امکان وفاق؛ آرزویی ملی
موژان اشرفی![](/file/28fb41f1a501e09d0cca4.jpg)
مساله "وفاق ملی" نخسین بار در بیانیهای توسط نهضت آزادی ایران در سال ۱۳۸۱ مطرح شد. در این بیانیه "وفاق" پرهيز از نفاق و دوگانگي و روي آوردن به صداقت، صميميت و يگانگي در فعاليتهاي سياسی و اجتماعي، در جهت آرمانهاي مشترك تعریف شده و در ادامه به انواع نگرشها و سطوح وفاق پرداخته است. مسالهای که بیش از ۲۰ سال پیش مطرح شد اما هنوز هم گویی یک آرزوست.
شاید بتوان سالهای منتهی به انقلاب ۵۷ را نمونهای از عینیت یافتن وفاق ملی نامید که در آن همه گروهها فارغ از گرایشات سیاسی و مبانی فکری خود، در راستای رسیدن به هدف ملی مشترک، که البته تحقق آرمانهایی چون آزادی و رهایی از استبداد بود، با هم متحد شدند و همکاری کردند. وحدت و خلوصی که در سالهای پس از انقلاب با "خودی" و "غیرخودی" کردنها، تلاش برای حذف جریانهای به اصطلاح غیرخودی و سرکوب، رفتهرفته تضعیف گردید و جای خود را به تبعیض و نارضایتی داد. تضادها و تعارضها توسعه را پس زد و سد پیشرفت شد. اندیشهای که می خواست همه "خودی" باشند در نهایت دست به یکدستسازی زد. پروژهای که در دولت سیزدهم شکست خورد و ناکارآمدی به بار آورد.
اختلافات و نزاعهای گروههای خودی با یکدیگر بیشتر شد به گونهای که دیگر حتی خودیها هم راضی نبودند. به نظر میرسد نکته طلایی مفهوم وفاق در همین جا نهفته است. آنچه به وفاق میانجامد نه یگانه ساختن همه تفکرها و مسیرها که پذیرش متکثر بودن آدمی و اندیشه اوست. تنها پس از پذیرش این حقیقت است که میتوان گرد یک میز نشست و به "گفتگو" پرداخت؛ که وفاق زاده "گفت و شنود" است نه مسکوت ساختن و انکار.
وفاق به مثابه یک استراتژی در واقع پذیرش جامعه چند صدایی و آرا مختلف است چرا که تنشهای سیاسی را نه ناشی از تفاوت اندیشهها که حاصل هم کنشیها یا تقابلهای غیرمدنی و خشونتبار میداند. در این نگاه، وفاق به معنای ختم تقابلها و اختلافات نیست بلکه تسامح و تساهل و سازگاری از یک طرف و تعامل و همکنشی مدنی میان نیروها از سوی دیگر است. وفاق در این معنا، نشستن همه دور یک میز و رسیدن به توافقاتی مشترک برای هدفی ملی است. بر ملی بودن آن تاکید دارم چرا که در برابر مساله ایران، هر انگیزه و خواست شخصی و جناحی رنگ میبازد. ایرانی که امروز درگیر بحرانهای رنگارنگی است. از آب و خاک و انرژی تا مسائل اجتماعی و اقتصادی تا مسائل بینالملل. از تخطی امر سیاسی به امور فرهنگی و حوزه اجتماعی، سیاسی کردن امر عرفی و تقابل و خشونت تا گرانی نان و طبقه متوسطی که زیر خط فقر میرود تا مثله کردن دانشگاه و نقش پررنگ آن در ایجاد گفتگو در راستای وحدت ملی. گفتگوهایی عقلانی که در تعریف هابرماسی بنایش استدلال است و همه اشخاص با شرکت در آن به توافقی مشترک میرسند. و اساساً هنجارهای کنش و رفتاری معتبرند که براساس چنین توافقی باشند.
قطعا چنین توافقی آسان نیست. موانع بسیارند. از استبدادگرایی تا تعصب و تندروی، از نبود رسانههای آزاد و ازدیاد رسانههای میلی تا احساس عدم امنیت قضایی منتقد، از فقدان مهارتهای جمعی گفتگو و استدلال تا انتقادات منفی به قصد حذف رقیب و نه منافع ملی، از فقر تا تبعیضهای اقلیتی و جنسیتی و...
با همه اینها اما به نظر میرسد اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که میتوانیم آرزوی وفاق را به یک امکان بدل کنیم. دولتی قرار است پا بگیرد که خود را وابسته جناح خاصی نمیداند. معتقد است برای رسیدن به اصول باید از اصلاحات گذشت. به تخصصگرایی و شایستهسالاری باور دارد و ادعا میکند آمده است گوش شنوای "همه مردم" باشد. تحقق چنین آرزویی اما با تغییرات سطحی به نتیجه نرسیده و با نشاندن چند اصولگرا در کنار چند اصلاحطلب در کابینه به سرانجام نمیرسد. او باید بتواند قوه مقننه، قضایی و مجریه را سر یک میز بنشاند و به توافقی برسد لازمالاجرا برای همه. او باید بتواند صدای آنانی که به جرم نقد در بندند را آزاد کند. باید بتواند به اعتراض قانونی و به جا مصونیت ببخشد. باید بتواند امر سیاسی را از امر عرفی جدا کند. باید مقابل فساد بایستد. باید با مردم صادق باشد و شفافیت داشته باشد. باید سایه ظلم و تبعیض را از سر مردم کنار بزند. و به راستی که چه صعب راهی و چه دشوار امانتی!
اما این نکته جدی و حیاتی است که در شرایط کنونی ایران اگر این راه دشوار را خودخواسته برنگزینیم، شاید آخرین فرصت را از دست بدهیم. به جد می گویم؛ شاید این "آخرین بار"ی باشد که مردم به سر یک میز نشستن با حاکمیت مجال میدهند.
و در آن نشانههایی است برای آنان که میاندیشند!
منابع:
۱. بیانیه نهضت آزادی ایران ۸/۴/۱۳۸۱؛ وفاق ملی، مبانی نظری و راهکارهای عملی، چرا و چگونه؟
۲. براتعلی پورمهدی. (۲۰۰۹). تکثرگرایی روندی و وفاق ملی در جمهوری اسلامی ایران.
۳. Chang, L. W., Azizan, B., & Amran, M. (2013). National unity at the university level: Importance of civilisational dialogue and way forward. European Scientific Journal.
۴. Sharma, M. (2015). The issue of National Integration and Unity in India. International Research Journal of Management Sociology & Humanity (IRJMSH) Vol, 6.
۵. Uche, U. E., Okonkwo, C., & Peter, A. S. (2020). Nigeria and the challenges of national unity. IJAEDU-International E-Journal of Advances in Education, 6(16), 54-65
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh