بیاد چمران 

بیاد چمران 

ابراهیم حنیف 


🌲🌴 بیاد چمران  🌴🌲


ابراهیم حنیف 


سی و یکم خرداد سالروز شهادت مردی است که در تاریخ انقلاب کم نظیر بود و افکاری داشت ناخوشایند حاکمان آنروز و امروز . به همین خاطر مورد بی مهری و جفای آنان واقع شده بود .


گرچه‌ منافقانه در سالگرد عروج او مطالبی از صدا و سیما پخش می شود که دلیل آن ، اطمینان خاطری است که دیگر از او خطری متوجه شان نمی شود . 

پس چه بهتر که او را نیز مثل مرحوم دکتر شریعتی به نفع خود مصادره کنند !

یک خیابان بنام شریعتی

یک بزرگراه بنام چمران 

ولی مخالف با ایده و افکار هردو !!


به همین بهانه لازم دیدم به پاس احترام او چند سطری بنویسم تا نسل امروز او را بهتر بشناسد .



انسان ذاتا موجودی متحرک است . منظور از حرکت ، این نیست که راه برود و امثال آن ، بلکه متحولی است از وضع موجود به آنچه که وضع مطلوب می داند .


بعضی ها از انقلاب فقط حرکت های ساختار شکن را فهمیده اند که نام آن را باید شورش گذاشت ، نه انقلاب .

به اینان باید گفت زمانی می توان برانداختنِ حاکمیتی را در دستور کار خود داشت ، که برای پس از ان نیز برنامه داشته باشند .


مرحوم ملا صدرای شیرازی در نظریه حرکت جوهری خود می گوید : 

تا در جوهر حرکت نباشد ، محال است در اَعراض حرکت پدید آید . چگونه‌ممکن است که در عَرَض حرکت باشد ولی جوهر ثابت بماند .

قرآن اصل چنین حرکتی را منبعث از ایمان می داند . در این بیان ، فرقی هم میان ایمان به حقیقت یا ایمان به باطل نمی بیند .

ایمان به هریک از این دو موضوع ، به نتیجه حتمی خود می رسند . منتها یکی حق است و دیگری باطل .


انکار خدا ، دین ، آخرت ، پیامبران و همانند ان ، همگی دینی است که شخص برای خود انتخاب کرده و ایمان به همان دین است که‌چگونگی حرکت او به سمت آنچه که در ذهن خود مطلوب می داند می گردد .

آیه " لکم دینکم و لیَ دین "

می فهماند که خداوند اعتقادات کسانی که انها را کافر می خواند را "دین" شان ذکر می کند .


قرآن ما را به داشتن دو بال ایمان و عمل می خواند . منتها نه از نوع باطل اش ، بلکه به ایمان و عمل صالح دعوت می کند ، عملی که انسان را به مطلوب حقیقی و ابدی می رساند .

جمله " ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات " که در قرآن زیاد تکرار شده ، ناظر به همین خصلت حرکت منجر به متحول شدن انسان است که در مقام هدایت ، بجای ایمان و عمل باطل و عبث که با مرگ انسان همه اش هدر و نابود می گردد ، به عمل صالح و پایدار دعوت می کند .

خلاصه سخن اینکه نه ایمان بدون عمل ارزشی دارد و نه عمل بدون ایمان پایدار می ماند . این دو ملازم یکدیگرند . 


در این دوران فلاکت افزای برخاسته از حکام جور ، برخی از روشنفکران خیر خواه ، مردم را به حرکت اعتراضی دعوت می کنند . ولی برای بعد از ان ، دستور العملی ندارند که چه باید کرد یا چه خواهد شد .


برخی دیگر دنیا و آنچه که فراورده آن است را تقبیح می کنند و انسان را به درون گرایی می خوانند که باید به اینان دشمن انسان گفت ،نه مصلح .


آیه " و لا تنس نصیبک من الدنیا " می گوید بهره ای که از دنیا داری را فراموش مکن و توصیه می کند که بهره های دنیاییِ خدادادی را وسیله ای برای آخرت خود قرار ده " و ابتغ فیما آتاک الله الدار الاخرة "( آیه ۷۷ سوره قصص - جملات آیه عمدا پس و پیش ذکر شده)


خداوند در باره پرندگان می فرماید آنها " امم امثالکم " هستند . هم امت هستند که با پیروی از امام خود (رهبر پرندگان) به سمت مقصد و مقصود در حرکتند و هم اینکه هر دو بال خود را می گشایند و بهره می برند .

با این مثال به انسان یادآور می شود که اگر قصد صعود به مقام انسانی خود داری باید با دو بال پرواز کنی .

 به پیامبر خود صلوات الله علیه و آله نیز دستور می دهد مومنین را زیر دو بال خود بگیر " و اخفض جناحک للمومنین " 

( سوره حجر آیه ۸۸ ) 

دو بالی که پیامبر ، مردم را دعوت به پیروی از ان می کند ، قرآن و عترت است .

دو بالی که خداوند مومنین را به آن فرا می خواند ، ایمان و عمل صالح است .

در ادغام این دو بال :

 ایمان یعنی قرآن 

 عمل یعنی پیروی از عترت .


و دکتر چمران هر دو بال را داشت . هم ایمان قوی و هم عمل صالحِ مجاهدانه . به همین خاطر است که قادر شد تا ملکوت پرداز کند .


او می توانست زندگی مرفهی در آمریکا داشته باشد . گرچه در آنجا هم با داشتن مدرک دکترا و پدرزن ثروتمند ، زندگی سطح پایینی را برای خود برگزیده بود .

جهت اطلاع شما می گویم یک فولکس قورباغه ای قدیمی داشت که به زحمت راه می رفت و هنگام سفر به لبنان آن را هشتاد دلار ( قیمت اوراقی) فروخت . ولی رفاه بالقوه را به زندگی پر مخاطره در برج البراجنه لبنان ترجیح داد .


در آشوب پاوه ، با عنوان وزارت ، به سوی پاوه شتافت و تا آزاد سازی آنجا از پا ننشست .


در جنگ هشت ساله نیز فارغ از نظامیان رسمی ، به همراه مجاهدان راه خدا به نبرد با مهاجمین شیطان صفت رفت و در دهلاویه به فوز شهادت نائل شد .


شبی که می خواست به پاوه برود ، به من زنگ زد که در محل نخست وزیری به دیدارش بروم و رفتم .

در لباس رزم بود و آماده سفر در تاریکی شب به پاوه .


آن شب فراوان از جفاها و بی وفایی های متولیان ظاهری اسلام و کارشکنی های آنان در انجام برنامه های مرحوم مهندس بازرگان گفت که چگونه برای بی اعتبار کردن نخست وزیر غیر معمم ، با تمام قوا و انواع اتهامات سد راه دولت موقت هستند تا به مردم ثابت کنند غیر از "روحانی" کس دیگری نمی تواند انقلاب را به مقصود برساند ! 


خدایش رحمت کند که با انبانی پر از توشه ایمان و عمل به دیدار معبودش شتافت تا الگویی باشد برای نسلی که می خواهد با یک بال پرواز کند .


۳۱ خرداد ۱۴۰۲ 

@MostafaTajzadeh



Report Page