آیا اقتصاد اجازه می دهد چین و آمریکا وارد جنگ با همدیگر شوند؟

آیا اقتصاد اجازه می دهد چین و آمریکا وارد جنگ با همدیگر شوند؟

الکساندر نظراف


#گزیده_های_جهان 

☑️ آیا اقتصاد اجازه می دهد چین و آمریکا وارد جنگ با همدیگر شوند؟


▫️الکساندر نظراف - روسيا اليوم، ۳ مارس ۲۰۲۳| چکیده فارسی: سید قاسم ذاکری 


🔖 نکته کلیدی: هرچند هنوز در هم تنیدگی زیادی میان اقتصادِ آمریکا و چین وجود دارد و طبیعتاً وقوع جنگ بنفع هیچیک از طرفین نیست ولی برخی شاخص‌های اقتصادی نظیر کاهشِ قابل توجه در بازرگانی خارجی چین همچنین برخی رفتارهایِ تازهٔ پکن می تواند موجبِ خطای محاسباتی آمریکا در بی میلیِ چین برای جنگ شود. در مجموع، برخی نشانه ها حاکی از بالا بودن امکان رویارویی های همه جانبه میان چین و آمریکا در آینده است. 


⏹ نکات مهم:

1⃣ چین طی دهه ها از هرگونه مشارکت در درگیری‌های بین المللی پرهیز کرده و ضمنِ وانمود سازی به عنوان کشوری جهانِ سومی، شروع به تقویتِ توانمندی‌های اقتصادی و نظامی خود نمود.

2⃣ ظاهراً دورهٔ پرهیزِ چین از ورود به تنش‌های بین المللی تمام شده است و آمریکا و چین (هر دو) فهمیده اند که «دو پادشاه در اقلیمی نگنجند»! و نبردِ سرنوشت ساز در راه است و هیچ گریزی از آن نیست! چون روند فزآیندهٔ بروز تنش‌های شدید در روابط چین با آمریکا شروع شده است.

3⃣ در موردِ اینکه آیا دو طرفِ چین و آمریکا بتوانند اقتصادِ همدیگر را که در واقع به هم پیوسته است از بین ببرند شکّ و گمان های زیادی هست چنانکه آمریکا منبعِ اصلی فنآوری و بازارِ مصرفِ کالاهای چینی و چین نیز کارخانهٔ تولیدِ نیازمندی‌های آمریکا است.

4⃣ با وجودِ تنش های سیاسی اما بازرگانیِ میان دو کشور (در سال ۲۰۲۲) رقمی بی سابقه را ثبت کرد به گونه‌ای که صادراتِ آمریکا به چین به میزان ۲/۴ میلیارد دلار افزایش یافته و به ۱۵۳/۸ میلیارد دلار رسید و متقابلاً صادراتِ کالا از چین به آمریکا نیز ۳۱/۸ میلیارد دلار افزایش یافته و به ۵۳۶/۸ میلیارد دلار رسید؛ بدینوسیله چین توانست به سرعت موازنهٔ بازرگانی را به نفعِ خودش زیادتر نماید؛ با اینحال الگویی که طی دهه ها متناسب با روابطِ دو کشور بود از بین رفته است زیرا چین قبلاً دلارهایی را که به دست می‌آورد در اوراقِ قرضهٔ دولتی آمریکا سرمایه‌گذاری می کرد ولی چین این روزها در پیِ خلاص شدن از این اوراقِ قرضه برآمده و شروع به افزایشِ نفوذ و سرمایه‌گذاری در آفریقا، آمریکای لاتین و جاهای دیگر کرده است. ادامهٔ چنین وضعیتی (در بلند مدت) برای سیاست خارجیِ آمریکا فاجعه‌بار خواهد بود چنانکه جایگزین ساختنِ تولیدات آمریکایی بجای کالاهای وارداتی از چین برای آمریکا نیازمندِ زمانی طولانی است و در کوتاه مدت امکانِ این جایگزینی وجود ندارد. بخاطرِ توقفِ سرمایه‌گذاری چین در اوراقِ قرضهٔ آمریکا (بخاطرِ بحرانِ اقتصادی) از دارائیِ مصرف کنندگانِ آمریکایی کاسته خواهد شد در نتیجه به سرعت، کالاهایِ ارزانترِ چینی جایگزینِ کالاهای گرانترِ ساختِ آمریکا در بازار این کشور خواهد شد.

5⃣ هر چند چین در واکنش به بحران مالی ۲۰۰۸ حتی بیشتر از کشور‌های غربی اقدام به انتشار پولِ بدون پشتوانه کرد ولی واکنشِ اصلی چین به بحران مزبور، قرض گرفتن از صنایع بود چنانکه چین طی ۱۵ سال گذشته توانِ صنعتی عظیمی را ایجاد کرده است بطوریکه برای سود دهی این صنایع راهی جز دستیابی به بازارهای جدید و افزایش صادرات وجود ندارد بنابراین چین گریزی جز دور کردن غرب از بازارهای جهانی ندارد. با نظرداشت انتظارِ بروز بحران در اقتصادِ جهانی بعید است انتشار پولِ بدون پشتوانه مشکلی را حل نماید بلکه برعکس انجام این کار باعث تسریع در بروز مشکلات اقتصادیِ دیگر خواهد شد چنانکه انتشار پول بدون پشتوانه در آمریکا (بخاطرِ افزایش صادرات کالاهای ارزان قیمتِ چینی به آمریکا) بیشتر به نفع چین تمام خواهد شد! اگر در دسترسیِ چین به بازارهای غربی مشکلی پیش بیاید، چین ورشکست خواهد شد و آمریکا هم به نوبهٔ خود فعلا جایگزینِ چین برای تولید کالاهای مصرفی در آمریکا ندارد. توقفِ تجارت با چین سببِ تورمِ شدید در آمریکا و نابودی سریع اقتصاد در آمریکا خواهد شد.

6⃣ چین تقریباً زیرساختهای مستقلّ توسعهٔ فناوری های نوین را ایجاد کرده است. تازه‌ترین گزارشِ مرکز پژوهشهای راهبردی در استرالیا نشان می دهد چین در ۳۷ زمینه از مجموع ۴۴ بخش فناوریهای پیشرفته پیشتاز است چنانکه آمریکا تنها در هفت بخش باقی مانده پیشتازی خود را حفظ کرده است و چین در هشت حوزه از فنآوری های نوین، قدرتی منحصربفرد و بدون رقیب شده است.

7⃣ سیاستِ جدیدِ چین اتکای کمتر به بازرگانیِ خارجی است. تا سال ۲۰۰۶ نسبتِ بازرگانی خارجی چین به تولید ناخالص داخلی این کشور ۶۵% بود ولی از آن زمان تاکنون این میزان به کمتر از ۴۰% کاهش یافته است. رقمِ یاد شده در آمریکا حدود ۲۵% است که به مراتب کمتر از چین است. لازم به یادآوری است حدود ۷۸% از تولید ناخالص داخلی آمریکا مربوط به بخش خدمات است که از ویژگی مجازی برخوردار است. روشن است که تقریباً تمامی کالاهای مصرفی در آمریکا در چین ساخته می‌شود؛ مثلاً شرکت «اَپِل» بیش از ۹۰% از تولیداتش را در چین می سازد. خلاصه آنکه جدایی آمریکا و چین از همدیگر برای هر دو طرف دردناک است مخصوصاً برای آمریکا!

8⃣ گو اینکه چین به اُمید جبرانِ فاصله و شکاف در بازرگانی خارجی اش تمایلی به جنگ ندارد چون مایل به افزایشِ تجارت با آمریکا و دیگر کشور‌های جهان است لذا در شرایطی که بخاطرِ جنگ اوکراین فعلا مسیرهای حمل و نقل زمینی (از روسیه و قزاقستان) دچار اختلال شده است، بروز جنگی تازه سببِ مشکلات در آزادیِ حمل و نقل و تجارت دریایی خواهد شد و البته انسدادِ راههای بازرگانی دریایی بطرف چین از جمله اهداف اولیه آمریکا است. از دیگر سو وضعِ آمریکا بدتر است چون نمی تواند از چین دست بکشد بنابراین هدفِ آمریکا بر رام کردنِ چین متمرکز خواهد شد نه نابودیِ چین!

9⃣ همه چیز در گروِ جنگی غافلگیر کننده و کوتاه مدت است؛ جنگی با بیشترین فشار در کمترین زمان ممکن! غرب چون توان جنگیدن برای طولانی مدت ندارد در پیِ تسلیم کردن چین در مدت زمانی بسیار کوتاه برخواهد آمد. اگر آمریکا قصدِ انجام دادن اقدامی نظامی علیه چین داشته باشد باید طی پنج سال آینده کاری بکند در غیر این صورت زمان را از دست خواهد داد چون قدرتِ چین روز به روز در حال افزایش است لذا آمریکا چاره ای ندارد جز اینکه اقدامی فوری علیه چین انجام بدهد.

🔟 آمریکا به بهانه‌های گوناگون در صددِ تحریم کردن چین و اعمال فشار بر این کشور است. از نظرِ آمریکایی‌ها، چین عزم و آمادگی برای جنگیدن ندارد بنابراین تصور بر این است که رویارویی های چین و آمریکا ابتدا بصورت تحریم‌های گستردهٔ آمریکا علیه چین خواهد بود ولی پس از مدتی تنش در روابط این دو کشور از کنترل خارج خواهد شد چون درست مثل تجربهٔ روسیه ، آمریکایی‌ها در ارزیابی واکنشِ چین (بصورت تنش در مقابل تنش) دچار خطای محاسباتی خواهند شد در نتیجه در آینده گریزی از رویارویی میان چین و آمریکا نخواهد بود.▪️

🔗 پیوند یادداشت اصلی:

link

#برای_آگاهی | بازنشر مطالب اختصاصی یک حرف از هزاران با نام تهیه کننده و منبع بلامانع است. 

#اختصاصی_یک_حرف_از_هزاران 

◀️ گزیده های ایران و جهان ▶️

@yekhezaran

Report Page