تابلوی خودمان را بلند کنیم

تابلوی خودمان را بلند کنیم

امیر راعی فرد


هر چه صدای زنگ انتخابات نزدیک تر می شود، تکاپوی جریانات سیاسی نیز به تبع آن افزایش می یابد. تلاش فراوان گروه های سیاسی مختلف جهت متقاعد کردن جامعه برای اعتماد به آنها صحنه هایی بعضا حتی غیر متعارف بوجود می آورد. به عنوان مثال رفتار جریان منسوب به احمدی نژاد و مواضع جالب و بعضا اپوزسیون وار آنها و صد البته آزادی کامل این جریان سیاسی در اظهارات خود یکی از شبهات این دوره انتخابات را کلید زده است.

شبهه ای که که اگر کمترین مورد آن از سوی حامیان اصلاحات مطرح شود احتمالا باز هم شاهد حبس های طولانی مدت ایشان خواهیم بود.

جدا شدن اصولگرایان سنتی از جریان موسوم به عدالت خواه نیز یکی از قسمت های پازل انتخابات پیش رو می باشد. انتخاباتی که در ظاهر رقبایی بیش از دو جریان سیاسی در آن دخیل خواهد بود.

پرواضح است که مشارکت پایین مردمی در انتخابات ، نه تنها پیامی برای جریان غالب سیاسی چهل سال اخیر ندارد بلکه راه این جریان را بعنوان منتخبان ملت به کرسی های انتخابی باز خواهد کرد.

در این بین اصلاح طلبان که همواره با قهر نظارت استصوابی در جدال بوده اند باید نقشی پررنگ و این بار تنها اصلاح طلبانه را ایفا نمایند. به این معنا که در انتخاب اولیه کاندیداها تنها به عملکرد و مواضع اصلاح طلبانه فرد و سلامت مالی و اخلاقی اش توجه شود نه به معادلات کاسب کارانه سیاسی. به عبارتی قرار نیست این بار لیستی به هر قیمتی تکمیل شود که در انتها حتی در اصیل ترین اصول اصلاح طلبی هم لنگ بزند!

حضور ساکتان و کاسبان و ژن های خوب که به هر روشی امکان اتصالشان به اصلاح طلبان وجود دارد سبب سلب اعتماد بخشی از بدنه اجتماعی اصلاح طلبان شده است.آنچه امروز بیش از پیش از اهمیت برخوردار است جذب مجدد و جلب اعتماد حداکثری بدنه فعال اصلاح طلبی است. بدنه ای که مجذوب کاسب کاری های سیاسی نمی شود و هنوز دغدغه رشد و تعالی جامعه مدنی در کشور را دارد. بدنه ای که نهادهای انتخابی را راه برون رفت از بن بست ها می داند.

شاید بتوان مدعی شد که احزاب یا دست کم برخی احزاب ظاهرا اصلاح طلب به دلیل نداشتن بدنه قوی اجتماعی علاقمندند تا همچنان نقش پدر خواندگی خود در برابر سایرین را ایفا کنند. نقشی که با روح دموکراسی خواهی در تضادی جدی قرار دارد.

برای روشن شدن این جریان کافیست به نوع رفتار احزاب در انتخابات دقت کنیم. عده ای در اتاقی نشسته و برای عده کثیری تصمیم میگیرند که حتی این تصمیمات الزاما مفهومی اصلاح گرایانه ندارد.

به عبارتی جریاناتی به دموکراسی از بالا بر مبنای خواسته های حزبی بیشتر معتقد هستند تا حضور مستقیم بدنه اجتماعی در انتخاب افراد.انتخابی که الزاما به پر شدن یک کاغذ تبلیغاتی هم نمی انجامد اما دست کم در حفظ حرمت یک جریان سیاسی هزینه داده بسیار کمک حال خواهد بود. بازسازی پایگاههای رای و جلب اعتماد مجدد جریان حامی اصلاح طلبان در صورت تایید حداکثری اصلاح طلبان واقعی و عدم تن دادن مجدد این جریان به قواعد بده بستان های سیاسی تنها راه حضور در انتخابات خواهد بود. شاید مردم دیگر از گوی سیاه هراسی نداشته باشند و دوگانه سازی مقطعی پاسخگوی مشارکت حداکثری نباشد. این بار تنها شاید تابلوی اصلاح طلبی تام ناجی مشارکت مردمی شود نه ترسیدن از چیزها و کسان دیگر. آری باید تابلوی خودمان را بلند کنیم...



Report Page