برای یادنامه‌ی محمد کشفی آزاد:

برای یادنامه‌ی محمد کشفی آزاد:


☑️"امید" هویت ماست


امروز نه آغاز و نه انجام جهان است

ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است


◼️انسان، به "امید" زنده و بالنده است، هم‌آن‌گونه که جوانه‌یِ سبزی، از دلِ خاک، سر بر می‌زند یا قطره‌یِ آبی، دلِ سنگ را می‌شکافد یا باریکه‌یِ آبی از میان سنگ‌لاخِ کوه‌سار، راه می‌گشاید؛ هم‌چون "بهار طبیعت" که در سنت مردمان این سرزمین همواره نماد "امید" و "باور" به پیروزی نور و زندگی بر سیاهی شب و سرمای زمستان بوده است.

◼️و اما در این روزگار سخت و تلخ که "امید"، شده "نشانه‌ی" نسلی دردمند، وطن‌دوست، دغدغه‌مند و آرزومند که قلب پرمهرش برای آینده‌ی سرزمینِ مادری‌اش می‌تپد؛ و البته نشانه‌ای که شد "هویت جمعی" این نسل و به تعبیر آن سید محصور "امید بذر هویت ما شد."


به‌سان رود که در نشيب دره سر به سنگ می‌زند

رونده باش

امید هیچ معجزی ز مرده نیست

زنده باش


◼️"محمد" هم یکی از همین جمع و نسل بود که هویت‌اش گره‌ خورده بود به امید، امید و باوری که طی سال‌ها در قدم سرد نامردمان نااهل، پژمرد و فسرد. نسلی که با همه‌ی آن‌چه در چنته داشت به میدان آمده بود اما نه آن‌چنان که باید "صبوری" داشت و نه آن‌چنان‌که باید کسی "قدرش" دانست.


خون می‌چکد از دیده در این کنج صبوری 

این صبر که من می‌کنم افسردن جان است


◼️محمد کشفی آزاد، نماد همان نسلی است که می‌سوزد اما به‌وقت ضرورت، ققنوس‌وار از دل خاکستر خود بر خواهد خواست حتی اگر او و دیگر محمد ها در میان ما نباشند؛ اما و هزار اما...


گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری

دانی که رسیدن "هنر گام زمان" است


⚫️خردادماه ۱۴۰۲

امیر طاهری 

دبیرکل سازمان عدالت و آزادی


Report Page