بهشتی به روایت میرحسین موسوی

بهشتی به روایت میرحسین موسوی


گزیده گفتار | ۲۹ بهمن ۱۳۸۷

▫️در نقد ادبي و سينمايي اصطلاحي به نام ژانر وجود دارد كه معمولاً به نوع طبقه‌بندي در ميان داستان‌ها اشاره مي‌كند. اين نوع طبقه‌بندي براساس روايتي كه فيلم در داستان دارد، فيلم را طبقه‌بندي مي‌كند؛ براي مثال ژانر فيلم‌هاي پرحادثه، رمان و تراژيك انواع مختلف اين طبقه‌بندي محسوب مي‌شوند. يكي از ژانرهاي فرعي، ژانر فيلم‌هاي تخيلي است، در اين ژانر با داستان‌ قهرماناني مواجه مي‌شويم كه از زماني به زمان و مكان ديگري پرتاب مي‌شوند. براي نمونه قهرمان يك فيلم كه يك سامورايي است، خود را از ۳۰۰، ۴۰۰ سال پيش پرتاب شده در فضاي شهر پيشرفته آمريكايي مي‌بيند. در اين اتفاقات، قهرماني كه جاي خود را از نظر زمان و مكان تغيير يافته ‌مي‌بيند، به دليل اين‌كه وارد فضاي نويني مي‌شود، با مساله‌هايي نوين نيز مواجه مي‌شود و مشكلاتي با اخلاقيات، فرهنگ و نشانه‌هاي زمان و مكان جديد پيدا مي‌كند. در نتيجه تا زمان تطبيق خود با وضعيت جديد، ممكن است هزاران حادثه تراژيك براي او رخ دهد. 

▫️هنگام پيروزي انقلاب به دليل ناگهاني بودن و سرعت بسيار زياد اين پيروزي و نبود سازماندهي قبلي‌اي كه افراد را براي برخورد با وضعيت‌هاي جديد بپروراند، تمام شخصيت‌ها و افراد اعم از مخالف و موافق به يكباره در نظام جديد، خود را در موقعيتي جديدي يافتند و در اين ميان بسياري آمادگي برخورد با مسائل جامعه جديد را نداشتند؛ برخي روحيه روستايي داشتند، برخي ديگر زمان پيروزي انقلاب را با تغييراتي كه در جهان اتفاق افتاده بود يا وضعيت‌هاي بسيار قديمي مقايسه مي‌كردند و نتايجي نامعمول مي‌گرفتند. 

▫️آن زمان طرح موضوعاتي همچون بحث‌هاي مصدق و كاشاني شدت گرفت، مباحث آن زمان است كه در ميان گروه‌هاي چپ دارد تكرار مي‌شود. برخي ديگر وضعيت انقلاب، به خصوص يك سال نخست آن را با يك سال قبل از پيروزي حزب كمونيست در شوروي مقايسه مي‌كردند و در موقعيت جديدي كه پديد آمده بود افراد كمي بودند كه به معناي واقعي معاصر باشند و شرايط را همان‌گونه كه هست درك كنند، علائم را به خوبي دريافت كنند و با تجزيه و تحليل صورت واقعي مسائل و طبقه‌بندي درست مشكلات، بدانند كه نظام جديد جامعه ايراني با چه مسائلي روبرو است. 

▫️اين همزماني و معاصر بودن و درك واقعي زمان و مكان، براي افراد برجسته آن دوران كه به نوعي جلودار حركت‌هاي اجتماعي بودند، نكته بسيار مهم و تعيين كنند‌ه‌اي بود. شهيد بهشتي جزو معدود كساني است كه از يك فضاي قديم به فضاي نو پرتاب نمي‌شود بلكه او خود را در محيطي مي‌يابد كه مسائل و اهميت آن را به خوبي درك مي‌كند، مشكلات و سختي‌ها را مي‌بيند و در عين برخورداري از ارزش‌هاي سنتي و اجتهاد در اين زمينه، توانمندي ارائه يك نگاه نو نسبت به مسائل موجود جامعه را دارد. 

▫️وسعت مسائلي كه شهيد بهشتي در دوران اول انقلاب به آن مي‌پرداخت، حيرت‌آور است. گرچه قبل از انقلاب هم ايشان به مسائلي پرداخته كه نگاه نويي را نسبت به جامعه نشان مي‌دهد و به همين دليل شهيد بهشتي به عنوان يك روحاني بسيار پيش‌رو در آن دوران مطرح مي‌شود. در عين حال هيچ‌كس در اجتهاد ايشان در متون اسلامي نيز شك نداشت. بروز و ظهور نگاه و ديد ايشان نسبت به مسائل گوناگون بعد از انقلاب و تحليل‌ها و اظهارنظر‌هاي ايشان در آن دوران، امروز براي ما حيرت‌آور است.

▫️بعدها با عبور از بحران‌هاي دوران نخست انقلاب، پيدايش نيروهاي جديد و پخته شدن نيروهاي انقلابي و تقسيم كاري كه صورت مي‌گيرد، ديگر اين مساله چندان براي ما مهم به نظر نمي‌آيد. شهيد بهشتي در رابطه با مسائل اقتصادي و حساس‌ترين مسائلي كه جامعه با آن روبروست نظرات و پيشنهاداتي دارند و همواره افراد را براي بررسي مسائل جديد تشويق مي‌كنند. مسائلي از قبيل بانكداري، بيمه، توليد، تورم، بيكاري و تمامي آن‌چه كه مي‌تواند در شرايط ويژه‌اي كه يك نظام نوپا، پس از پيروزي انقلاب با آن مواجه شده است، اهميت ويژه و فوق‌العاده‌اي داشته باشد. مساله‌هايي كه عدم توجه به آن‌ها مي‌توانست مشكلات اساسي ايجاد كند. 

▫️شهيد بهشتي همچنين توجه ويژه‌اي به مسائل مديريت در دوران نخست انقلاب دارند، بطوري‌كه بحث مكتب و مديريت يكي از مهمترين مسائل مورد نظر ايشان بود. سياست‌ خارجي كشور ما با نگاه‌ها و تجربياتي كه او ارائه دادند، شكل گرفت. اين كه آيا مدير بايد تخصص كافي داشته‌باشد، يا از تعهدي مكتبي برخوردار باشد و يا از هر دو، مساله‌اي مهم در آن دوران بود؛ شهيد بهشتي اين موضوع را بارها براي بحث در حزب جمهوري‌اسلامي انتخاب كردند و نظرياتي كه ايشان در اين‌باره ارائه كردند، بسيار راهگشا بود. در واقع بايد بگويم شناخت ايشان از مسائل سياسي و بين‌الملل يك استثنا در كشور ما بود. 

▫️همه‌ ما به ياد داريم كه ايشان ارتباطات و ملاقات‌هاي وسيع و موفقي با شخصيت‌هاي خارجي داشتند. دامنه نظريات ايشان حتي به علوم سياسي و فلسفه‌ سياسي گسترش داشته است و ما هنوز مي‌توانيم از تحليل ايشان در مورد ليبراليسم استفاده‌هاي فراواني ببريم. اكثر دوستان مي‌دانند كه وضعيت داخلي ما بسيار پيچيده بود. ما با جامعه‌اي در حال غليان و در اوج تغييرها و در وضعيتي بسيار پيچيده مواجه بوديم و انقلاب دشمناني نيز داشت. در اين دوران جريان‌هاي مختلف اسلامي‌ با نظريات و نگاه‌هاي مختلفي وجود داشتند كه در تمام اين جريان‌ها شخصيت شهيد بهشتي تأثيرگذار و راهگشا براي انقلاب بود. 


▫️نمونه‌هاي بسيار زيادي را مي‌توان ارائه داد كه نشان از دقت بالاي ايشان در به زمان بودن و وقوف كامل به زمان و مكان دارد. شايد بتوان گفت كه يكي از بزرگترين برجستگي‌هاي ايشان، آگاهي از زمان و مكان بود. ما ممكن است افراد زيادي را پيدا كنيم كه داراي دانش فراواني باشند، اما حساسيت و توجه آن‌ها نسبت به مقتضيات زمان و مكان دوران خود كم باشد. 

▫️در شوراي مركزي و شاخه‌هاي شهرستان حزب جمهوری اسلامی، از همه اقشار حضور داشتند. مساله‌اي كه هيچ‌كدام از گروه‌هاي سياسي ديگر چه اسلامي و چه غيراسلامي نتوانستند آن را دوباره تكرار كنند. اين ويژگي در اوايل انقلاب حاكم بود. البته تشكيل چنين شورايي كار ثقيل و سختي بود. چه بسا نارضايتي و ناراحتي در بين برخي از دوستان مجموعه ايجاد مي‌كرد مبني بر اين‌كه چرا كساني باشند و چرا كساني نباشند. 

▫️وقتي يك كارگر وارد شورا مي‌شد بدين معنا بود كه به همان نسبت امكان حضور افراد بسيار شاخصي كه ممكن بود به حق يا ناحق اعتقاد داشتند بايد در شورا حضور داشته باشند، كاهش مي‌يافت. ولي ايشان از چنين تركيبي دفاع كرد و اين تركيب بندي منجر به شكل‌گيري واحدهاي مختلفي از جمله اصناف، بخش‌هاي كارگري و دانشجويي و واحد شهرستان‌ها و ... شد كه بعداً نهادهايي از درون آن ها ايجاد شد كه برخي از آن ها هنوز هم در حال خدمت به جامعه هستند. 

▫️باز از زاويه همين آگاهي شهيد بهشتي از زمان و مكان بود كه ايشان يك تصور روشن از مفهوم ملت داشت. معناي ملت اين نيست كه عده‌اي از كساني كه با آن‌ها منافع مشترك داريم دور هم جمع شويم و چنين باور كنيم كه گويي يك ملت هستيم. ملت اعم از هر گروه و دسته‌اي است. اين مفهوم در واقع تمام افراد ملت را در بر مي‌گيرد و شامل تمام مردم متنزع از قشرها، طبقات مختلف و عقايد گوناگون مي‌شود. اكنون ما براي داشتن چنين نگاهي مشكل داريم. 

▫️گاهي عده‌اي از نيروهاي مختلف مملكت دور هم جمع شده و در حالي كه بخش كوچكي از جامعه هستند، خود را نمونه ملت و سليقه خود را مساوي سليقه‌ يك ملت بزرگ مي‌دانند. اين افراد نمي‌توانند آغوش خود را آن‌چنان وسيع و گسترده بگيرند كه آحاد و سليقه‌هاي بيشتري را در بر بگيرد و اين يكي از امراضي است كه ما به آن دچار هستيم.

▫️ايده‌اي كه شهيد بهشتي براي حزب داشت و براي آن اقدام عملي‌كرد، تشكيل حزب به‌گونه‌اي بود كه برشي از همه جامعه باشد و با خط‌دهي كه در احزاب صورت مي‌گرفت و با آموزشي كه در درون حزب براي پيدا كردن نگاه وسيع‌تر در جهان دنبال مي‌شد، تلاش‌ها بر اين بود كه در اين چارچوب ملي تقوا و مهارت‌هاي تشكيلاتي ارتقا يابد.

▫️براي ديدن تفاوت، كتابي وجود دارد كه با عنوان «شورشيان آرمان‌خواه» منتشر شده است. اين كتاب بعد از آن‌كه تاريخچه تشكل‌هاي چپ ماركسيستي را شرح مي‌دهد، در بخشي قضاوتي دارد مبني بر اين‌كه به رغم آن‌كه تمام احزاب شعار حمايت از قشر كارگري را مي‌دادند و خود را نماينده آن طبقه مي‌دانستند، در تركيب اين احزاب و شوراها وجود كارگران نزديك به صفر بود. 

▫️من نمي‌خواهم با انتقاد از آنها بگويم كه گروه‌هاي اسلامي از اين ايراد مبرا هستند؛ چه بسا ما گروه‌ها و دسته‌هايي را شكل مي‌دهيم و به آن‌ها به گونه‌اي نگاه مي‌كنيم كه گويي همه‌ ملت را در بر مي‌گيرند؛ در نتيجه از تنوع موجود در كشور غافل مي‌شويم و شايد بخش قابل توجهي از مشكلات ما در رابطه با سياست‌هاي اقتصادي، سياست‌هاي داخلي و خارجي معطوف به اين قضيه است كه ما درك روشني از مفهوم ملت نداريم. 

▫️شهيد بهشتي تاكيد داشتند كه در عين فراگيري و وسعت نبايد انحصارطلب بود. به نظر مي‌آيد اين مسائل نه تنها براي حزب، كه براي جامعه فعلي ما هم اهميت دارد و دوباره بايد به آن رجوع كرد. ايشان مي‌گويند «يكي از اصول تشكيلاتي كه در جزوات آموزشي حزب جمهوري اسلامي منتشر شده آن است كه حزب جمهوري اسلامي مجموعه‌اي است از عناصر معتقد به اسلام و مبارز كه خواستار ارزش‌هاي عالي اسلامي باشند به طوري كه براي هر كاري جستجو كرده و صالح‌ترين را انتخاب كنند، فارغ از آن‌كه عضو اين تشكيلات باشد يا خير». هنوز اين توصيه و نصيحت، سي سال گذشته را شكافته و پيام خود را به عنوان يك مساله روز حساس و در آستانه انتخابات به ما مي‌رساند.

▫️شهيد بهشتي همچنين عنوان مي‌كند «حزب جمهوري اسلامي انحصار‌طلب، قدرت‌طلب، خودمحور و نفي كننده ديگر گروه‌هاي سياسي نيست. ما هر گروه سياسي و اسلامي ديگر را كه مؤمن، درستكار و صديق به انقلاب باشد، گروه برادر مي‌ناميم و با اين گروه‌ها مسابقه مي‌گذاريم. مسابقه بر سر چه؟ بر سر قدرت؟ حاشا، بلكه مسابقه بر سر تقديم بهترين خدمت به ملت». در مجموعه‌ سخنان ايشان در مورد تشكيلات ما به اين‌گونه فرازهاي بلند، فراوان برخورد مي‌كنيم كه همه آن‌ها ارزش ارزيابي مجدد براي معرفي به نسل‌هاي جديد را دارد؛ هم براي يافتن راه و هم براي معرفي آن‌چه كه در انقلاب گذشت و فهم اين مساله كه چرا نام شهيد بهشتي همچون نامي قدسي براي ملت ما باقي مانده‌است. علي‌رغم آن‌كه ۳۰ سال از آن زمان فاصله گرفته‌ايم، باز نام ايشان بسيج كننده همه نيروهاي مؤمن است. ما هنوز صداي گرم شهيد بهشتي را مي‌شنويم كه مي‌گويد «ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت». آيا اين جمله بزرگترين رهنمود براي نيروهاي علاقه‌مند به اسلام و مصالح ملي نيست؟ ▫️

*گزیده‌ای از سخنرانی مهندس میرحسین موسوی در همايش «شهيد بهشتي، تشکل و تحزب»، که به مناسبت ۲۹ بهمن ۱۳۸۷ سي‌امين سالگرد اعلام موجوديت حزب جمهوری اسلامی در موسسه دين و اقتصاد ایراد شد. 


*کانال تلگرام کلمه

Report Page