بهوقتِ درآمدن از کمد: کوئیر چیست و دانشآموزان کوئیر از ما چه میخواهند؟
پویان دربندی، آموزشگربهوقتِ درآمدن از کمد: کوئیر چیست و دانشآموزان کوئیر از ما چه میخواهند؟
پویان دربندی، آموزشگر
مقدمه
جامعهی ما کوئیرها را نادیده میگیرد، سرکوب میکند، آنها را به حاشیه میراند و از زندگی اجتماعی محروم میسازد. شاید به نظر برسد که این روزها تغییراتی در نگرش مردم به کوئیرها ایجاد شده است اما در بهترین حالت این تغییر رویکرد بسیار محدود است و در همین حد هم تنها با مقاومت و مبارزهی هر روزهی جامعهی کوئیر ممکن شده است؛ جامعهای که در پایینتر لایههای ستم قرار دارد. در این مقاله تعریفی از کوئیر ارائه میدهیم و مشکلات دانشآموزان کوئیر و نقش معلمان در مواجهه با آنها را بررسی میکنیم.
افراد کوئیر از جمله دانشآموزان با دو چالش اساسی روبهرو هستند: یکی دستوپنجه نرمکردن با هویت و گرایش کوئیرشان و پذیرفتن آن است و دیگری آشکارکردن آن برای دیگران. بسیاری از جوانان و نوجوانان در مقطعی متوجه میشوند که با آن چیزی که بهعنوان جنس و جنسیت برایشان تعریف شده تفاوت دارند. شاید احساس کنند که برخلاف امر عادیِ جامعه به همجنسشان گرایش دارند یا نمیتوانند بدنشان را آنگونه که هست بپذیرند اما بیشتر آنها در فضای خفقانآوری که تجربه میکنند، از پذیرش این احساسات سر باز میزنند و یا نمیتوانند درکی از آنها داشته باشند. بنابراین از بدنشان بیگانه میشوند، تو گویی در کالبدی غریب قرار گرفتهاند و درنتیجهی این بیگانگی دچار افسردگی و سرخوردگی شده و به حاشیه میروند. مسئلهای که تأثیرات مخرب جبرانناپذیری بر آیندهی تحصیلی و کاری و زندگی شخصیشان میگذارد. آنهایی هم که هویتشان را میپذیرند، مجبور هستند آن را مخفی نگه دارند و اگر تصمیم به آشکار کردن خودشان بگیرند با عواقب زیادی روبهرو میشوند. در خلاء آموزشهای لازم و کوچکترین حمایت و همراهی با کوئیرها، حداقل کاری که معلمان میتوانند بکنند این است که تعصباتشان را کنار بگذارند و با کوئیر مواجه شوند و بعد نقش و جایگاه خودشان را در درک این موقعیت مورد بررسی قرار دهند. این نه یک امر حاشیهای در آموزش، بلکه یک ضرورت است، اما دو مانع بزرگ در راه تحقق این امر وجود دارد: اول عدم دانش معلمان و تعصباتی که آنها را به عوامل سرکوب تبدیل میکنند و دیگری ناآگاهی آنهایی که با وجود دشواریها و خطرهایی که متوجهشان است مبادرت به همراهی با دانشآموزان کوئیر میکنند یا حداقل گوش شنوای آنها میشوند. با توجه به این مقدمه در قدم اول کوئیر را تعریف میکنیم.
کوئیر چیست؟
کوئیر به چه معناست و به چه کسی کوئیر، گِی، لزبین، ترنس، بایسکشوال و غیره گفته میشود؟ نظریات زیادی در این رابطه وجود دارد و تاریخنویسانِ جنسیت دستکم از دههی ۸۰ میلادی در این باره بسیار نوشتهاند و گفتهاند. ما اینجا روشنترین و سادهترین تعریف را ارائه میدهیم: نظریهی کوئیر جنسیت را به «زن» و «مرد»، نقشهای جنسیتی را به «زنانه» و «مردانه» و گرایشجنسی را به گرایش به غیرهمجنس در این دوگانه (یعنی مرد به زن و زن به مرد) محدود نمیداند، بلکه تأکید میکند که هویتها و گرایشهای جنسی متنوعی وجود دارند که نه غیرطبیعی هستند و نه غیرعادی، بلکه جامعه اینها را غیرطبیعی و غیرعادی جلوه میدهد. دوگانهی «زن/مرد» و گرایش به غیرهمجنس بهعنوان تنها گرایش پذیرفته شده در جامعه، ساختهی نظامهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی (دولت، نظام آموزشی، نظام پزشکی، نهاد خانواده، نهادها و سازمانهای اقتصادی و غیره) هستند که به دلایل متعدد «زن» یا «مرد» بودن را در ما درونی و بهعبارتی تحمیل میکنند. اینکه با بدن یک زن یا مرد متولد میشویم بهاین معنی نیست که حتماً زن یا مرد هستیم. ما میتوانیم هیچ کدام نباشیم و میتوانیم گرایشهای جنسی متفاوتی داشته باشیم. در واقع کوئیر طیفی از جنسیتها و گرایشهای جنسی را میبیند و به همین دلیل تضاد محدود سیاه و سفید را رد میکند و طیف رنگها را در قالب رنگینکمان بهعنوان نماد خود برمیگزیند. کوئیر همچون چتری است که هویتها و گرایشهای مختلف را دربرمیگیرد. در اینجا برای نمونه چند تعریف ارائه میدهیم: نان بایناری به کسی میگویند که خودش را خارج از دوگانهی «زن/مرد» میداند، بنابراین از رفتارها و نقشهای جنسیتی که با این دوگانه مطابقت دارند پیروی نمیکند. ترنس با نانبایناری قرابت دارد و شامل افرادی میشود که فیزیکی که با آن متولد شدهاند را متفاوت از نقش جنسیتی و یا گرایشی که بهشان تحمیل میشود میبینند. ترنسها ممکن است جنسیتشان را تغییر دهند که طی عمل تغییر جنسیت که به آن تطبیق جنسیت هم میگویند ممکن میشود و این عمل در ایران قانونی است و مجوز آن برای افراد ترنس پس از طی مراحل پیچیدهی قضایی و پزشکی صادر میشود. ترنسهایی هم هستند که بدون تغییر جنسیت، خودشان را ترنس میدانند. خیلی از ترنسها بهظاهر «زن» هستند در حالی که با بدن مردانه متولد شدهاند. برای روشنتر شدن موضوع مثالی را درنظر بگیرید: تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا در بسیاری جوامع دامن پوشیدن برای مردها قبیح است یا آرایش مختص به زنها است؟ در ایران تا دوران قاجار و ایجاد ارتباط نزدیک با غربیها، پوشش مردها کاملاً متفاوت بود. شاید تصاویری از مردان در دامن و صورتهای آرایش شده دیدهاید. اگر نه میتوانید به کتاب «زنان سیبیلو و مردان بیریش»، نوشتهی افسانه نجمآبادی رجوع کنید تا برایتان روشن شود که پوشش و ظاهر افراد یک جامعه در دورههای تاریخی با توجه به استانداردهای زیباییشناسی و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن دورهها تعریف میشود و وجوه ذاتی ندارد.
حال سؤالی که پیش میآید این است که ساختارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با تأکید بر دوگانهی زن/مرد و گرایش به غیرهمجنس چه هدفی را دنبال میکنند و نظام حاکم چگونه از آنها استفاده میکند و سود میبرد؟ این اهداف و شیوهی عملکرد ساختارها در دورههای تاریخی مختلف متفاوت است. در دوران ما، یعنی دوران سرمایهداری هدف از تقویت این دوگانه، تقویت نظام خانوادهی هستهای (متشکل از یک زن و مرد و فرزندان) در راستای بازتولید نیروی کار است. این نظام همواره به کارگر و ارتش ذخیرهی کارگران نیاز دارد. تاریخ جنسیت نشان میدهد که ساختارهای جنسی/جنسیتی همواره با امر طبقاتی و تقویت مالکیت خصوصی در هم تنیدهاند. بیدلیل نیست که امروز برخلاف انتظار عدهای، شاهد تأکید سرسختانه بر نظام خانواده و کوئیرستیزی در کشورهای بهاصطلاح مترقی مثل آمریکا هستیم. نظام سرمایهداری هر چیزی خارج از این دوگانه را خطری جدی میپندارد و نهتنها ایران از این امر مستثنا نیست، بلکه ترکیب آن با باورهای خرافی و تعصبات مذهبی کار را برای کوئیرها سختتر هم کرده است. این تنها مقدمهای است که دری به سوی عمیقتر شدن در تاریخ جنسیت به رویمان میگشاید اما بسط این موضوع نیازمند واکاوی تاریخ و ساختار خانوادهی هستهای و بنیانهای اقتصادی آن است که در حوصلهی این مقاله نمیگنجد اما در مقالههای بعدی به آن میپردازیم.
مسئلهی اول: ناآگاهی معلمان
رفع مانع اول کاری سخت و پر از دستانداز است چرا که در وهلهی اول معلمان باید ذهنی باز و روشن برای برخورد با چنین مسئلهای که حتی صحبت از آن در جامعهی ما تابو است داشته باشند یا بهتر است بگوییم باید چنین ذهنیتی را بسازند. مسکوت گذاشتن موضوع کوئیر خود سنگینترین سرکوب است و فشار زیادی را بر دانشآموزان کوئیر تحمیل میکند. یادمان باشد که زمانی درس خواندن دخترها در مدارس تقبیح میشد؛ تبعیضی که با تلاشِ بسیار فمینیستها تا حد زیادی شکسته شد. آیا نمیتوان تصور کرد که در آیندهای شاید نهچندان دور کوئیرها بتوانند بدون تجربهی سرکوب و تبعیض و پنهان ساختن خود که میتواند مانع رشد فکری و درسی و کاریشان باشد در مدارس تحصیل کنند؟ درست است که برای رسیدن به این هدف تغییرات ساختاری و بنیادین ضرورت دارند، اما هیچگاه نمیتوان نقش آموزش و آگاهیسازی را در هموار کردن این مسیر نادیده گرفت.
در قدم اول معلمان باید نقابی را که مانع دیدن کوئیر و مسئلهی کوئیرها میشود از چشمانشان بردارند تا بتوانند در تعریفی که داده شد عمیقتر شوند و بهجای نادیده گرفتن، به حاشیه راندن و سرکوب دانشآموزان کوئیر به آنها کمک کنند. یکی از پیشنهادها میتواند این باشد که در کنار مطالعه و تلاش فردی، معلمانی که از این مرحله عبور کردهاند با صحبت کردن و بحث کردن حول محور کوئیر-حتی در جمعهای بسته و متعصب- از این موضوع تابوشکنی کنند. شاید در مرحلهی بعد بتوان در جمعهای کوچک به مطالعه در این زمینه پرداخت. پذیرش کوئیر مثل بسیاری از رفتارهایی که زمانی به نظرمان ناپذیرفتنی و قبیح بودند، نیاز به تمرین و آگاهیبخشی دارد. حال فرض میکنیم که به آگاهی لازم رسیدهایم و چشمانمان باز شده است. در مرحلهی دوم سعی میکنیم به این موضوع بپردازیم که چگونه میتوان به دانشآموزان در درک بهتر کوئیر و پذیرش آن کمک کرد.
مسئلهی دوم: چگونگی همراهی با دانشآموزان کوئیر
آشکارسازی که با عبارت «در آمدن از کمد» هم توضیح میدهند به معنی آشکارکردن هویت کوئیر است. برای مثال دانشآموزی آنقدر با شما احساس راحتی میکند که به شما میگوید که گِی، لزبین، ترنس یا ... است. آشکارسازی هویت در جامعهی +LGBTQ بهعنوان قدمی مهم در مسیر هویتیابی کوئیرها و مقاومت و مبارزهی آنها معرفی میشود، اما اقدام به آشکارسازی، آن هم در جامعهای که محدودیتها و تابوهای سنتی و مذهبی سرسختانهای در آن جریان دارد، اقدامی جسورانه است و میتواند تبعات سنگینِ روحی و روانی و در بسیاری از موارد فیزیکی بهدنبال داشته باشد. بنابراین مهم است که افراد و بهخصوص نوجوانان که استقلال و تجربهی کمی دارند به پیچوخمهای این راه سخت آگاه باشند و از همراهی دوستان و معلمان و مشاوران برخوردار شوند. مسئلهی مهمی که باید بهآن آگاه بود این است که آشکارسازی عملی منفرد نیست که در یک نقطه اتفاق بیافتد و بعد هم تمام شود. آشکارسازی یک روند است که ریشه در پیشینهی خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تجربیات افراد دارد و تا مدتها نیز ادامه پیدا میکند. بنابراین معلمان و مشاوران در صورت شناسایی دانشآموزان کوئیر باید با در نظر گرفتن مواردی همچون طبقهی اقتصادی، ساختار خانوادگی و موقعیت اجتماعی آنها را راهنمایی کنند. دانشآموزی که از امکانات فرهنگی و آموزشی مناسب برخوردار است و بیشتر وقت خود را با رسانههای مختلف میگذراند شرایط متفاوتی دارد از دانشآموزی که حتی ابزار مناسب برای یادگیری دراختیار ندارد. مهم است که با آگاهی به موقعیت نوجوانان آنها را در مسیر آشکارسازی همراهی کنیم و در نظر بگیریم که در بسیاری از موارد تشویق به آشکار کردن هویت فشار زیادی به کوئیرها تحمیل میکند و میتواند بسیار آسیبزننده باشد و باید از آن خودداری کرد.
میدانیم که کوئیرهای بسیاری نهتنها از تحصیل محروم میشوند و کارشان را از دست میدهند، بلکه از خانهشان رانده میشوند و توسط خانواده و اطرافیانشان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و همانطور که در مورد نوجوان ترنس اهل تبریز به یاد داریم بهقتل میرسند. بسیاری از فعالان کوئیر مدام بر اهمیت آشکارسازی تأکید میکنند بدون آنکه تجربهی زیست کوئیرها در ایران را در نظر بگیرند اما ما در این جامعه نفس میکشیم و باید مراقب باشیم که بدون پایمالکردن حق و نابودن کردن شجاعتِ دانشآموزانمان، آنها را به جنبههای مختلف واقعیتهای زندگی اجتماعی و تجربیات جنسی/جنسیتیشان واقف کنیم که تا جای ممکن کمتر آسیب ببینند.
نوشتن اینها روی کاغذ ساده اما عملیکردن آنها دشوار است و خطرهایی را متوجه معلمان میکند، اما به هر حال آموزش جنسی/جنسیتی وظیفهای بزرگ بر دوش ماست که تأثیری عمیق بر آیندهی دانشآموزان میگذارد. بنابراین باید روشهای خلاقانهای برای این نوع آموزش طراحی کنیم. میتوانیم از نکات بسیار ساده که در وهلهی اول دمدستی بهنظر میرسند شروع کنیم. مثلاً اینکه اگر فرزندی به خانوادهی دانشآموزی اضافهشده به این بهانه دربارهی واکنشهای خانواده به «دختر» یا «پسر» بودن کودک تازهوارد و تصمیماتی که متناسب با هر کدام آنها گرفته میشود صحبت کنیم، یا از دانشآموزان بخواهیم که رفتارهای کودک در حال رشد را نظاره کنند و بعد با طرح پرسشهای سادهای این رفتارها را تحلیل کنیم؛ مثلاً آیا فرزند «دختر» یک خانواده واقعاً به عروسک علاقهمند است یا از ماشینبازی هم لذت میبرد! میتوانیم با ارجاع به تجربیات خود دانشآموزان از آنها بخواهیم دربارهی شکلگیری علایق مختلف در خودشان برایمان بگویند و آنها را با پرسشهایی روبهرو کنیم که به خودیِ خود برایشان مطرح نمیشود. در این راستا میتوانیم نقشهای جنسیتی که براساس فیزیک دانشآموزان به آنها داده شده را جابهجا کنیم و واکنش آنها را بسنجیم. این شیوههای آموزشیِ ساده افراد را وادار میکند که به نقشهای جنسیتی و هویت جنسیشان فکر کنند و این میتواند دو دستاورد مهم داشته باشد: اول اینکه افراد با تصور خودشان در جنسیتی دیگر، تخیل جنسیشان را تقویت میکنند و قدمی در جهت درک سیالیت جنسیت برمیدارند؛ دوم آنکه با عمیقترشدن در این نقشها بهتدریج ذاتینبودن آنها را درک میکنند. مهم است که نوجوانان متوجه شوند که جنسیت، ذاتیِ انسانها نیست و کسی مرد یا زن زاده نمیشود، بلکه همانطور که پیشتر هم گفتیم همهی ما طی روندهای پیچیدهای که بنیانشان بر مردسالاریِ دگرجنسگرا است نقشهای «زنانه» و «مردانه» را میپذیریم. این سیستم هر چیزی خارج از خودش را «غیر نرمال» میداند و حذف میکند. بدینترتیب همجنسگرا، ترنس و کوئیر همه «دیگری» محسوب میشوند و در کشور ما همچنان اختلالات روانی و فیزیکی بهحساب میآیند. ما باید از طرق مختلف و به زبان ساده برای نوجوانان که شروع به کشف و شهود در جنسیت خود کردهاند، تکرار کنیم که این ساختارهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ... هستند که بر درک ما از جنسیتمان تأثیر میگذارند.
درضمن میتوانیم روایتهای تاریخیای بگوییم که شخصیتهای کوئیر در آنها دخیل بودند و آن را با شرایط اجتماعی و اقتصادی و ... دورانهای مختلف پیوند بزنیم تا نشان دهیم که کوئیرها همواره بودهاند و مقاومت کردهاند. فیلمها و سریالهای امروزی به شکلهای مختلف این موضوعات را بازتاب میدهند اما در ارجاعدادن به آنها باید مراقب دو نکته باشیم:
اول اینکه همهی دانشآموزان ممکن است به این منابع دسترسی نداشته باشند، بنابراین استفاده از آن بیفایده است. دوم اینکه تصویری که از کوئیر در محصولات سینمایی و تلویزیونی ارائه میشود در بسیاری از موارد مخدوش است و یا آنقدر از زیست دانشآموزِ ما در ایران دور است که ممکن است او را سردرگم کند. بنابراین باید آمادهی پاسخگویی به سؤالاتی که حول این بازنماییها مطرح میشود باشیم.
نکتهی بسیار مهم دیگر این است که آموزش جنسیتی باید از مسیر درستش انجام شود؛ درغیر این صورت میتواند مضر هم واقع شود. مثلاً تصاویری که هویت و گرایش کوئیر را محدود به نوع پوشش و رفتار خاصی میکنند و پیوند آن با واقعیت اجتماعی را نادیده میگیرند، گمراهکنندهاند و بیشتر ترویج و تبلیغ مصرفگرایی و کالاییسازیِ کوئیر هستند. ممکن است بگویید افراد در ابتدای راه کشفِ هویت کوئیرشان درکی از این مسائل ندارند و اشاره به آنها ضرورتی ندارد اما اینطور نیست. باید مراقب باشیم که در عین سرکوبنکردن و محدودنکردنِ هیجانات نوجوانان، بر این بازنماییها تأکید نکنیم. این کار دو پیامد دارد: اول اینکه ممکن است فرد کوئیری که به کالاهای نمادین حول هویت کوئیر دسترسی ندارد، خودش را از این فضا دور ببیند و بیشتر سردرگم شود. دوم اینکه بازنماییهای این چنینی، نوجوانِ ما را تشویق میکند که در حرکتی هیجانی و بدون در نظر گرفتن شرایط زیست خود هویتش را آشکار کند و این میتواند عواقب سنگینی در پی داشته باشد. بهتر است خشت اول را درست بگذاریم تا مسیر مناسبی در آموزش جنسیتی را پیش بگیریم.
از آنجا که این آموزش در مدارس ما رایج نیست و حتی با آن مقابله میشود، ما در ابتدای این راه هستیم و برای کاهش خطاها و اشتباهات بهتر است تجربیاتمان را با هم درمیان بگذاریم و بهصورت منسجم و منظم دربارهی این موضوعات بحث کنیم. درضمن فعالین کوئیر باید در این راه معلمان را همراهی کنند و تجربیات و دانستههایشان را در اختیار آنها قرار دهند. ایجاد چنین ارتباطاتی از ضروریات شروع و گسترش آموزش جنسیتی برای معلمان، خانوادهها و دانشآموزان است.