اختلال تبدیلی!

اختلال تبدیلی!



🌞 تاریخ و روان‌پزشکی 


دکتراحسان نجفیان 


🗝برخورد با بیمار دچار اختلال تبدیلی در مثنوی معنوی 



در کتاب مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی بعد از شعر معروف آغاز کتاب، " بشنو از نی چون حکایت می‌کند "، حکایتی‌ست با این عنوان که: 


"حکایت عاشق شدن پادشاهی بر کنیزکی و خریدن پادشاه کنیزک را " که در این حکایت پادشاهی در رهگذار بازار، عاشق کنیزکی شده و او را می‌خرد. در ادامه کنیزک بیمار می‌شود و به عنوان مثالی بر این حادثه این بیت را می‌آورد که: 


" آن یکی خر داشت و پالانش نبود 

یافت پالان، گرگ خر را در ربود! " 


و پادشاه از شرق و غرب حاذق‌ترین طبییان را به بالین کنیزک می‌آورد و همه از درمان او عاجز می‌مانند. 

پادشاه که عجز طبییان را در می‌یابد به مسجد رفته و محراب را از اشک دیده پر آب می‌کند و از خدا طلب شفا بهر کنیزک می‌نماید. 

در آن حال نزار به خواب می‌رود و در خواب پیری بر او ظاهر شده و شاه را مژده می‌دهد که فردا طبیبی حاذق به برت آمده که درمان کنیزک را می‌داند. 

فردای آن روز پادشاه آن طبیب الهی را ملاقات می‌کند و پادشاه او را بر بالین کنیزک برده تا حال او را ببیند. 

طبیب رنگ رو و نبض و علامات مریض را در می‌یابد و می‌گوید هر دارویی که به ایشان داده‌اند درد بیمار را عمارت نکرده و ویران کرده است و می‌گوید: 


"رنجش از سودا و از صفرا نبود 

بوی هر هیزم پدید آید ز دود 

دید از زاریش کو زار دل است 

تن خوش است و او گرفتار دل است 

عاشقی پیداست از زاری دل 

نیست بیماری چو بیماری دل "


و از پادشاه می خواهد تا اطراف کنیز را خلوت کند تا طبیب در خلوتش با کنیز رنج او را دریابد: 


گفت: شه! خلوتی کن خانه را 

دور کن هم خویش و هم بیگانه را 

کس ندارد گوش در دهلیزها 

تا بپرسم زین کنیزک چیزها.... 


و الی آخر... 


جالب است که در این حکایت به زیبایی برخورد با بیمار اختلال تبدیلی را همان‌گونه که امروز در کتاب مرجع روان‌پزشکی می‌خوانیم، آورده است و قدم اول درمان یعنی گرفتن Gain از بیمار و خلوت کردن اطراف او! 


Report Page