشد و از آن تبعیت کند.

#دیوید_فلمن دانشمند علوم سیاسی در توصیف آن می‌گوید، مشروطیت، مقامات حکومتی را تابع محدودیت‌های قانونی می‌کند و به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که هرآنچه می‌پسندند، انجام دهند و باید به محدودیت‌های قدرت و روندهای اساسی احترام بگذارند. بنا بر این توصیف، حکومت مشروطه همان حکومت مبتنی بر قانون است.


انقلاب مشروطیت بزرگترین واقعه ایست که در تاریخ ایران روی داده و بالاترین تحول را در شئون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران بوجود آورد

مشروطیت دفتر کهنه قدیم را درهم پیچید و حکومت استبدادی را که از اول خلقت تا آن زمان در ایران فرمانفرمایی میکرد واژگون کرد و حکومت ملی را که پایه اش در روی فلسفه نوین و رشد فکر و تعقل و آزادی و عدالت است برقرار کرد مشروطیت آزادی عقیده تساوی حقوق افراد و حکومت مردم بر مردم را در ایران استوار کرد و تقدیرات ملک و ملت را به خود مردم سپرد و ملت را در وضع قوانین مناسب با اخلاق و صلاح جامعه مختار و آزاد نمود.

مشروطیت این عقیده دور از حقیقت را که پادشاه ظل الله و برگزیده خداست و از اول دنیا مردم بدان معتقد بودند و ریشه هزارها سال بندگی و بدبختی بشر بود از میان برداشت و عملا نشان داد که پادشاه نماینده ملت و منتخب جامعه است و چون کردارش بر خلاف مصالح مردم باشد او را از مقام خود ساقط و دیگری را که دارای صلاحیت باشد میتوان بجای او انتخاب نمود.


نهضت مشروطه را باید نقطه عطفی در مبارزات سیاسی اجتماعی دوران معاصر دانست، در این دوره جامعه ایرانی رستاخیز بزرگی را ایجاد و بسط قانون، عدالت و برابری اجتماعی را آغاز کرد تا زمان رقابت کشورهای استعماری روس و انگلیس نهضت توانست رشد و شتاب فزاینده ای را آغاز کند ولی انعقاد قرار داد 1907 بین دولت های مذکور به جهت هراس از قدرت روز افزون آلمان، موجب گردید که دگر باره رجال کهنه گرا و مستبد دستگاه سلطنت قاجار بعد از به توپ بستن مجلس اول و تعطیلی مجلس دوم بر مرده ریگ مشروطه چنگ اندازند و با قبای مشروطه همان روش های جابرانه پیشین را باز تولید کنند ولی پیام ها و اهداف انقلاب مردمی مشروطه هیچ گاه به عالم فراموشی سپرده نشد با تقویت روح بیداری و ایجاد عرق ملی در غالب ناسیونالیسم ایرانی، ملت را برای تحقق آزادی، عدالت اجتماعی و دست یابی به ایجاد حاکمیت ملی تحریک و تشویق کرد هم چنین مشروطه توانست زنان ایرانی را از کنج انزوا و عزلت به عرصه جامعه بکشاند.


از اوایل دوره قاجاریه به بعد آشنایی عده قلیلی از نخبگان و فرهیختگان ایرانی با تمدن اروپایی به تدریج و به طور نسبی افزایش یافت این آشنایی ابتدا به طور غیر مستقیم و به واسطه سفر به هندوستان سپس مستقیم و به واسطه سفر سفرا به اروپا و اعزام دانشجو به انگلستان و یا بالعکس سفر سفرا و سیاحان اروپایی به ایران که از دوران قبل گسترده‌تر شده بود پیش آمد وضعیت ویژه ایران بیشتر به سبب همسایگی‌اش با روسیه تزاری بود که به هر حال رقیب اصلی استعمار انگلیس در شرق به حساب می‌آمد. با وقوع انقلاب کبیر فرانسه و تحولات متعاقب آن و به ویژه با ظهور ناپلئون بناپارت جنگ‌های بزرگی میان دولت‌های اروپایی پدید آمد که به زودی به رقابت‌ جدی آن‌ها در شرق منجر شد

آشنایی بسیار ابتدایی و محدود اقلیتی از نخبگان ایرانی با مدنیت جدید غربی در اوایل عصر قاجاریه ابتدا به واسطه سفر بعضی از اندیشه گران ایرانی به هندوستان پدید آمد و به تدریج ادامه‌دار شد مهم‌ترین متفکرانی که در علت شناسی انحطاط و عقب ماندگی ایران صاحب قلم بودند و نقش داشتند و در این راه تلاش کردند عبارتند از :

میرزا فتحعلی آخوندزاده ، ابراهیم پورداوود، ذبیح بهروز، میرزا ملکم خان ناظم الدوله ، میرزا یوسف خان مستشارالدوله ، سید جمال الدین اسدآبادی، میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا عبدالرحیم طالبوف، سید حسن تقی زاده و بسیاری دیگر


در سالهای بازپسین پادشاهی ناصرالدینشاه امتیازهایی از آغاز بیداری به بیگانگان داده شد. نخست در زمان سپهسالار امتیاز کشیدن راه آهن از بوشهر تا گیلان به انگلیسیان داده شده بود . این امتیاز بکار بسته نشد و پس از چند سالی پس گرفته شد و از میان رفت . ولی در سال ۱۲۹۸ ناصر الدين شاه امتیاز های دیگری داد که شناخته ترین آنها و امتیاز توتون و تنباکو ، بود . مردم زبان اینها را نمیدانستند و تا آن زمان توده را پروای سود و زیان کشور کردن ، و در کارهای دولتی به چون و چرا برخاستن در میان نبوده ولی چون اینها پای بیگانگان را به کشور باز کرد و اروپاییان در ایران فراوان شدند، مردم برنجش و گله پرداختند، و همین دید؛ آنان را باز کرد و در سایه جنبش و ایستادگی ، امتیاز توتون و تنباکو از میان رفت

پس از ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۵ نوبت شاهی به پسرش مظفر الدین رسید. این شاه جربزه پدر خود را هم نداشت . امیدی هم برای آبادانی ایران با دست وی نبود . ولی او خود همدردی و نیکخواهی مینمود ، و از ناتوانی کشور و آشفتگی کارها سخن رانده نویدها میداد، و مردم که پس از پیش آمد تنباکو تکانی خورده ، و بسود و زیان کشور دلبستگی پیدا کرده بودند از این نظر خوشدل میگردیدند. امین السلطان را برداشت و میرزا علیخان امین الدوله را از تبریز به تهران خواست و رشته کارها را بدست وی سپرد ، و چنین گفت که از کسی باک نکرده به پیشرفت کشور بکوشد .


🔻جرقه‌های نهضت مشروطه یا عدالتخانه؛

وقوع چندین اتفاق متوالی، در یک بازه زمانی نزدیک به هم، جرقه‌های اولیه جنبش مشروطه را شکل می‌دهد. این اتفاقات عبارت‌اند از:

۱) توهین موسیو نوز بلژیکی به لباس روحانیت؛

۲) بی‌حرمتی به بقایای جنازه مسلمانان در جریان ساخت بانک استقراضی روس؛

۳) تبعید آیت‌الله میرزا محمدرضا مجتهد، معروف به مجتهد کرمانی و شایعه فلک کردن او؛

۴) واقعه فلک کردن تجار قند در تهران توسط علاءالدوله حاکم تهران؛

۵) رفتار نامناسب عسگر گاریچی و بی‌حرمتی وی به یک مسافر زن و ضرب و شتم پیرمردی معترض.

با وقوع این سلسله از رویدادها، علما و بخشی از مردم تهران در حرم عبدالعظیم به‌عنوان اعتراض بست نشستند. این واقعه اولین مرحله از نهضت عدالتخانه است که تحت عنوان مهاجرت صغری شناخته می‌شود.


اما جرقه های قیام #بست_نشینی مردم:

با افزایش حقوق گمرکی، تجار تهران به صدراعظم (عین‌الدوله) شکایت می‌کنند. پاسخ صدراعظم اما چنین بود:

 "این لوطی‌بازی‌ها دیگر چیست؟ همه‌تان را می‌گذارم در دهانه توپ. بروید دنبال کارتان!"


ریاست گمرک هم با #مسیو_نوز بلژیکی بود. او هم از بین کلمات فارسی که یاد گرفته بود بازرگانان مسلمان و معترض را با این لفظ عتاب و خطاب می‌کند: پدرسوخته‌ها!

به خاطر افزایش حقوق گمرکی، قند طبعا گران می‌شود چون کالایی وارداتی بود. #علاء‌الدوله – حاکم وقت تهران– بی توجه به این که افزایش قیمت به خاطر افزایش حقوق گمرکی است درصدد برمی‌آید اقتصاد کشور را سرو سامان دهد. پس به بازرگانان دستور می‌دهد قیمت قند را به قبل بازگردانید!

آنها می‌گویند نزد صدر اعظم رفتیم و همین را گفتیم ولی از مسیو نوز حمایت کرد و ما نمی‌توانیم قیمت را کاهش دهیم چون حقوق گمرکی بالا رفته است.

مقام اجرایی اما در جایگاه قاضی می‌نشیند و دستور می‌دهد چند نفر از بازاری‌ها را بیاورند و به جرم گران فروختن قند، به فلک ببندند.

چنین رفتاری با تجار محترم و معتمد بازار، بازرگانان را به خشم می‌آورد. دستگاه مستقل قضایی و مرجع دیگر برای طرح شکایت هم نبود. پس، از سر ناچاری دوباره سراغ مقام بالاتر می‌روند که همان صدر اعظم بود.

پاسخ #عین‌الدوله در عصر قبل مشروطه چنین است: 

«من اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله ندارید!»

 مسیو نوز بلژیکی از تحقیر مخالفان به وجد می‌آید و گستاخ می‌شود. عکسی از او انتشار می‌یابد در لباسی شبیه روحانیون با دستار و ردا و در حال کشیدن قلیان و همچنین با همان لباس روحانیت درحال رقصیدن

حالا دیگر اعتراض از بازرگانان فراتر می‌رود و به مردم عادی هم تسری می‌یابد و سه گروه در سه محل متحصن می‌شوند:

#مسجد_شاه، #مسجد_جامع و زاویه #حرم_عبدالعظیم.

پس از زمینه های انزجار مردم از وضع حاکمیت با توهین مسیو نوز بلژیکی به روحانیت ، خشم علما برانگیخته شد و مردم به رهبری سه تن از روحانیون و مراجع تقلید آن زمان یعنی؛ عبدالله بهبهانی ، سید محمد طباطبایی و شیخ فضل الله نوری با تحصن در حرم عبدالعظیم دست به اعتراض زدند و خواسته های خود را مبنی بر تشکیل #عدالتخانه جهت محاکمه افراد متعرض به دین اسلام و مذهب شیعه و همچنین عزل و اخراج مسیو نوز بلژیکی اعلام کردند


به دستور #عین‌الدوله(حاکم تهران) گروهی از اوباش اجیر می‌شوند و با چوب‌وچماق به جان متحصنین می‌افتند.و در این میان یک طلبه کشته می‌شود و ماجرایی در ابتدا از زبان روش‌فکران بیان می‌شد و به خاطر داستان قند به بازاریان رسیده بود با اقدام #موسیو_نوز و کشته‌شدن طلبه ای بنام #عبدالحمید ، توده‌های عادی و روحانیون را هم درگیر می‌سازد.

در مراسم تشییع جنازه همین طلبه هم باز عده‌ای کشته می‌شوند. این بار تجار و کسبه به باغ #سفارت_انگلستان پناه می‌برند

تحصن از در سفارت انگلیس به نشانه اعتراض و اعلام درخواست از #مظفرالدین_شاه و دولت شروع میشود بحدی که بمدت حدود ۲۰ روز ادامه میابد

تصاویری از تحصن مردم در داخل و بیرون سفارت انگلستان




عکس تاریخی از تحصن در سفارت انگلستان سال ۱۲۸۵ در حال پختن غذا


ابتدا ۵۰۰ نفر و روز بعد ۱۲۰۰ نفر تا روز بیستم جمعیت متحصنین نزدیک به هجده هزارنفر میرسد . جمعیت مردم بحدی زیاد بود که دورتادور سفارت انگلیس مملو از جمعیت بود و در این میان سفارت انگلیس تمامی مخارج آن بخصوص خوراک روزانه را نیز تهیه مینمود و هر روز با دربار مظفرالدین شاه نیز رایزنی های متعددی داشت

علت حمایت انگلیس در ادامه بازگو خواهد شد.

سفیر انگلیس در ایران که با روشنفکران ایرانی در ارتباط بود باید موضوع اساسی را مطرح میکردند و آن درخواست #مشروطه بود

تا اینکه با سفارت انگلیس با روحانیون معترض یعنی بهبهانی و طباطبایی به مذاکره پرداختند و اعلام کردند که اگر صرفا صحبت از عدالتخانه شود ممکن است پس از گذشت مدت کوتاهی ، شاه دستور به انحلال آن دهد.

روحانیون چاره دیگری خواستند که برای اولین بار و پس از گذشت دوهفته از اعتراض ، سفیر انگلیس گفت که به دربار و مردم بگویید که حکومت مشروطه میخواهیم تا اختیارات و وضع قوانین توسط مجلس که نمایندگان آن منتخب مردم است ، بصورت قانون تصویب شود .

پس از رایزنی های مختلف بین روحانیون و بازاریان ، خواسته اصلی به مردم اعلام میشود و دربار و دولت نیز با خواسته جدیدی مواجه میشوند و انگلیس نیز با اعمال فشار مضاعف جهت مشخص شدن تکلیف معترضین در سفارتش ، با خواسته آنها موافقت میشود


دلایلی که باعث شد حکومت مشروطه به وقوع بپيوندد :

زمینه های اقتصادی و سیاسی :

1_ جدا شدن سرزمین های بسیاری از کشور

2_ امتیاز هایی که حکومت قاجار به روسیه و انگلستان می داد

3_ تسلط بیگانگان بر منابع و ثروت اقتصادی کشور

4_ ضربه ی شدید به صنعت بازرگانی و کشاورزی

5_ گسترش بیکاری در سطح کشور

6_ شدت فقر به خاطر بی رحمی و سخت گیری ماموران مالیاتی

زمینه ی فکری و فرهنگی : #داخلی و #خارجی

#داخلی : آموزه های اسلام و مذهب شیعه که مردم رو به مبارزه و تلاش برای برقراری عدالت تشویق می کرد

#خارجی : آشنایی ایران با افکار و دستاورد های تمدن اروپا

#روشنفکران ؛

عده ای از ایرانیان تحصیل کرده اروپا و دارالفنون که به این نتیجه رسیدند که ایران با داشتن حکومت مشروطه می تواند در مسیر پیشرفت قرار بگیرد روشنفکران نام داشتند .این افراد تلاش کردند که با کتاب مردم رو با حکومت مشروطه آشنا کنند و معایب حکومت استبدادی رو برای مردم بازگو کنند از جمله این افراد جلال الدین و میرزا حسن‌ خان بودند .

شکل گیری حکومت مشروطه :

همزمان با نهضت تنباکو ناصر الدین شاه به دست میرزا رضا کرمانی به قتل رسید و انگیزه مردم برای مبارزه با استبداد بیشتر شد .

مظفر الدین شاه که فرزند ناصر الدین شاه بود فردی نرم خو و ناتوان بود که این رفتار او باعث سو استفاده ، ستمگری ماموران حکومتی شده و دخالت بیگانگان در امور کشور شده بود .

در این دوره افرادی مثل آیت الله بهبهانی و آیت الله طباطبایی که روحیانیون شیعه ی ایران بودند تلاش کردند که تغیراتی در کشور به وجود بیارن و همینطور رهبر اعتراض مردم شدند .

در آن زمان صدراعظم مظفر الدین شاه به اسم عین الدوله که برای ترساندن مخالفان و جلوگیری از گسترش اعتراضات برخی از تجار رو به چوب بست و این اتفاق باعث شد که مردم کسب و کار خوشون رو تعطیل کنند .

وقتی این اتفاق افتاد عده ای از علما به رهبری طباطبایی از تهران به حرم عبدالعظیم اومدن و خواستار تشکیل عدالت خانه شدند .

مظفر الدین شاه هم قول داد که عدالت خانه تاسیس کند به خاطر همین مردم از ری به تهران اومدن .

ولی مظفر الدین شاه به تعهدات خودش عمل نکرد . مردم دوباره شروع به اعتراض کردن اینبار در قم و علاوه بر عدالت خانه خواستار تشکیل مجلس شورا هم شدند .

افرادی که در انقلاب مشروطه نقش داشتند :

تجار ، روحانیون ، کارگران و بسیاری از افراد بودند سرانجام انقلاب مشروطه در ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ به وجود اومد و مظفر الدین شاه تسلیم خواسته ی مردم شد .

مردم و علمایی که به حرم عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت و سرانجام مردم ستم دیده صدور فرمان مشروطیت را با گل ، پذیرایی شربت و شیرینی ، آتش بازی ، رژه دانش آموزان، در سه شبانه روز جشن گرفتند.


وقتی فرمان مشروطه تصویب شد یک ساختمان در میدان #بهارستان تهران ساختند که همون ساختمان مجلس بود . اولین رئیس مجلس فردی به اسم #مرتضی_قلیخان سنی الدوله بود

پس از صدور فرمان مشروطیت و گشایش مجلس شورای ملی، آزادی سیاسی بدون حد و حصری در کشور بوجود آمد شبنامه های متعددی نوشته شد و روزنامه های رنگارنگی منتشر گشت و روزنامه نگاران هر یک از روی ذوق و سلیقه خود در پیرامون مشروطیت و اهداف آن قلمفرسایی کردند و به اظهار فضل پرداختند . ترقیخواهی و مشروطه طلبی سنگری شده بود تا مشروطه خواهان لیبرال در پشت آن به شعائر و سنن دینی و مقدسات مذهبی، گوی سبقت از یکدیگر بربایند.

مخالفت آشکار و نهان مشروطه خواهان با معتقدات دینی و روحانیت که در روزنامه ها و محافل عمومی و خصوصی اظهار میشد سبب شد بتدریج گروه کثیری از علمای مشروطه خواه دست از حمایت مشروطه برداشته و در برابر آن شدیدا ایستادگی کنند و با افشاگریهای خود مردم را به انحراف آن آگاه سازند این مخالفت زمانی جدی و و آشکار شد که مجلس جهت تکمیل نظامنامه قانون اساسی نوشتن متمم آن را آغاز کرد. در نوشتن این متمم شش تن شرکت داشتند که دو نفر از وکلای آذربایجان تقی زاده و مستشار الدوله از اعضای آن بودند این متمم نیز مانند متن قانون ، از قانون اساسی #فرانسه سال ۱۸۳۰ و ۱۸۷۰ و #بلژیک ترجمه و اقتباس شده بود.


همین امر سبب شد تا روحانیون که در ابتدا عدالتخانه میخواستند تا هر گونه جرم و گناهی را ازمنظر شرعی علیه قدسیت اسلام و شیعه مشاهده میکردند ، در قالب مشروطه بدست آورند اما وقتی مشروطه به پیروزی رسید بین مشروطه خواهان دو دستگی اتفاق افتاد :

🔹روشنفکران و طرفداران مشروطه غرب

🔹روحانیون و طرفداران مشروطه مشروعه


همین موضوع موجبات درگیری های داخلی را شکل داد و مجلس اول با وجود مشکلات ابتدایی و عدم تجربه در بحث پارلمان ، استمرار محکمی نداشت و محمدعلی شاه ، پس از تصویب قوانین و شرح وظایف تعدیل شده اش پی به ماهیت مشروطه برد و اساسا حکمرانی خود را بی اساس خواند و در پی ضدیت و مخالف آن برآمد


با مرگ مظفرالدین شاه ( دیماه ۱۲۸۵) قدرت به دست محمدعلی‌شاه که مورد حمایت روسیه بود، می‌رسد. او با راهنمایی روسیه و بدست لیاخوف ژنرال روسی، مجلس را به توپ می‌بندد، برخی از آزادی‌خواهان را به قتل می‌رساند، برخی را زندانی و برخی دیگر را تبعید می‌کند.

در واقع دوره خودکامگی ۱۳ ماهه بر ایران حاکم می‌شود که به آن #استبداد_صغیر گفته می‌شود.

به این شرح که در سال ۱۲۸۶ یعنی یکسال پس از مشروطه محمدعلی شاه از تروری مشکوک جان سالم به در برد و برای انتقام به کلنل لیاخوف روسی دستور داد تا در تیرماه ۱۲۸۷ هجری شمسی مجلس را به توپ ببندد. علاوه بر این، زندانی، تبعید و اعدام آزادیخواهان و مشروطه‌طلبان کلید خورد.

ناخشنودی از تعطیلی مجلس و اقدامات محمدعلی شاه، باعث ناآرامی‌های گسترده در تبریز شد و مقاومت این شهر به تحریک مشروطه‌خواهان در شهرهای دیگر انجامید.


در نهایت نیروهای مشروطه‌خواه متشکل از اردوی گیلان و اردوی بختیاری در روز سه تیر ۱۲۸۸ به‌سمت تهران حرکت کردند

نیروهای استانهای مختلف کشور :

#ستارخان، #باقرخان از تبریز

#یپرم_خان از رشت

#صمصمام_السلطنه از اصفهان

#سرداراسعد_بختیاری از ایل بختیاری

آیت‌الله #بهبهانی و شیخ فضل‌الله #نوری از جمله چهره‌های سرشناس در میان رهبران انقلاب مشروطه بودند و همگی به اتفاق هم موفق شدند که در ۲۲ تیر دروازه بهجت‌آباد را بگشایند و وارد تهران شوند.

آن‌ها بهارستان و محلات شمالی تهران را تصرف کردند و در مسجد سپهسالار مستقر شدند. محمدعلی شاه با سه هزار سرباز و ۱۶ توپ به سلطنت آباد رفت. زد و خورد شدیدی بین نیروهای محمدعلی شاه و مشروطه‌خواهان شکل گرفت تا جایی که شاه به سفارت روسیه پناه برد و پایتخت به‌دست آن‌ها افتاد.

پس از فتح تهران، محمد علی شاه برکنار شد و فرزند ۱۲ ساله‌اش به قدرت رسید. همچنین اشخاصی همچون شیخ فضل‌الله نوری و میرهاشم تبریزی در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شدند.

از این زمان به بعد، افول مشروطه کلید خورد و حضور روس‌ها در شمال کشور و انگلیس‌ها در جنوب، ضعف قدرت مرکزی را رقم زد. گرچه عوامل متعددی همچون قدرت مجدد فرصت‌طلبان، آغاز جنگ جهانی اول(1914_1918.... 1293_1297)، قحطی‌های گسترده، عدم تامین امنیت و معیشت مردم و... از ظهور استبدادی دیگر خبر می‌داد.

جنازه شیخ فضل‌الله نوری

جنازه شیخ فضل الله نوری بر چوبه دار، عکسی تاریخی مربوط به سال ۱۲۸۸ میدان توپخانه تهران، اعدام شده توسط مشروطه خواهان پس از فتح تهران

صور اسرافیل


صور اسرافیل در آخرین لحظه قبل از اعدام فریاد زد: «زنده باد مشروطه» و اشاره به زمین کرد و گفت : ای خاک ، ما برای تو کشته شدیم ...

ستارخان و باقر خان


ستارخان "سردار ملی" ۱۲۴۵ -۱۲۹۳

باقر خان "سالار ملی"  ۱۲۴۰ - ۱۲۹۵

دو شخصیت تاریخی ایرانی

از بزرگان و مبارزان آذری زبان در انقلاب مشروطه دوره قاجار

روزنامه نیویورک

روزنامه نیویورک تریبون بیش از یک قرن پیش: ۶ ژوئیه ۱۹۰۶

(بازتاب انقلاب مشروطه ایران)


اما چرا انگلیس از متحصنین و انقلاب مشروطه حمایت میکرد ؟ آیا خواهان استقرار دموکراسی درایران بودند یا مطابق همیشگی خود دنبال امتیاز بودند؟

انگلیسی‌ها از آزادی و استقلال ایران بیزار بودند و از روی ریا مشروطه‌خواهان را در سفارت خود پذیرفتند چون می‌خواستند جریان مشروطه‌خواهی را به راه دلخواه خود بیندازند تا از تاثیر آن در افغانستان و هندوستان از یک سو و عراق و ترکیه از سوی دیگر جلوگیری کنند در دومین جلسه خود در کاخ بهارستان به جای پدر نشست رسید نخستین اقدام اقتصادی مجلس اول مخالفت با اخذ وام دولت از بیگانگان و طرح تاسیس بانک ملی بود که همه طبقات در آن شرکت داشتند سیاست انگلیس در حمایت مشروطه خواهان این بود که چون محمد علی میرزا عامل روسیه بود و پس از مظفرالدین شاه این جانشین با سیاست انگلیس همسو نمی‌شد حاکمیت ایران را ازحالت مطلقه به مشروطه می‌خواستند تا انگلیس بتواند سیاست‌های خود را از طریق صدر اعظم یا وزرا و همچنین از نمایندگان مجلس دنبال و رای بگیرد و عملاً محمدعلی شاه قدرت تصمیم‌گیری را نداشته باشد تا به نفع روسیه گام بردارد مجلس شورای ملی اول در شعبان ۱۳۲۴ قمری گشایش یافت این مجلس که در نخستین روز برپایی در حضور مظفرالدین شاه و محمدعلی میرزا ولیعهد در کاخ گلستان تشکیل جلسه داد در دومین جلسه خود در کاخ بهارستان صنیع الدوله را به عنوان رئیس مجلس ، وثوق الدوله را نایب رئیس اول و حاج امین الضرب را نایب رئیس دوم انتخاب کرد .

بخش اول قانون اساسی مشتمل بر ۵۱ اصل بود و در چهاردهم ذیقعده ۱۳۲۴ به امضا شاه که در ۱۳ دیماه ۱۲۸۵ درگذشت و ولیعهد محمدعلی میرزا که در بهمن همان سال به جای پدر نشست، رسید.

نخستین اقدام اقتصادی مجلس اول مخالفت با اخذ وام دولت از بیگانگان و طرح تاسیس بانک ملی بود که همه طبقات در آن شرکت داشتند دولت در ۲۳ آبان ۱۲۸۵ خورشیدی با تاسیس بانک ملی ایران موافقت کرد و بازرگانان پیشگام آن شدند سرمایه بانک ۳۰ کرور تومان تعیین شد مجلس دوم مشکلات مشکلات زیاد بود هنگامی که مجلس دوم میخواست از خارج وام بگیرد


دولتین انگلیس و روس شرایطی را پیشنهاد کردند که مغایر استقلال سیاسی و اقتصادی ایران بود از هر دولت دیگری که خواستند وام را بگیرند انگلیسی‌ها مانع شدند می‌خواستند از فرانسه یا ایتالیا مستشار مالی و نظامی استخدام کنند دولتین روس و انگلیس نگذاشتند و مستشار مالی را از امریکا #مورگان_شوستر و صاحب منصبان ژاندارمری را از کشور #سوئد استخدام کردند مجلس اول که با جدیت و پشتکار یک عده بسیار کمی از مردان با شهامت و از جان گذشته کار می‌کرد اما در روز پنجشنبه چهاردهم خرداد ۱۲۸۷ خورشیدی مطابق با ۱۹۰۸ میلادی یعنی دو سال پس از صدور فرمان مشروطیت محمد علی شاه به باغشاه رفت و ستاد عملیاتی خود را در آنجا برپا کرد

#لیاخوف فرمانده قوای روس قزاق مجلس را به توپ بست ، جمعی از نمایندگان دستگیر و گروهی کشته شدند و بیشتر دستگیر شدگان نیز در باغشاه به دستور محمدعلی شاه تیرباران گردیدند ترس و وحشت و خفقان بر سراسر ایران سایه افکند در همین زمان #ژان_ژورس رهبر سوسیالیست‌های فرانسه مجلس آن کشور طی نطق پرشوری گفته بود که:

" انگلیس و روس می‌خواهند آخرین شراره‌های آزادی‌خواهی را در ایران از میان بردارند"

و چنین هم شد و محمدعلی شاه پس از بمباران مجلس به لیاخوف گفته بود :

"تو تاج و تخت مرا نجات دادی "

مجلس دوم از بهترین عناصر ایران تشکیل شده بود مردان وطن‌خواه با ایمان و فداکار در آن مجلس زیاد بود و اگر دست آموزان فتنه انگیز انگلیس و روس نبودند مجلس را راحت می‌گذاشتند که دست به اصلاحات بیشتری بزند ایران به جاده ترقی افتاده بود ولی بیگانه پرستان انگلیس مانع عملیات آنها می‌شدند و در هر قدمی که می‌خواستند به سود ملت ایران بردارند موانع بی‌شماری در سر راهشان ایجاد می‌کردند

مجلس شورای ملی دوم در محرم ۱۳۳۰ قمری مطابق با ۱۹۱۲ میلادی و ۱۲۹۱ خورشیدی از بین رفت. #شوستر امریکایی اخراج شد جنایات بی‌شمار روس در حق مردم قتل عام تبریز و رشت به توپ بستن مشهد، تبعید سیاستمداران، تحصیل جبری انگلیس و روس در زمینه امتیازات و تعهدات از دولت ایران ، مدت ۳ سال ادامه یافت

انگلیسی‌ها #مشیرالدوله_پیرنیا رئیس الوزرا را مجبور به استعفا کردند و به توسط عوامل خود برای برهم زدن مجلس صف آرایی نمودند تاریخ نویسان روسی درباره انقلاب مشروطیت ایران نامه‌های محرمانه لیاخوف را منتشر نمودند این نامه‌ها را #پالوف که یکی از مخبرین آزادی‌خواه بود به دست آورده بود و نشان می‌دهد که #نیکولای_دوم دستور بمباران مجلس را داده است محمدعلی شاه و لیاخوف مجری دستورات تزار روسیه بودند


مجلس شورای ملی با استخدام مستر #شوستر امریکایی اصطلاحاتی را در ایران شروع کرده بود و دستگاه مالی را منظم نمود. و این کار تنها به #زیان_انگلیسی‌ها بود و آنها حاضر نبودند این گونه اصلاحات انجام شود انگلیسی‌ها از یک سو منابع عایدی ایران را از دست دولت ایران گرفته بودند و از سوی دیگر برای قرض دادن به ایران انواع شرایط سختی پیشنهاد می‌کردند که ایران نتواند نیازمندی‌های روزانه خود را رفع نموده و نقشه‌های اصلاحی خود را دنبال کند

وطن دوستان ایران امیدواری زیادی به مستر شوستر که کتاب #اختناق_ایران از تالیفات او می‌باشد داشتند . مجلس و دولت ایران خیلی به این مرد جدی و باوفا اعتماد داشتند و تمام اختیار اختیارات مالی را به دست او سپردند و او با جدیت و صمیمیت خدمت خود را انجام می‌داد به زودی دستگاه پراکنده مالی جمع آوری شد و درآمدها و هزینه‌های کشور سر و صورت گرفت

انگلیس‌ها و روس‌ها احساس می‌کردند که اگر اقدامات شوستر چند صباحی ادامه یابد ملت ایران موفق خواهد شد که به اوضاع کشور سر و صورتی بدهد و پس از آن اصلاحات بعدی آسان‌تر خواهد شد

از این روی به نیروهای نظامی خود در جنوب و شمال ایران افزودند و به شدت کارشکنی و آشوب پرداختند و سرانجام اولتیماتومی در ۲۹ نوامبر ۱۸۹۹ به ایران دادند که مدت آن ۴۸ ساعت بود:

۱ ) اخراج مستر شوستر از ایران

۲) تعهد دولت ایران به اینکه بدون تصویب دولتین انگلیس و روس یک نفر غیر ایرانی را به خدمت نپذیرد

۳) پرداخت خسارتی برای فرستادن قشون روس به ایران ولی در مجلس شورای ملی


تمام نمایندگان نظریات آنها را رد کردند .

(شوستر اختناق ایران_ صفحه ۱۷۶ )

(محمود محمود _تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس _جلد ۸ _صفحه ۲۳۱)


ایران بیچاره با خزانه خالی و بدون مجلس در حالی که مردان قابلش را از بین برده بودند، میان دو چنگال آهنین گیر کرده بود و روز به روز بیش از پیش مورد فشار بیگانگان واقع می‌شد و فقط یک شاه نابالغ در آنجا سلطنت می‌کرد

#روسها، بریگاد قزاق را در ایران در دست داشتند و ##انگلیس‌ها هم ، پلیس جنوب را

روسها و انگلیس‌ها در تبریز و رشت و دیگر شهرها چوبه‌های دار برپا کردند و شماری از رجال ایران را تیرباران کردند، مجلس شورای ملی را بستند ، روزنامه‌ها را توقیف نموده و جمعیت‌های سیاسی را تعطیل نمودند

تمام این پیشامدها نتیجه #قرارداد ۱۹۰۷ بود که راه انگلیسی ها را در ایران هموار کرد روسها در #شمال و انگلیس‌ها در #جنوب به واسطه دخالت‌های خود دولت ایران را در مرکز به کلی فلج کرده بودند ولی خوشبختانه انقلاب روسیه کاخ ظلم و تعدی تزار را خراب کرد و به جای آن حکومت #شوروی_سوسیالیستی برقرار گردید و در همان روزهای نخستین این دولت تمام امتیازات راکه دولت تزاری از ملت ستم دیده ایران در عرض سال‌های دراز گرفته بود به استثنای خطه قفقاز #باطل اعلام کرد و قروضی که ایران به دولت تزاری داشت بخشید و اوایل سال ۱۹۱۸ میلادی #تروتسکی وزیر امور خارجه روسیه شوروی ابطال عهدنامه ۱۹۰۷ میلادی را به دولت ایران اطلاع داد و در اینجا یک بند محکمی از دست و پای ملت ایران گشوده شد

اما انگلیسی‌ها در تجارت خود در جنوب ایران پس از برقراری نظم و امنیت راه‌ها فایده زیادی می‌بردند انگلیسی‌ها می‌خواستند سوئدی‌ها را بازیچه خود قرار داده آنها را بر ضد بریگاد قزاق به کار بیندازند و از آنجا که بودجه ژاندارمری به دست آنها افتاده بود می‌کوشیدند ژاندارمری را با ندادن پول بر خلاف قراردادی که ملزم به دادن آن بودند ضعیف نمایند و چون برای این کار بهانه‌ای لازم بود شروع کردند به صاحب منصبان سوئدی تهمت زدن و حقوق آنان را به عقب انداختند


پس از ابطال معاهده ۱۹۰۷ توسط بلشویک‌ها به رهبری #لنین، و آزاد شدن قسمت شمالی کشور از دست روسیه تزاری ، در این زمان انگلیس درصدد برآمد که تمامی ایران را در اختیار خود بگیرد زیرا منافعی عظیم در نفت ایران که آنها را در جنگ اول جهانی به پیروزی رسانده بود داشتند

و کسانی که در این راه اجرای نقش نمودند:

لرد کرزن _ نورمان_ آیرون ساید_ اردشیر جی_ وثوق الدوله و... بودند


امتیازات برای انگلیس:

امتیاز استخراج نفت جنوب

امتیاز چاپ و نشر اسکناس

امتیاز ایجاد خطوط تلگرافی جنوب

امتیاز ایجاد بنادر بازرگانی در کرانه خلیج فارس

امتیاز احداث راه آهن خرمشهر به خرم آباد


امتیازات برای روسیه :

امتیاز بانک استقراضی روس

امتیاز شیلات دریای خزر

امتیاز احداث راه شوسه بندر پهلوی به قزوین

امتیاز راه آهن تهران به قزوین

امتیاز معادن مغان و قرچه داغ

امتیاز بهره‌برداری از جنگل‌های مازندران

امتیاز خطوط تلگرافی در شمال کشور

امتیاز استخراج نفت شمال


عوامل شکست نهضت مشروطه را می‌توان به دو دسته #خارجی و #داخلی تقسیم کرد:


عوامل #خارجی: 

اتحاد دولت‌های روسیه و انگلیس در برابر آلمان و تقسیم ایران در قرارداد ۱۹۰۷ از عوامل موثر در شکست مشروطه‌ بود. نیروهای روس نه‌تنها مجلس را به توپ بستند، بلکه شمال کشور را به اشغال خود درآورند و به جرم و جنایت پرداختند. جنوب ایران نیز به دست انگلیسی‌ها افتاد. علاوه بر این، جنگ جهانی اول شروع شد و چیزی جز افزایش قحطی، گرسنگی و بیماری و مرگ‌ومیر برای مردم نداشت. مردم در این شرایط رمقی برای فکر به مشروطه نداشتند و حتی برخی این بلاها را بلای مشروطه می‌دانستند.

 اعدام چند تن از مشروطه خواهان به دست سربازان قزاق در تبریز


عوامل #داخلی:‌ 

نهضت مشروطه حاصل تلاش گروه‌ها و نیروهای اجتماعی متعددی بود که پس از شکل‌گیری، به‌جای گفت‌وگو با یکدیگر به درگیری‌های فیزیکی، تهمت و افترا، ترور و خشونت دست ‌زدند. اتفاقات جنگ جهانی اول، بی‌توجهی دولت‌های روسیه و انگلیس به مشروطه، گرسنگی، ناامنی و... از جمله عوامل داخلی بودند که در شکست مشروطه نقش داشتند. روحانیون نیز که از سیاستمداران خسته و دلسرد شده بودند، صحنه سیاست را به سود مستبدان خالی کردند. همچنین پیروزی مشروطه‌خواهان نتوانست تغییر چندانی در نهادهای سیاسی و اجتماعی به وجود آورد و طبقه حاکم همچنان وابستگان به نظام قبلی بودند


شاید بتوان تحصن در سفارت انگلیس را نقطه شروع انحراف در نهضت عدالتخانه تلقی کرد. در بدو امر خواسته‌ها و مطالبات معترضین نوعا رنگ و بوی مذهبی داشته و در راس آن تاسیس عدالتخانه قرار دارد. اما به‌مرور در میان خواسته‌ها جدایی پدید آمده و از فضای دین‌خواهی به سمت مشروطه غربی سوق می‌یابد. فرایند انحراف نهضت #عدالتخانه از مبدا اولیه و اصیل آن به سمت #مشروطه در طی چند مرحله رخ داده است:

۱. طرح مشروطه غربی به جای عدالتخانه بومی در جریان تحصن سفارت

۲. طرح تشکیل مجلس شورای ملی بدون درنظر گرفتن ملیت و فرهنگ ایرانی

۳. تدوین قانون اساسی توسط فرنگ‌رفته‌ها و با الگوبرداری از قانون اساسی بلژیک بدون درنظر گرفتن بافت سنتی و فرهنگ قومی

۴. اخلال در تصویب و تضعیف اصل نظارت ملی گرایی بر مصوبات مجلس شورا

۵. تبدیل واژه مشروطه ایرانی به مشروطه غربی در زمان محمدعلی شاه

۶. به‌کارگیری شعارها و اصطلاحات خاص سیاسی همچون قانون اساسی، مجلس شورا، مساوات، آزادی و … از سوی مشروطه‌خواهان غربی پسند.

این واژگان در آن روزگار ازلحاظ معنایی در میان عامه مردم چندان واضح و شفاف نبودند. کاربرد همراه با ابهام این واژگان توسط مشروطه‌خواهان، جای هرگونه برداشتی را آزاد می‌گذاشت.

۷. مخفی شدن جریان غرب‌گرا در سایه علماء نجف


کلام آخر

مشروطۀ ایرانی شکست نخورد ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد زیرا ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ و درست ۱۱۷ سال پیش تازه نقطۀ آغاز یک حرکت بود و اتفاقات بعدی همه به نوعی متأثر از مشروطه بوده و مشروطه همچنان یک نقطۀ عطف است چون بازگشت به قبل از مشروطه امکان‌پذیر نیست و مهم ترین دستاورد آن همین است.

#آرتور_کوستلر درکتاب #خوابگردها می‌نویسد: 

«ما تنها می‌توانیم به دانایی خود بیفزاییم اما نمی‌توانیم از آن بکاهیم.» 

پس اگر انقلاب مشروطیت بر آگاهی‌های ما افزوده به بار نشسته است ولو تمام اهداف آن محقق نشده باشد.


                                  " پایان "

Report Page