بنبست انتخاب
✍🏻امّید
در کشوری طبق قانون اساسی و عقل سلیم اکثریت مردم، انسانها برابر شناخته شده و به هرکدام به اندازهی یک رای در تعیین سرنوشت خود و جامعه حق داده شده است. نظام حکومتی وقت خود را مردمسالار میداند.
عدهای با یک یا چند قانون و یا با کل سیستم مخالف بوده و سعی دارند در چهارچوب همان قانون اساسی و با روشهای مسالمتآمیز تلاش خود را برای تغییر و اصلاح وضع موجود انجام دهند و در این راه هرکدام از حق تنها رای خود استفاده کنند.
نخستین راهی که به ذهن صلحجوی آنها میرسد انتخاب نمایندگان مجلس قانونگذاری و رییسجمهور همفکر و همراه در انتخاباتهای همان سیستم است. اما سیستم، در سیستم انتخاباتی خود فیلتری به نام نظارت استصوابی تعبیه کرده که عملا اجازهی کاندیداتوری را به چنین افرادی نمیدهد.
اعضای فیلتری که نظارت استصوابی را اجرا میکند چهطور انتخاب میشوند؟! نیمی از آنها را رهبری سیستم تعیین میکند. راهی برای تغییر رهبری سیستم هست؟! مجلسی وظیفهی نظارت بر آن و حق تغییرش را دارد اما اعضای همان مجلس هم ابتدا از همان فیلتر نظارت استصوابی رد میشوند. بنبست.
نیمی دیگر از اعضای این فیلتر را نمایندگان مجلس قانونگذاری انتخاب میکنند. گفتیم که اعضای این مجلس هم باید از سد فیلتر نگهبان استصوابگرا عبور کنند. باز هم بنبست.
در قانون اساسی این کشور راه دیگری هم پیشبینی شده که البته کارگزاران نظام که هر یک به نحوی از فیلتر استصوابی گذشتهاند، تمایلی به استفاده از این راه قانونی ندارند. راه قانونی رفراندوم.
جماعت خشونتپرهیزِ مسالمتجو به فکر ایجاد کمپین و جمعآوری امضا برای درخواست از مسئولان مربوطه جهت برگزاری رفراندوم میافتند. چرا که فکر میکنند اگر بتوانند چند میلیون امضا جمع کنند باید حق برگزاری رفراندوم را داشته باشند اما ترس از نهادهای امنیتی و انتظامی، که سابقهی برخورد با کمپینهای مسالمتآمیز را داشته و پاسخگوی رفتارهای خود هم نبودهاند، و انگ و اتهامهای امنیتیِ بعد از آن و بازداشتهای موقتِ چندماهه و دادگاههای غیرعلنی و شبهعلنی و زندانهای چندین ساله، آنها را از این کار بازمیدارد.
آنها از اینکه امکان استفاده از حق خود را همانند موافقان و مدافعان وضع موجود ندارند احساس اسارت میکنند. از اینکه حتی اگر اکثریت جامعه با آنها همراه باشند باز هم راههای قانونی بر آنها بسته است احساس حقارت میکنند. آنها از اینکه به رسمیت شناخته نمیشوند احساس خشم میکنند.
نظام حکومتی وقت همچنان خود را مردمسالار میداند و احتمالا معتقد است جوانانش استبدادندیدهاند.