به نام دوست

به نام دوست


✅این هفته می‌خواهم درباره‌ی یکی از نقش‌آفرینان جریان دانشجویی که بعدها یکی از فعالان سیاسی کشور شد بنویسم.

 

✅عبدالله مومنی متولد سال ۱۳۵۶ تحصیلات خود را در رشته‌ی جامعه‌شناسی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی گذراند و در مقطع دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه علوم تحقیقات ادامه تحصیل داد. اما در بهمن ۱۴۰۲ به دستور وزارت اطلاعات از ادامه تحصیل وی ممانعت شد. مومنی عزیز در منطقه ۲ آموزش و پرورش دبیر هستند.

 

✅او در دوران دانشجویی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت و پس از آن ریاست شورای سیاست‌گذاری و سخنگوی ادوار تحکیم وحدت بوده و بارها به‌خاطر کنش‌های سیاسی و دانشجویی منتقدانه بازداشت شد و روانه زندان گردید.

 

✅تجربه‌ی نخست بازداشت او در ارتباط با اعتراضات سراسری دانشجویان به صدور حکم اعدام دکتر هاشم آقاجری بود. پس از برگزاری اعتراضات گسترده‌ی دانشجویی و تعطیلی دانشگاه‌ها و کلاس‌های درس عمده دانشگاه‌های کشور در آذرماه سال ۱۳۸۱، آقای مومنی به همراه برخی فعالان دانشجویی بازداشت و به بند دوالف اوین منتقل شد.

 

✅دومین بازداشت وی به اعتراض دانشجویان به خصوصی‌سازی دانشگاه‌ها در خرداد و تیرماه سال ۱۳۸۲ برمی‌گردد. در تابستان این سال در شرایطی که برخی از فعالین دانشجویی دانشگاه‌های تهران، اعتراضات صنفی را در مخالفت با خصوصی‌سازی در دانشگاه‌ها به راه انداخته بودند، مومنی به همراه اکثریت اعضای شورای تحکیم بازداشت و به بند دوالف منتقل شد. مومنی به مدت ۲ ماه به‌صورت انفرادی در زندان سپاه بازداشت بود. او پس از آزادی از اعمال فشار و برخوردهای فیزیکی و تحمیل انواع خشونت برای گرفتن اقرار و اعتراف سخن گفت.

 

✅سومین بازداشت وی در سال‌روز حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۸۶ صورت گرفت. همه‌ی اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که در اقدامی نمادین به اعتصاب غذا در مقابل دانشگاه پلی‌تکنیک دست زده بودند، پس از حضور در مقابل دانشگاه بازداشت شدند. پس از آن عبدالله مومنی و حدود ۲۰ نفر از فعالان دانشجویی که برای حمایت و خبررسانی درخصوص اعضای بازداشت شده‌ی شورای مرکزی تحکیم در محل سازمان ادوار تحکیم حاضر شده بودند، پس از یکی-دو ساعت از حضورشان در همان روز ۱۸ تیر با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شدند و او و دیگر دانشجویان بیش از یک‌ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به‌صورت انفرادی در حبس به سر بردند و با تودیع وثیقه به‌صورت موقت آزاد شدند.

 

✅مومنی در نخستین روزها پس از برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد سال ۱۳۸۸ در محل ستاد شهروند آزاد بازداشت شد. او مسئول ستاد شهروند آزاد آقای کروبی و از حامیان انتخاباتی ایشان در سال ۱۳۸۸ بود. حضور انتخاباتی برای آقای مومنی و سایر فعالان دانشجویی و فعالان مطبوعاتی و سیاسی بسیار پرهزینه بود.

 

✅فعالان دانشجویی و برخی منتقدان سیاسی از سال ۱۳۸۰ و پس از انتخابات خاتمی در دوره دوم، نسبت به رویکرد انتخابات‌محور نگرش منفی داشته و از دادن رای امتناع می‌ورزیدند. اما پس از حمایت فعال از کاندیداهای اصلاح‌طلب در انتخابات ۸۸، بابت کنشگری منتقدانه‌ی خود در طی سال‌های پس از دوران اصلاحات در نقد دولت وقت و انتقاد به سایر ارکان نظام، هزینه‌ی سنگینی پرداختند. کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و اعتراضات پس از آن، بهانه‌ای برای سرکوب و زندان و محدودیت برای فعالان و کنشگران مدنی و سیاسی به‌وجود آورد که با بازداشت و تحمیل انفرادی و شکنجه و صدور احکام سنگین زندان همراه بود.

 

✅حکم ۵ سال زندان برای آقای مومنی اجرا شد و در تمام ۵ سال جز یک‌بار و آن هم پس از تحمل نزدیک به ۹ ماه زندان در بند امنیتی ۲۰۹ به مرخصی نرفت و به مدت بیش از چهار سال بدون مرخصی در زندان سپری کرد.

 

✅آقای مومنی پس از انتقال به بند عمومی زندان اوین در نامه‌ای سرگشاده به آقای خامنه‌ای به شرح شکنجه‌ها و خشونت و اعمال رویه‌های غیرقانونی و غیرانسانی و مصائب خود در دوران انفرادی پرداخت که بخش‌هایی از آن در زیر می‌آید:

 «در فضای دلهره و انتظار، مدت مدیدی را منتظر ماندم تا بازجویان برگردند. پس از ساعتی بازگشتند و پرسیدند که آیا آنچه باید را نوشته‌ای یا نه؟ و من نیز بیان داشتم همان را که به شما قبلا هم گفته بودم نوشتم. کاغذ را از من گرفتند و خواندند. پس از خواندن کاغذ بازجویی، به من هجوم آورده و با مشت و لگد و سیلی به جان من افتادند و به خود و خانواده‌ام تا جای ممکن فحاشی کردند و پس از کتک‌کاری مفصل و تحقیر و توهین گفتند “به تو اثبات می‌کنیم که حرامزاده و ولدزنا هستی”.

این سخنان عصبانیت مرا نیز برانگیخت و به درگیرشدن من با آنان نیز منجر شد که البته نتیجه آن فروکردن سر من در چاه توالت بود، آن‌چنان که کثافت های درون توالت به دهان و حلق من وارد و به مرحله خفگی رسیدم. سرم را بیرون آوردند و گفتند که می‌رویم و تا شب برمی‌گردیم و تو تا آن زمان وقت داری که به مسائل اخلاقی‌ات اعتراف و خودت را خلاص کنی. می‌گفتند که “باید کاملاً توضیح دهی که با چه کسی در چه زمانی و در کجا و چگونه ارتباط داشته‌ای” و حتی از من می‌خواستند که در برگه بازجویی‌ام بنویسم که “در دوران کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌ام”.»

 برای مشاهده متن کامل نامه👈🏿 اینجا را لمس کنید.


✅آقای مومنی در هفتم اردیبهشت سال ۱۴۰۲ برای پنجمین بار بازداشت شد که مرتبط با اعتراضات و جنبش زن، زندگی، آزادی بود. وی به علت سخنرانی در همایش مجازی «گفت‌وگو برای نجات ایران» به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد. اما پس از چند روز با قرار وثیقه‌ی ۸۰۰میلیون تومانی به‌صورت موقت آزاد شد.

 

✅مومنی در سخنرانی خود در همایش «نجات ایران» از اصطلاح «دولت علیل» برای توصیف وضعیت حکمرانی استفاده کرد و راه‌حل نجات ایران را در ضرورت برگزاری رفراندوم و تاسیسی نو برای برقراری حکومتی دمکراتیک مبتنی بر سکولاریسم و حقوق بشر دانست.

 

✅پس از آزادی موقت با قرار وثیقه، دادگاه شعبه ۲۹ انقلاب به ریاست قاضی مظلوم، در چند جلسه به بررسی اتهام تبلیغ علیه نظام آقای مومنی پرداخت و در نهایت وی را به یک سال زندان تعزیری محکوم کرد. حکم محکومیت دادگاه بدوی به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال و عیناً تایید شد و پس از چند روز به اجرای احکام زندان اوین ارسال شد. حکم یک‌سال زندان عبدالله مومنی عزیز در تاریخ ۲۷ دی‌ماه سال ۱۴۰۲ اجرا شد و هم‌اکنون ایشان در بند ۴ زندان اوین در حال سپری نمودن آن است.

 

✅من آقای مومنی عزیز را حدود ۲۷ سال است که می‌شناسم و همیشه برای شجاعت، صراحت و فداکاری‌های او احترام قائل بوده و هستم. اما اعتراف می‌کنم که تا زندان اخیر نمی‌دانستم که این فعال سیاسی و مدنی، چقدر دوست‌داشتنی است و چه شخصیت جذابی دارد. علاقه و محبت من به‌مراتب بیش از گذشته نسبت به او شد. آقای عبدالله مومنی از آن دسته عزیزانی است که هرچه به او نزدیک‌تر شوی، بیشتر او را دوست خواهید داشت، درست برعکس کسانی‌که از دور جذاب‌تر به نظر می‌رسند.

 

✅نمی‌دانم از انسانیت هنوز چیزی در قوه‌قضائیه پیدا می‌شود یا نه! امیدوارم حداقل‌های معیارهای انسانی را درباره عبدالله عزیز رعایت کنند و بفهمند که با بند و زنجیر و زندان، نمی‌توانند آزادی‌خواهانی مثل مومنی را ساکت یا مرعوب کنند.

 

✅برای او و خانواده عزیزش آرزوی سلامتی، شادکامی و روزهای بهتر را دارم و امیدوارم که هرچه زودتر شاهد آزادی وی و بازگشت این انسان شریف و ازخودگذشته به دامان خانواده خویش باشیم. همسر وفادار و بزرگوار او در این روزهای بیماری، نیازمند حضور عبدالله در کنار خود است.

سیدمصطفی تاجزاده

زندان اوین-بهار۱۴۰۳


🆔@MostafaTajzadeh




Report Page