فرهنگ یک کالای لوکس نیست، یک ضرورت است

فرهنگ یک کالای لوکس نیست، یک ضرورت است

تلگرام هوانوردى
Plasco building

هنوز به فرهنگ می خندیم؟

داود ربیعی

عده‌ای سالها سرمایه اندوختند و دریغ از هزینه ای برای ایمنی و بیمه اموالشان.عده ای بدون حمایت ویژه و با همان چندرغاز حقوق کارمندی، میان آتش عشق بازی می کنند تا بلکه یک نفر هم که شده نجات پیدا کند؛ عده ای سودای دوربین و خبرنگار افتخار من و تو، بی بی سی فارسی و شبکه خبر وطنی ساعتها در محل حادثه می ایستند تا مگر قاتل را که به محل جنایت باز می گردد را ببینند. عده ای همچنان ملت همیشه در صحنه هستند، در هر مراسم و خیابان آمدنی و دور دور حضور دارند.آنها هم در راهپیمایی بیست و دوم بهمن هستند و هم در خورد کردن شیشه بانکها در اغتشاشات حضور دارند، آنها همانهایی هستند که شب عاشورا تا صبح در خیابان هستند و منتظرند تا تیم واترپولوی ایران یک گل بزند تا بیست و چهار ساعت در خیابان باشند.اینها عقیده خاصی ندارند، تنها در خایابانها هستند و ترافیک ساز می شوند.

عده ای هم خود را سربازان گمنام و بی نشان هلال احمر و اورژانس می دانند و عمدتا در تمامی حوادثی که مخابره می شود حضور دارند و تلاش نیروهای امدادی بعضا صرف دورکردن این دسته از هموطنان می شود.اینها همانهایی هستند که صدها مجروح را قطع نخاع کرده اند و تا اورژانس برسد، دست و پای مجروح را گرفته، پتو پیچ کرده و آماده تحویل به اورژانس می کنند.

این فرهنگ ما در مقاطع بحرانی است.فرقی نمی کند موضوع بحران چه باشد.برخورد و واکنش این دسته که بخش کلانی از جامعه است، همین است. در مواقع بحرانی چه امنیتی باشد، چه حادثه و چه مراسم خاصی باشد، تنها عده معدودی براساس موضوع اصلی بحران حضور دارند و بخش زیادی از جماعت تنها برای تماشا، اطلاع رسانی به شبکه های خبری، انتشار مطلب در شبکه های اجتماعی ودر برخی اوقات برای اشنایی های منجر به ازدواج حضور دارند.

@Aviation_institute

جماعت عجیبی شده ایم، خودمان برای خودمان دستورالعمل صادر می کنیم و آیین جدیدمان را مقدس می پنداریم و هرکه به آن نقدی کند، گردنش را می شکنیم. در رانندگی، دوربین های راهنمایی و رانندگی را دور می زنیم و با هزار لنگ و پارچه روی پلاک، افتخار می کنیم که پلیس را فریب داده ایم. در هواپیما به گونه ای غرق در تلگرام هستیم که مهماندار باید گوشی را از دستمان بگیرد و برای هر مسافر، هزار بار توضیح دهد که چرا باید گوشی خاموش باشد و مسافر هزار بار توجیه می آورد که کدام قانون گفته است تلفن همراه مختل کننده سیستم ناوبری هواپیما است. چرا نمی توانیم یاد بگیریم که این ما هستیم که باید قوانین هر مکانی که وارد می شویم را اجرا کنیم نه آنها خودشان را با ما وفق دهند. چرا نمی توانیم یاد بگیریم که قبل از توقف هواپیما صندلی خود را ترک نکنیم.چرا نمی توانیم بیاموزیم که بار همراه را باید به قسمت بار هواپیما تحویل داد؟ پس از فرود یک هواپیما با صد و خورده ای مسافر، تنها ده نفر در انتظار بار خود هستند و مابقی چمدان را در هترک می گذارند. چرا یاد نمی گیریم که به یکدیگر احترام بگذاریم و برای همدیگر حرمت قائل شویم. چرا یاد نمی گیریم که همه دنیا به پول ختم نمی شود، بخش از سرمایه مان را برای ایمنی مردم و سرمایه خودمان هزینه کنیم؟ براساس گزارش منابع خبری 600 میلیارد تومان سرمایه در پلاسکو دود شد و دودش به چشم چه اشخاصی رفت؟ من و شما و خانواده آتش نشانان. آیا ایمن کردن این ساختمان ارزش حفظ 600 میلیارد تومان را ندارد؟ مال اندوزی تا چه میزان؟ تفاوت این نگرش با آنهایی که تجهیز و به روزرسانی هواپیماهای خود را هنوز هزینه می دانند چیست؟ اگر هم هزینه باشد، حفظ جان مردم باید هزینه داشته باشد.

@Aviation_institute

چرا یاد نمی گیریم که جان آدم ارزشمند است. چرا نمی فهمیم که همه مان خواهیم رفت و میلیاردها دلار مانده در حساب یا مصادره می شود و یا در سواحل جزایر تحت سلطه اسپانیا توسط فرزندمان به هدر می رود.

Plasco building

یاد بگیریم، فرهنگ لطیفه نیست.فرهنگ زیرساخت رفتارمان است و اگر حرفی از فرهنگ زده می شود، خود را کارشناس اقتصادی ندانیم و بگوییم اگر هواپیما داشته باشیم و اگر تحریم نبود، وضع اینگونه نبود. اگر فرهنگ داشتیم، می توانستیم در تحریم به بهترین نحو ممکن عمل کنیم و اگر تمامی اتفاقات را بر گردن تحریم می اندازیم هم از بی فرهنگی مان است. شعور و بینش مان را تحریم نکردند، خودمان و سطح نگرشمان را محدود کردیم و فقط یکدیگر را مقصر دانستیم. در هوانوردی مان مشهود است.در کنار مسافر می ایستیم و ایرلاین را غارتگر و دزد می نامیم و از لیاقت مسافر ایرانی برای بهترنیها صحبت می کنیم و خود را ولی نعمت مردم می دانیم و روز دیگر در مقابل مدیران ایرلاینها، ملت را به چشم گونی اسکناس می بینیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، دوهزار و پانصد سال تمدن آریایی مان، ایران ایر در اوج مان، پرواز مستقیم به آمریکا در زمانی که عربها شترسوار بودند، نتوانسته است در مقابل هجوم بی فرهنگی مان مقاومت کند. دوهزار و خورده ای تمدن را باید با چند سال فرهنگ صحیح عوض کرد.رگ غیرت آریایی مان باد نکند که اگر می داسنتیم تعصب کورکورانه هم از روی بی فرهنگی مان است. به فکر فرهنگ باشیم، برایش سرمایه گذاری کنیم و به آن نخندیم. فرهنگ یک کالای لوکس نیست، فرهنگ یک ضرورت است.

یادداشتی از داودربیعی؛ پژوهشگر و مشاور توسعه ی ارتباطات 

‏‎عضویت در تلگرام هوانوردی👇

‏‎‏https://telegram.me/aviation_institute

Report Page