به بهانه‌ی تولد رویا

به بهانه‌ی تولد رویا

نشر نوگام


بعضی او را بیشتر نظریه‌پرداز و منتقد ادبی می‌دانند تا شاعر. عده‌ای او را مهم‌ترین چهره‌ی شعر حجم از دهه‌ی ۳۰ تا به حال می‌دانند. آرش جودکی پژوهشگر فلسفه و ادبیات معتقد است دگرگونی‌ای که رویایی در شعر ایجاد کرد، تکرار نشدنی است و نظر هوشنگ ابتهاج هم این بود که او هیچ شعر خوبی ندارد.



یدالله رویایی نظریه‌پرداز، منتقد ادبی و شاعر نوپرداز ایرانی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در جعفرآباد دامغان متولد شد. مادرش حافظه‌ای سرشار از شعر و قصه داشت و به گفته‌ی خودش اهمیت کلمه را اولین بار از مادرش آموخت. زندگی در شهری کویری خاطراتی از خشکسالی و درگیری مردم بر سر آب را در ذهنش باقی گذاشت. آن قدر که بعدها دریا و کویر دو نماد اصلی بسیاری از اشعارش شدند.

رویایی تا پایان دوران متوسطه در دامغان درس خواند و پس از آن در دانش‌سرای تربیت معلم تهران مشغول تحصیل شد. چند سال بعد به دامغان برگشت و معلم شد و مدتی هم رئیس اداره اوقاف دامغان بود. 

اولین فعالیت‌های شاعرانه‌‌ی رویایی برمی‌گردد به بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، دورانی  که جامعه‌ی ایران دچار سرخوردگی عمیقی بود و رویایی نیز به خاطر فعالیتش در حزب توده، زندگی مخفی داشت. در نهایت او در سال ۱۳۳۳ دستگیر شد و تا سال ۱۳۳۶ دو بار به زندان محکوم شد. بعد از آزادی از زندان در حالی که اعتمادش را به سران حزب از دست داده بود، دیگر سراغ فعالیت سیاسی نرفت و بر ادبیات و ادامه‌ی تحصیل متمرکز شد و با درجه دکترای حقوق بین‌الملل از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و اولین اشعارش را در مجلات با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد.  

رویایی از جمله شاعران دهه‌ی چهل است که با پدید آوردن شعر حجم تغییری بزرگ در شعر فارسی به وجود آورد. او علاوه بر مطالعه‌ی آثار کلاسیک شعر فارسی، تاثیر قابل توجهی از نیما یوشیج هم گرفت. اولین دفتر شعر رویایی «بر جاده‌های تهی» در سال ۱۳۴۰ منتشر شد.

از ویژگی‌های بارز شعر رویایی آشنایی‌زدایی است. آشنازدایی از واقعیت و خلق واقعیتی جدید که منطبق بر واقعیت بیرونی نیست. در واقع او در شعر موسوم به شعر «حجم» حین نزدیک شدن به واقعیت، از آن فاصله می‌گیرد و به واقعیتی جدید، واقعیتی شاعرانه می‌رسد. 

رویایی معتقد بود شعر با «آنچه نیست سروکار دارد» چرا که حقیقت امری بیان‌ناپذیر است. کشف حقیقت کار چشم نیست و ما باید بتوانیم از موضوع عبور کنیم. مثلا وقتی به تابلویی نگاه می‌کنیم باید بتوانیم از تابلو عبور کنیم و برسیم به دیواری که تابلو به آن آویخته و بعد برسیم به آن که خودش را در تابلو به جا گذاشته، یعنی نقاش. یعنی تنها به دیدن اثر بسنده نکنیم. این همه وقتی ممکن است که بین خود و اثر فاصله (حجم) ایجاد کنیم، جدا شدن از اثر، سبب شناخت آن می‌شود. 

«یعنی‌ همان وقتی‌ که شاعران سطح، دنیای‌ دیدنی‌‌هایشان را تصویر می‌‌کنند، شاعر حجم تصویری‌ از ندیدنِ دنیا می‌‌دهد.» 

با این تصور است که رویایی ما را با یک زیبایی‌شناسی چند وجهی آشنا می‌کند. 

مثلا به جای این که بگوید ساق‌های تو مثل نی باریک است، می‌گوید:

و روح مولوی است اینک

که از ساق تو حکایت نی را

برمی‌دارد.


و این چنین از معنی‌ای متعارف یا تخیلی کلاسیک مثل نیِ حکایت‌کننده، مفهومی چند وجهی می‌سازد. رویایی معتقد است  این نوع تصویرپردازی اختراع ما نیست بلکه کشف ماست و پیش از این در اشعار کلاسیک ما وجود داشته. و برای اثبات حرفش از مولوی و تصاویر شگفتی که می‌سازد مثال می‌آورد. 

او با کلمات ندا هم رفتاری تازه دارد. استفاده از کلمات ندا در شعر کلاسیک ما قدمتی طولانی دارد، اما رویایی با خطاب‌ها رفتاری متفاوت دارد، چنان که آن‌ها را به‌طورکامل از بار رمانتیک خود تهی می‌کند: 

ای گسترده‌تر، ای بازتر

در شب تنگم، که غریوش نیست،

آه اگر شعله‌ای از هر کنار!

افشان‌تر!

دریا،

ای انتشار


یا با جابه‌جایی یک حرف اضافه فضایی تازه می‌سازد:

من با به تمنای تو خواهم ماند...


یا تصاویر تنانه‌ای که در پیچیدگی زبان، نماد رفتار بغرنج تن‌ها در مواجهه با یکدیگرند:

قصر سیاهِ کوچک تو باز می‌‌شود 

و ریتم در کمر می‌‌گیرد 

با رسمِ خط ناخن‌ها بر پُشت


دومین کتابی که از یدالله رویایی در سال ۱۳۴۰ منتشر شد،  «شعرهای دریایی» نقطه‌ی عطفی در زندگی ادبی او بود. دیگر خیلی‌ها متوجه‌ی حضور شاعری متفاوت در عرصه‌ی ادبیات شده بودند. به خصوص این که رویایی قبلا از نقدنویس‌های مهم شعر بود و حالا در عمل می‌شد غنای تکنیکی‌ و ایجاد ظرفیت‌های جدید زبانی‌اش را در اشعارش دید.

هم‌زمان با موج نویی که رویایی ایجاد کرد و عده‌ای از مشتاقان که می‌خواستند در میدان جدید طبع‌آزمایی کنند، نقدهای منفی زیادی هم متوجه‌ی او بود. در نقدهایی که به رویایی می‌شد، او را شاعری برج‌عاج‌نشین، ضداجتماعی و فرمالیست می‌نامیدند.

با این همه پس از گذشت شش دهه می‌شود دید که شعر حجم همچنان مورد توجه است و هنوز جای زیادی برای پرداخت و کشف دارد. برای درک نقش رویایی در شعر معاصر همین کافی است که بدانیم از اواخر دهه ۳۰ تا امروز بزرگ‌ترین گسست از شعر کهن و مهم‌ترین جریان نوآورانه در شعر فارسی به وسیله‌ی او شکل گرفته و کمتر حرکت پیشرویی در شعر بوده که نگاهش در آن دخیل نباشد.

اما رویایی علاوه بر تاثیر عمیقی که بر جریان شعر فارسی داشت، کارهای تاثیرگذار دیگری هم در عرصه‌ی فرهنگ انجام داد. از جمله انتشار هفته‌نامه‌ی ادبی بارو همراه احمد شاملو که علی‌رغم موفقیتش در دو شماره‌ی نخست، در شماره سوم به دلیل فشار سانسورچیان برای حذف مطالبی از ساعدی و آل احمد تعطیل شد. این تعطیلی منجر به اعتراض عده زیادی از روشن‌فکران شد و به گفته‌ی رویایی یکی از عواملی بود که منجر به تشکیل کانون نویسندگان شد. 

تاسیس موسسه فرهنگی روزن با ابراهیم گلستان و انتشار کتاب‌های شاعران و نویسندگان پیشرو، برگزاری نمایشگاه در حوزه هنرهای تجسمی و برگزاری سلسله‌ نشست‌های گفت‌وگو و نقد و بررسی آثار هنری و ادبی از فعالیت‌های دیگر او بود. 

رویایی همچنین از پایه‌گذاران جوایز ادبی در ایران بود. او با الگو گرفتن از فضای هنری پاریس در دهه‌ی ۶۰ میلادی، تلاش کرد حلقه‌های فکری و مکتب‌های هنری را در ایران بازسازی کند.

رویایی در خارج از ایران نیز فعالیت‌های مهمی داشت از جمله تاسیس مدرسه‌ی زبان و ادبیات فارسی در پاریس. او به خاطر تلاش‌هایش در قلمرو فرهنگ، نشان شوالیه را که يكی از چهار نشان مهم دولت فرانسه است، دریافت کرد. 

با این همه او هم به رسم اغلب روشن‌فکران ایرانی در وطن خویش غریب و رانده شده بود. 

در هشتمین دوره‌ی جشنواره‌ی شعر فجر از یدالله رویایی که سال‌ها بود خارج از ایران زندگی می‌کرد و کتاب‌هایش در ایران مثله و سانسور شده منتشر می‌شد، دعوت شد تا به عنوان چهره‌ای صاحب‌نام، در جشنواره‌ی ملی حضور داشته باشد. او هم با روی گشاده می‌پذیرد. اما به محض این که خبر اعلام می‌شود، تندروها موضع‌گیری می‌کنند و در نهایت با انتشار بیانیه‌ای دروغین و وعده‌ی دعوت در شرایط مناسب‌تر، حضور رویایی در جشنواره‌ی شعر فجر منتفی می‌شود.

آخرین اثر یدالله رویایی «در مدت درخت» در تابستان ۱۴۰۱ به وسیله‌ی نشر روناک منتشر شد. 

یدالله رؤیایی، پس از یک دوره بیماری، ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ در پاریس درگذشت.


از میانِ آنچه می‌بینم همیشه چیزی هست

که در میانِ آنچه می‌بینم نیست.


**برای نوشتن این مطلب به این منابع رجوع شده است: پادکست‌ ری‌را، مصاحبه شبکه ایران اینترنشنال با علی قنبری و احمد کریمی حکاک، مصاحبه تلویزیون ملی با یدالله رویایی و احمد شاملو، مجله عاشقانه- با نظر بیژن اسدی‌پور ویژه یدالله رویایی، رادیو زمانه، داریوش معمار-ایندیپندنت ‌فارسی، روزنامه شرق، خبرگزاری مهر، گفت‌وگو با عبدالجبار کاکایی- ایسنا، کتاب پیر پرنیان اندیش، کتاب چهره پنهان حرف- یدالله رویایی



Report Page