باید یک «پل طلایی» برای خروج بر سر راه رژیم ونزوئلا گذاشت
روحاله نخعی | روزنامه همدلیصحبتهای خوان مانوئل سانتوس، رئیسجمهور سابق کلمبیا و امضاکننده صلح با فارک
خوان مانوئل سانتوس، رئیسجمهور سابق کلمبیا، احتمالاً با مهمترین دستاوردش شناخته میشود، یعنی برقراری صلح با گروه تروریستی فارک و قانعکردن آنها به زمینگذاشتن اسلحه، آن هم پس از دههها خونریزی. او بابت این موفقیت، جایزه صلح نوبل را نیز کسب کرد. با مواضع ایوان دوکه مارکز، رئیسجمهور فعلی کلمبیا که سال گذشته به جای او انتخاب شد، بسیاری این دستاورد او را در معرض تهدید میبینند. اکونومیست، چند روز پیش در پادکست «اکونومیست میپرسد» با او مصاحبهای در این باره کرد که در آن، سانتوس تاکید میکند دستاوردش پی محکمی در ساختار قانونی کلمبیا دارد و به این سادگی قابل دستکاری نیست.
در بخشی از این مصاحبه اما با توجه به موج گسترده مهاجرت از ونزوئلا به کلمبیا در سالهای اخیر، بحث به ونزوئلا کشیده میشود. سانتوس در پاسخ به سوالات ان مکالووی از نیاز به یک راه خروج آبرومندانه برای رژیم فعلی ونزوئلا میگوید، نقشآفرینی کشورهای منطقه و چین و روسیه در بحران ونزوئلا را مطلوب میداند و با اشاره به سوابق تاریخی، تلویحاً دخالت آمریکا را حداقلی و به شکل حمایت از روندها میخواهد. سانتوس نقل میکند که در گفتوگو با شخص ترامپ گفته بدترین اتفاق دخالت نظامی آمریکاست.
ترجمه «همدلی» از این بخش از مصاحبه را میخوانید.
تاثیر بحران ونزوئلا در این موقعیت خاص در کلمبیا چه بوده است؟ محصول این وضعیت وحشتناک در ونزوئلا، کشور همسایه شما، حدود یک میلیون مهاجر بوده است.
بله. من ناچار بودم [در دوران ریاستجمهوری] با این وضعیت مواجه شوم. کار دولت من این بود که ما آغوشمان و قلبمان را به روی ونزوئلاییها باز کنیم، چون ونزوئلاییها، وقتی ما گرفتار بودیم خیلی نسبت به ما سخاوتمند بودند. به همین خاطر، ما سیاستهایی اجرا کردیم که به ونزوئلاییها رسیدگی خاص میکرد: [مثل] دسترسی به نظام آموزشی، دسترسی به نظام مسکن، آموزش ونزوئلاییها برای پیداکردن شغل. ما الان حدود ۱.۳میلیون ونزوئلایی داریم که در کلمبیا زندگی میکنند. این البته مشکل بزرگی برای ماست اما باید تلاش کنیم آن را تحمل کنیم و امیدواریم تلاش کنیم برای انتقال قدرت سریع و مسالمتآمیز در ونزوئلا.
انتقال سریع و مسالمتآمیز در ونزوئلا کمی دور از دسترس است. جانشین شما، رئیسجمهور دوکه، خوان گوآیدو را به عنوان رئیسجمهور مشروع به رسمیت شناخته است. شما با او در این نظر موافقاید؟
خب، چیزی که من با آن موافقم این است که یک پل طلایی برای رژیم لازم داریم، چون در غیر این صورت، کار به خشونت خواهد کشید و خشونت بدترین نتیجه است؛ چون بسیاری در ونزوئلا مسلحاند. خشونت تاثیر شدیدی بر کلمبیا هم خواهد گذاشت، نه فقط در ونزوئلا. همین طور روی بقیه منطقه.
از پل طلایی صحبت کردهاید. عبارتی به یادماندنی هم هست. منظورتان از آن چیست.
منظورم یک راه خروج محترمانه برای رژیم است. اگر کسی از رژیم انتظار دارد که همین طور تسلیم شود، چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. آنها ترجیح خواهند داد در جنگ بمیرند تا اینکه خودشان را تسلیم کنند و مثل [مانوئل] نوریگا [رهبر سابق پاناما] سر از زندان در آورند. این واقعیت است؛ بنابراین باید نشست و درباره انتقال قدرت مذاکره کرد. برای مذاکره درباره انتقال قدرت هم باید سهامداران عمده را در روند شرکت داد. سهامداران عمدهای که میتوانند این پل طلایی را بسازند هم کشورهایی مثل چین، روسیه، کوبا، ایالات متحده و کشورهای آمریکای لاتین هستند. باید مذاکرهای با رژیم و با مخالفان انجام شود تا اجازه داده شود این انتقال قدرت سریع و مسالمتآمیز باشد. امیدواریم که پس از آن به سرعت انتخاباتی هم داشته باشیم، اگر این مذاکره انتقال قدرت انجام شود.
به نظر میرسد، نقش نسبتاً بزرگی برای چین و روسیه قائلاید. دو قدرت جهانی که معمولاً به عنوان موثرترین برقرارکنندگان صلح دیده نمیشوند. چرا در این باره چنین اعتمادی به آنها دارید؟
چون آنها توجه خود را به ونزوئلا ابراز کردهاند. آنها مخالفت خود را در شورای امنیت ابراز کردهاند، نسبت به قطعنامههایی که ایالات متحده درباره ونزوئلا مطرح کرده است. علاوهبراین، آنها بازیگرانی در این وضعیت هستند؛ چون پول زیادی سرمایهگذاری کردهاند و روابط ویژهای با ونزوئلا دارند. این یک حقیقت است. صرفاً یک نظریه نیست.
چه اتفاقی باید بیفتد؟ این پل طلایی باید به کجا برود. آیا پیشنهاد شما این است که مادورو سر از چین یا روسیه در بیاورد یا از منطقه خارج شود؟ پایان این پل را چه چیز شکل میدهد؟
من یک مثال دارم: اولین بار که برادران اورتگا در نیکاراگوئه درباره خروج از قدرت مذاکره کردند. وقتی برادران اورتگا درباره خروج از قدرت مذاکره میکردند، گفتند بسیار خوب، ما از قدرت خارج میشویم و بنا شد بروند در کشور دیگری زندگی کنند و حزب سیاسیشان حد مشخصی از کنترل در نهادهایی مشخص را در اختیار نگه دارد یا درصدی از کرسیهای پارلمان را؛ به این دلیل که احساس نکنند کلاً از صحنه پاک نخواهند شد. [منظورم] چیزی مثل این [است].
مادورو باید چه شود؟
من در جایگاه مناسبی برای پیشنهاددادن در این زمینه نیستم. این چیزی است که باید بین مادورو و مخالفانش و ونزوئلاییها تصمیمش گرفته شود.
و درباره دخالت آمریکا، چه اقدامی مفید خواهد بود و چه اقدامی نه؟
خب، ایالات متحده باید اینجا نقش محتاطانهای را حفظ کند؛ چون اقدام مداخلهجویانه آمریکا مخرب خواهد بود. به همین خاطر ما گروه لیما را درست کردیم تا پروژهای در آمریکای لاتین ساخته باشیم که به طریقی تلاش کند، راهحل و راه خروج پیشنهاد کند. بهتر است این آمریکاییهای لاتین باشند، تا آمریکاییها یا اروپاییها؛ البته آمریکاییها و اروپاییها هم بسیار علاقهمند هستند که راهحلی سریع و مسالمتآمیز پیدا شود و البته حمایت آنها هم بسیار شایسته استقبال است.
آیا شخصیت دانلد ترامپ هم در این زمینه نقشی ایفا میکند؟ رهبری اغلب دمدمیمزاج. میبینم که لبخند میزنید. رئیسجمهوربودن دانلد ترامپ چه تاثیری در این بحران دارد که اگر یک جمهوریخواه دیگر یا یک دمکرات بود، نمیداشت؟
خب من فرصت این را داشتهام که با رئیسجمهور ترامپ چندبار در این باره صحبت کنم. [به او] گفتم که دخالت نظامی بدترین راه خروج خواهد بود که هیچ کس در آمریکای لاتین آن را نخواهد پذیرفت. فکر هم میکنم که چیزهایی که در هفتههای گذشته دیدیم، اثبات حرفهایی است که من بیش از یک سال قبل به او گفتم. امیدوارم ایالات متحده بتواند نقشی سازنده داشته باشد تا این که نقش بسیار پیشدستانهای ایفا کند.
به نظر میرسد میخواهید ایالات متحده دور از ماجرا در پسزمینه بماند.
خب، شبح دخالت ایالات متحده هنوز در آمریکای لاتین بسیار حاضر است. صرف ذکر این که این گزینه یکی از احتمالات است، بسیاری از اهالی آمریکای لاتین را در وضعیت نگرانی بسیار قرار میدهد.