■انقلاب ۵۷؛ دروغی ۴۱ ساله در تقابل با واقعیتی ۲۵۰۰ ساله

■انقلاب ۵۷؛ دروغی ۴۱ ساله در تقابل با واقعیتی ۲۵۰۰ ساله

دادرس



.

■انقلاب ۵۷؛ دروغی ۴۱ ساله در تقابل با واقعیتی ۲۵۰۰ ساله.

آکیرا کوروساوا فیلمی دارد تحت عنوان کاگه موشا یا همان شبح جنگنجو. فیلمی با درون مایه های فلسفی که روایتگر جایگزینی و بدل کردن یک #دزد به جای #پادشاهی شجاع است. معاوضه صرفا بخاطر شباهت #ظاهری این دو به دلیل مخفی کردن خبر


مرگ پادشاه است. #بدل، اصل، توهم، #واقعیت و دروغ و راست مضمون فیلم کوروساوا است. فیلمساز با زبردستی هرچه تمام تر تقابل توهم و واقعیت را به ما نشان می دهد. کوروساوا در جایی این دو را یکی می گیرد و می گوید اگرچه گاها پذیرش بدل به جای اصل امکانپذیر است ولی در نهایت اوهام هیچ وقت


نمی تواند جای واقعیت را پر کند (آن لحظه ای که اسب پادشاه، دزد را به زمین می زند چرا که می داند او دروغی بیش نیست) و در اینجا #اسب نمادی می شود از عنصر تمییز دهنده بین این دو نیروی متضاد؛ خیال و امر واقع.

در ۵۷ چنین شد. عده ای با اختلال #شیزوفرنی توهم برشان داشت که واقعیت و راستی


توهم است! و اوهام و خیال خود را واقعیت پنداشته و آن را با اصل معاوضه کردند. از مستی تناول شیر شتر و #سوسمار، مشتی انیرانی تاج کیانی را با امامه جعل کردند؛ اما چرخ گردون و گذر زمان آن را بر زمین #تف کرد. ۴۱ سال زمان باید می گذشت تا پی ببریم اگرچه دروغ اندک زمانی می تواند جای حقیقت

رل بازی کند ولی در نهایت اسب تیزهوشی پیدا می شود تا آن را بر زمین زند. آری آن واقعیت، ۲۵۰۰ سال واقعیت عریان و ناب #پادشاهی بر این سرزمین بود و است که امت مجنون ۵۷ آنرا با دزدی در قامت #جمهوری و #اسلامی تفویض کردند. حال آن که نه شیر و نه خورشید این سرزمین رام هیچکدام نخواهند شد.

@TwitterMamnoe


Report Page