این یک نقد نیست، برائت است!

این یک نقد نیست، برائت است!


🔻در واکنش به سخنان توهین‌آمیز زاکانی؛

این یک نقد نیست، برائت است!



نقد سخن و عملکرد ناشایست مسئولان، آیین و رسم شهروندی در تمام دنیاست تا متولیان امور، اگر خواهند راه اصلاح پیش گیرند و اگر نخواهند و از شنیدن این که بالای چشمشان ابروست بی‌تاب شوند، تاوانش را دیر یا زود پس دهند و تبدیل به عبرت دیگران شوند.


اما واکنش نسبت به سخنان توهین آمیز شهردارِ تهران درباره کودکان کار، چیزی فراتر از نقد باید باشد، چیزی از جنس اعلام انزجار و بیزاری.


بیزاری از مرام و منشی که به این دیدگاه سراسر تباه در خصوص کودکِ انسان منجر شده است؛ کودکی که مورد احترام تمام ادیان آسمانی و مکاتب انسانگرا است، به ویژه کودک یتیم، آواره و بی‌پناه.



علیرضا زاکانی که به نظر می‌رسد مانند بیشتر اسلاف و همکاران خود، فوق تخصص «مقابله با معلول و پاک کردن صورت مساله» را دارد، ضمن اشاره به همت ارگانها جهت «پاک کردن چهره شهر از کودکان کار»!، عبارات زیر را درباره این عزیزان  مطرح نموده است:


منشا آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه

استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی

خراب‌کننده چهره کشور


از آنجا که گویا این برنامه‌ در زمینه مسئله کار کودک مانند سنوات گذشته در غیاب تشکلهای مردمی مستقل، به سرعت تصویب شده و قرار است در دی‌ماه و بهمن ماه سال جاری با قدرت و هماهنگی بالای ارگانهای ذیربط و یقینا با بودجه‌ای هنگفت اجرا شود، خوب است شهردار تهران لحظاتی کوتاه (آن قدر کوتاه که از هیچ قافله‌ای جا نماند!) در سخنان خود تأمل کند و به این پرسش‌ها پاسخ دهد:


۱ - آیا کودکان کارگری که در سرما و گرما، در معرض انواع خشونت‌های فیزیکی و جسمی و جنسی، محروم از تحصیل و خانه امن و حقوق اولیه انسانی خود زیست می‌کنند، منشاء آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه هستند؟ شهردار پایتخت ایران یا معنای کلمات «منشاء» و «آسیب» را نمی‌داند و هیچ درکی از «روح جامعه» ندارد، یا در تهران اشباع‌شده از رانت‌خواران و زمین‌خواران، شبکه‌های پیچیده ارتشا و پولشویی، ابر بدهکاران بانکی، مافیای مواد مخدر و مافیای زباله، نه آدرس غلط، بلکه آدرسی بی‌نهایت ظالمانه‌ می‌دهد؛ زاکانی اگر باور دارد این سخن گزافه و ناصواب در جامعه و دنیای بی‌ در و پیکری که ساخته‌اند بی‌جواب می‌ماند، دستکم از آن روزی که سالها مردم را از آن ترسانده‌اند، بترسد؛ از قضا نشانه کسی که مومن به روز حساب نیست، سخت تأمل‌برانگیز است: آيا كسى را كه [روز] جزا را دروغ مى‏‌خواند ديدى؟ اين همان كس است كه يتيم را به سختى می‌راند (سوره ماعون). عصاره سخنان زاکانی نیز چیزی جز راندن و تحقیر این کودکان بی‌تکیه‌گاه نیست... البته همه میدانیم که ایشان و مدیران مشابه ایشان نه تنها اعتقادی به آخرت ندارند، بلکه با عملکرد آلوده و زشت‌چهره خود سالهاست مردم را هم از هر دینی بیزار ساخته‌اند و آن را دستاویز مطامع دنیای خود ساخته‌اند.


۲ - آیا شهردار تهران متوجه است برخی عبارات و واژه‌هایی که به سادگی به کار می‌برد، نفسِ واقعیت داشتنش که دارد، نشان‌دهنده عمق تباهی عملکرد ایشان و دیگر مدیران ارشد در گذشته و حال ایران است و باید نسبت به وجودشان پاسخگو باشند؟


- کودک خیابانی یعنی چه؟ خیابانی که برای عبور و مرور ماشینها و آدمهاست، چطور و از کی و طبق چه اصلی از قانون اساسی، شرافت انسانی و دیانت مسلمانی، تبدیل به محل زندگی فرزندانمان شده؟


- کودکِ کار یعنی چه؟ در جامعه‌ای که بیکاری سر به فلک می‌کشد، چه اکسیری از مدیریت جهادی به کار برده‌اید که برای کودکان تهران، مشاغل خطرناک خیابانی چون دستفروشی و زباله گردی و تکدی‌گری آفریده‌اید؟! این کارآفرینیِ تماما معکوس، هر جای دنیا رقم می‌خورد، برای مسئولانش سرافکندگی در پی داشت نه گردنکشی برای اطفال بی‌گناه و رنجدیده و رهاشده به حال خود.


-  «استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی» یعنی چه؟ پس شما و دیگر ارگانهای مسئول، بابت انجام چه وظایفی از نفت و مالیات و عوارضی که مردم تقدیم می‌کنند، بودجه دریافت می‌کنید؟ آیا باید با شبکه های افیونی مقابله کنید یا کودکان را «منشا» و دلیل آن بنامید؟ شاید شبکه‌های افیونی از رصد نیروهای پلیسی و امنیتی کشور خارج‌اند که اگر خارج‌اند که هیچ و سخنی نمی‌ماند جز آن که به جای شهر تهران بگوییم جنگل تهران؛ و اگر از رصد نهادهای مذکور خارج نیستند، لازم است پاسخ دهید که چرا دیواری کوتاهتر از کودکان کار پیدا نمی‌کنید؟ چرا دست روی دست گذاشته‌اید تا این شبکه‌ها شهرها را تصاحب کنند و افیون را بر در هر کوی و بامی ببرند؟ رفیق دزد و شریک قافله شنیده‌اید؟ سالها گفته شده این کودکان باند هستند و ما منتظریم تا چماق بدستان تکانی به خود دهند و این شبکه‌های استثمارگر کودک را منهدم سازند و دست کم یکی از علل معضل آوارگی و کار کودکان در خیابان را برطرف نمایند و البته که درخواست بسیار ساده‌لوحانه‌ای است، اگر بدانیم شهرداری تهران


سالهای سال است زباله‌های این شهر را توسط شبکه مافیایی پیمانکاران زباله، روی دوش کودکان خردسال جابجا می‌کند.


۳ - از بزرگ‌مردان و بزرگ‌زنان کوچکی که ناب‌ترین لحظات کودکی‌شان در دوزخ کار اجباری و استثمار می‌سوزد، به عنوان خراب‌کننده چهره کشور نام بردید، برای فرافکنی بر طبل مهاجرستیزی می‌کوبید، ولی اگر از مردم می‌پرسیدید که نمی‌پرسید، نام تمام کسانی که خرابی چهره و تباهی وطن آرزویشان است، به وضوح نشانتان می‌دادند. آن گاه شاید به آینه نگاهی می‌انداختید...


۴ - مدت مدیدی است آلودگی هوا زشت ترین چهره را برای شهر تهران ساخته و تنفس و زیست انسانها و دیگر موجودات در این شهر را با سختی و مرارت مواجه ساخته ولی متاسفانه آلودگی را نه می‌توان دستگیر کرد و نه رد مرز نمود. لذا شما را با آن کاری نیست و به روی مبارک نمی‌آورید. چون برای مقابله با مسائلی که دستگیری و زندان و ارعاب ندارد، تخصصی ندارید.


البته ما را امیدی به شنیده شدن صدایمان نیست که اگر می‌شنیدید همان موقع به جای دستگیری و زندان فعالین محیط زیستی و انحلال جمعیت امام علی و بازداشت آن‌ها و تنگ کردن عرصه بر سایر نهادها و فعالان دلسوز، که تخصص‌تان است از همفکری نیروهای مردمی دلسوز و دانشگاهیان متخصص بهره می‌بردید تا مسائل و آسیب‌های اجتماعی را از روش و راهی که همه کشورها رفته و به نتیجه رسیده‌اند حل کنید و این گونه بی‌پروا، بی‌تقوا، خلاف، ناروا و غیرکارشناسی و غیرمسئولانه سخن نگویید. که نتیجه و ثمره‌ای جز آنچه باب دل کیهان‌نشینان و خائنان به میهن است، ندارد.


و در پایان همانگونه که گفته شد، هدف از طرح این نکات، نه امید به اصلاح و تغییر رویه‌های کهنه و پوسیده سالیان سال بلکه اعلام برائت از این ادبیات زشت و سخیف است تا بینندگان و ناظران اکنون و آینده بدانند این ادبیات یکی از مقامات مسئول در جمهوری اسلامی است که ادعای علی دوستی و دیانتشان گوش فلک را کر کرده و نه ادبیات و نگرش مردم فهیم و مهربان ایران که حتی دغدغه و نگاه خانواده‌های دردمند و داغدیده‌شان امروز ،کودکان کار و کودکان مظلوم و بی پناه شهر است.

imamalisociety

Report Page