تأملی در باب معنای زندگی از دیدگاه فیلسوفان

تأملی در باب معنای زندگی از دیدگاه فیلسوفان

لادن ترک مقدم، محمود عباسی، زکیه آزادانی

معنای زندگی چیست؟ برخی از مردم به این خاطر جذب فلسفه می‌­شوند که امیدوارند فلسفه بتواند پاسخی به این معمای قدیمی بدهد. اگر آنان به دنبال راه حلی ساده برای این معما باشند، به احتمال قریب ­به ­یقین ناامید خواهند شد. برخی فلاسفه معتقدند علت این‌که پاسخ گفتن به پرسش از معنای زندگی بسیار دشوار به نظر می­‌رسد آن است که این پرسش اساساً غیرواقعی و دروغین است: معنا به جملات یا علامات تعلق دارد نه به چیزهایی از قبیل زندگی انسان. شاید چنان که فیلسوف بزرگ قرن بیستم، لودویگ ویتگنشتاین می­‌گوید، حل مسألۀ معنای زندگی در پاک کردن آن است.[1]

با این وجود همۀ ما در زندگی به دنبال معنا هستیم و از احساس پوچی که می‌­تواند همه چیز را در نظرمان کسل‌کننده، تکراری، یکنواخت و بی­فایده سازد، وحشت داریم. اگرچه درگیر شدن با فعالیت‌هایی همچون داشتن یک شغل، ایجاد خانواده و ... می‌­تواند چنین احساسات منفی را از ما دور کند، اما آیا چنین مشغولیت‌های شخصی کافی است یا ما به هدفی بنیادی­تر برای اعتبار بخشیدن به حیاتمان نیاز داریم؟ آیا حقیقت گریزناپذیر فناپذیری بشر، دستیابی به هر معنای واقعی و پایدار را ناممکن می سازد؟

از آنجا که عمر چنین سؤالاتی به اندازۀ عمر بشر است، به نظر نمی‌­رسد که روزی به عنوان مسائلی حل‌شده به کنار نهاده شوند. با این وجود می­توان با مطالعۀ روش­های متنوعی که فلاسفۀ بزرگ در مواجهه با معمای هستی انسان به کار گرفته­اند، درس های بسیاری آموخت. برخی از چهره­های مهم تاریخ فلسفه به این پرسش پاسخ گفته‌­اند اگر چه آنان نوعاً مسألۀ خود را با این بیان مطرح نکرده‌­اند، اما مفاهیمی به کار می‌­برند که مضمونش دربارۀ سعادت و اخلاق است اما دقیقاً به عنوان اهداف نهایی تفسیر شده‌­اند که انسان باید برای داشتن یک هستی معنادار آنها را تحقق بخشد.

نشانی اصل مقالە: http://journals.sbmu.ac.ir/me/article/view/12159/9187

[1]- Wittgenstein, Ludwig, Tractatus Logico-Philosophicus, D.F. Pears and B.F. McGuinness (trans.), New York: Humanities Press, 1961: 6.521.

بازنشر: اصلاحوب

Report Page