اختلال تبدیلی!
![](/file/3e1ca0936d12310578168.jpg)
🌞 تاریخ و روانپزشکی
دکتراحسان نجفیان
🗝برخورد با بیمار دچار اختلال تبدیلی در مثنوی معنوی
در کتاب مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی بعد از شعر معروف آغاز کتاب، " بشنو از نی چون حکایت میکند "، حکایتیست با این عنوان که:
"حکایت عاشق شدن پادشاهی بر کنیزکی و خریدن پادشاه کنیزک را " که در این حکایت پادشاهی در رهگذار بازار، عاشق کنیزکی شده و او را میخرد. در ادامه کنیزک بیمار میشود و به عنوان مثالی بر این حادثه این بیت را میآورد که:
" آن یکی خر داشت و پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود! "
و پادشاه از شرق و غرب حاذقترین طبییان را به بالین کنیزک میآورد و همه از درمان او عاجز میمانند.
پادشاه که عجز طبییان را در مییابد به مسجد رفته و محراب را از اشک دیده پر آب میکند و از خدا طلب شفا بهر کنیزک مینماید.
در آن حال نزار به خواب میرود و در خواب پیری بر او ظاهر شده و شاه را مژده میدهد که فردا طبیبی حاذق به برت آمده که درمان کنیزک را میداند.
فردای آن روز پادشاه آن طبیب الهی را ملاقات میکند و پادشاه او را بر بالین کنیزک برده تا حال او را ببیند.
طبیب رنگ رو و نبض و علامات مریض را در مییابد و میگوید هر دارویی که به ایشان دادهاند درد بیمار را عمارت نکرده و ویران کرده است و میگوید:
"رنجش از سودا و از صفرا نبود
بوی هر هیزم پدید آید ز دود
دید از زاریش کو زار دل است
تن خوش است و او گرفتار دل است
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل "
و از پادشاه می خواهد تا اطراف کنیز را خلوت کند تا طبیب در خلوتش با کنیز رنج او را دریابد:
گفت: شه! خلوتی کن خانه را
دور کن هم خویش و هم بیگانه را
کس ندارد گوش در دهلیزها
تا بپرسم زین کنیزک چیزها....
و الی آخر...
جالب است که در این حکایت به زیبایی برخورد با بیمار اختلال تبدیلی را همانگونه که امروز در کتاب مرجع روانپزشکی میخوانیم، آورده است و قدم اول درمان یعنی گرفتن Gain از بیمار و خلوت کردن اطراف او!