بر تخت سلطنت خود

بر تخت سلطنت خود

بهیموث فنز

پادشاه کیست ؟ آیا پادشاه بودن یعنی مالک سرزمین ها بودن ؟ اما این اصطلاحا پادشاهان در باطن در بند عرف ، دین ، انتظارات ، قرارداد های اجتماعی و خانواده خود هستند ، همان هایی که به لحاظ قوانین اجتماعی بیشترین قدرت را دارند در باطن از هر برده ای بیشتر بردگی می کنند ، پس فریب ظاهر را نخوریم ، پادشاه آن است که بر نفس خود حکومت میکند ، تن او سرزمین اوست و طبیعت او قرارداد های ابدی او خواهند بود ، اجتماع و ارزش هایش ما را از آنچه حقیقتا باید بر سرش رقابت کنیم دور کرده است ، ما باید قاطعانه از رقابت های اجتماعی دوری کنیم ، نهایت پیروزی در این رقابت ها همان برده ای هست که برچسب پادشاه خورده است .

شهروند کیست ؟ برده ای که قوانین و ارزش های اجتماعی را پذیرفته است ، نظام اجتماعی چه هدفی دارد جز کنترل افراد ؟ و مهم ترین و برترین راه برای کنترل کردن چیست جز ضعیف کردن ؟ شکی نیست که با ضعیف کردن فرد می توان بهتر او را کنترل کرد ، نظام اجتماعی ابتدا بواسطه دین ، مفاهیم انتزاعی و ساختگی و قوانین ، فرد را محدود می کند ، این محدودیت برای فرد به گونه ای تعریف می شود که گویی پاداش و نعمتیست ، در جوامع مدرن ابزار ها نیز مدرن شدند ، یکی از این ابزار های تلقین و انتقال مفاهیم ساختگی سینماست ، عرف و ارزش های اجتماعی بواسطه آن تزریق می شود ، صبح فردا همان بازیگران که حالا قابل اعتماد شدند ، برند های مختلف را تبلیغ می کنند ، آمار نشان می دهد هر برند که تبلیغ بهتری داشته باشد فروش بهتری دارد ، نظام اجتماعی نه تنها باور ها و در نتیجه احساسات شما را کنترل می کند بلکه می خواهد حتی برند مورد استفاده شما را نیز تعیین کند ، فرد نیز اگر آگاهی کافی نداشته باشد همرنگ جماعت می شود چرا که نیاز های اولیه او وابسته به پذیرش عرف و ارزش های اجتماعی است ، اگر عرف ازدواج در آن جامعه را رعایت نکند نمی تواند تمایلات جنسی خود را ارضا کند ، این یکی دیگر از گناهان نظام اجتماعی است که می توان آن را نوعی گروگان گیری دانست ، اگر از آن برند خاص استفاده نکند شاید برای جفت مورد نظرش جذاب نباشد ، اگر آن شغل پردرآمد را انتخاب نکند شاید نتواند خانواده تشکیل دهد ، نظام اجتماعی قوانین و ارزش های خود را فقط از طریق تبلیغات به شما عرضه نمی کند بلکه با تهدید و گروگان گیری شما را مجبور به اطاعت می کند .

طبیعت نیز محدودیت هایی را بر ما تحمیل می کند ، اما آن ها اجتناب ناپذیر و در هارمونی با هستی بوده و خواهند بود ، نیاز های جنسی یک محدودیت هست ، نیاز به خوراک و حتی خواب محدودیت هست ، اما تمام این ها بخشی از ماهیت ماست ، ارزش های اجتماعی ، قوانین اجتماعی یا عرف جامعه بخشی از ماهیت و طبیعت ما نیست بلکه ساخته دست خودمان بوده و خواهند بود ، بت خود ساخته ای است که ما را به بردگی می کشاند .

جامعه ادعا می کند که انسان موجودی اجتماعی با فداکاری ، همسایه دوستی و وطن پرستی هست در حالی که اساس هر فعلی از انسان ، خودخواهی بوده و خواهد بود ، حتی زمانی که به دیگری کمک می کنیم شاید تصور کنیم خودمان را نادیده گرفتیم اما در واقع در ابتدا خودمان را و منفعت خودمان را دیدیم ، کمک کردن در نظر فرد کار خوبی است و او می خواهد آدم خوبی باشد و از این آدم خوب بودن لذت ببرد یا احساس آرامش کند ، پس در نهایت ما پیش از هر چیز خودمان را درنظر می گیریم ، فداکاری و وطن پرستی همه صرفا ابزاری برای خودخواهی و ارضای نفس هست ، پس فریب تبلیغات اجتماعی را نخوریم ، آن که می خواهد به بهشت برود پیش از هر چیز به خود فکر می کند ، آن که برای خدا جان می دهد اول خودش را در نظر می گیرد ، خدا ، خانواده ، وطن همه ابزار های او برای رسیدن به لذت هست ، این نحوه خاص آفرینش انسان توسط شیطان می باشد ، او خودپرستی را در ذات انسان و تمامی موجودات قرار داده است .

انسان نیازمند زاده می شود ، پس بی نیاز شدن خلاف طبیعت ماست چرا که بعضی ضعف ها در انسان بخشی از ماهیت اوست ، مانند بدن که خود عاملی برای ضعف است چرا که در برابر مرگ و بیماری آسیب پذیر است ، اما بخشی از نیازمندی ها را خود انسان برای خود می سازد ، آنجاست که باید خود را بی نیاز ساخت ، اگر جامعه ارضای تمایلات شما را بواسطه ارزش ها و عرف محدود می کند به آن بی توجهی کنید ، اگر قدرتش را ندارید کسب کنید ، اگر جامعه شما را بیهوده به مسیر نیازمندی می برد ، مسیر را تغییر دهید و تنها به نیاز های طبیعی خود توجه کنید و آن ها را در اولویت قرار دهید , اگر جامعه می خواهد هدف زندگی شما را تعیین کند اجازه ندهید ، اگر جامعه می خواهد درباره هدف زندگی صحبت کند گوش ندهید ، زندگی بی هدف است چرا که هر هدف را می توان به پرسش گرفت و از هدفش پرسید و در نهایت ذهن انسان نمی تواند تا ابد ادامه دهد ، اهداف بی هدف اند ، طبیعت صرفا اهداف و تمایلات اولیه را درک می کند و آن را تایید می کند ، فراتر رفتن از آن خروج از حالت طبیعی خواهد بود .




Report Page