آیا میزس ادامه دهنده راه منگر بود؟

آیا میزس ادامه دهنده راه منگر بود؟

https://t.me/UTfinance
لودویگ فون میزس


لودویگ فون میزس خود را وارث واقعی ایده‌های کارل منگر می‌دانست، اما با این حال به طور انتقادی با بسیاری از نظرات منگر، مواجه می‌شد. میزس او را به عنوان پیشگام در زمینه اقتصاد می‌دید و بسیار به او احترام می‌گذاشت، اما همچنین آنچه را که به نظرش اشتباهات و حوزه‌هایی بود که نیاز به توسعه بیشتر داشت، شناسایی کرد.

میزس منگر را به عنوان بنیانگذار مکتب اتریشی اقتصاد معرفی می‌کرد. کارهای منگر پایه و اساس نظریه‌های میزس بود و میزس خود را ادامه دهنده سنتی می‌دانست که منگر آغاز کرده بود. میزس همچنین منگر را به عنوان یک روش‌شناس می‌دید.

میزس بسیاری از نظرات و ایده‌های خود را بر اساس نظریه ارزش ذهنی منگر بنا نهاد، که بیان می‌کند پدیده‌های اقتصادی از ارزیابی‌های ذهنی فردی ناشی می‌شوند. میزس مفهوم ماژینالیسم منگر را پذیرفت. این مفهوم سنگ بنای رویکرد مکتب اتریشی به اقتصاد است. با این حال، میزس از تعریف منگر از ارزش به عنوان یک رابطه دو جانبه بین یک فرد و یک کالا انتقاد کرد و در عوض استدلال کرد که ارزش یک رابطه سه جانبه است که شامل یک فرد و دو کالای در حال مقایسه است. از نظر میزس، ارزش از عمل انتخاب بین دو گزینه به وجود می‌آید، بنابراین ارزش‌گذاری ذهنی بر اساس ترجیح است. میزس احساس می‌کرد که مفهوم ارزش منگر مبهم است. میزس همچنین اشاره کرد که منگر بین خواسته‌های واقعی و خیالی تمایز قائل شده و از این تمایز نیز انتقاد کرد.

میزس معتقد بود که منگر در نظریه ارزش خود مرتکب برخی اشتباهات شده است. میزس به صراحت از نظریه ارزش منگر انتقاد می‌کند و خاطرنشان می‌کند که نیاز به روشن شدن و بازگویی دارد. به طور خاص، او با نظر منگر مبنی بر اینکه خواسته‌ها تقریباً حقایق فیزیولوژیکی هستند، مخالف بود. هدف میزس پالایش نظریه ارزش از این اشتباهات بود.

میزس منگر را مدافع نوع خاصی از نظریه مبتنی بر دانش ضروری، نه احتمالی، می‌دانست. میزس خود را با رویکرد منگر به نظریه و علاقه او به آنچه منگر «قوانین دقیق» می‌نامید که نیازی به تأیید تجربی نداشت، همسو می‌دانست. میزس معتقد بود که منگر می‌فهمید که اقتصاد باید به عنوان بخشی از رشته گسترده‌تری که به کنش انسانی مربوط می‌شود، در نظر گرفته شود.

پراکسیولوژی

میزس با تکیه بر کار منگر، یک علم کلی کنش انسانی به نام پراکسیولوژی را توسعه داد. میزس اقتصاد را بخشی از این نظریه جامعه شناختی فراگیرتر می‌دانست.

میزس خود را وارث واقعی منگر در «جدال روش‌ها»، نزاعی بر سر روش‌ها بین مکتب اتریشی و مکتب تاریخی آلمان می‌دانست. میزس معتقد بود که جدال روش‌ها تمام نشده است و موضع منگر در مورد ماهیت نظریه هنوز مهم است. میزس در این اختلاف با منگر همسو بود و از رویکرد منگر در برابر ادعاهای تاریخ گرایانه مکتب تاریخی آلمان دفاع می‌کرد.

نظریه پول

میزس اعتبار نظریه پراکسیولوژیکی غیرقابل انکار در مورد منشأ پول را به منگر داد، که توضیح می‌داد چگونه پول از طریق کنش فردی پدید آمده است. میزس بر نظریه پول منگر صحه گذاشت و آن را در کارهای خود به کار برد.

میزس تشخیص داد که منگر، به همراه بوم باورک و ویزر، نظریه اقتصادی را بر مبنای محکمی قرار داده‌اند. میزس به منگر و پیروانش اعتبار داد که درک کرده‌اند اقتصاد باید برای همه کنش‌های انسانی به کار گرفته شود، نه فقط قیمت‌های بازار.

میزس معتقد بود که ایده‌های منگر هنوز هم علاقه عمومی را برمی انگیزد، در حالی که معاصرانش بیشتر به فراموشی سپرده شده‌اند. او خاطرنشان کرد که هر کسی که با اقتصاد سروکار دارد باید با نظریه ارزش ذهنی منگر کنار بیاید. میزس می‌دید که منگر اهمیتی بسیار بیشتر از معاصران خود به دست آورده است.


Report Page