زمانی برای جولان دادن ایرلاین های ایرانی

زمانی برای جولان دادن ایرلاین های ایرانی

داود ربیعی


شايد اين جمله بهترين تيتر براى روندى باشد که اين روزها برخى شرکت هاى هواپيمايى در پيش گرفته اند. اما آنچه باعث شد تا اين يادداشت را بنويسم، اعتراف به بزرگ ترين اشتباهم در سالهاى اخير است. اشتباهى به نام فرهنگ هوانوردى که باعث شد به نام فرهنگ هوانوردى به شعور و شخصيت مردم توهين شود.سواستفاده از فرهنگ هوانوردى توسط مديران هوانوردى که هربلايى سر مسافر مى آورند و تا مساقر به نقطه جوش مى رسد برچسب بى فرهنگى به آن مى زنند.چند روز پيش در فرودگاه شيراز براى نخستين بار در سفرهايم که اغلب با هواپيما است اتفاقى رخ داد که به مسافر براى هر واکنشى حق دادم. ماجرا از آن زمان شروع شد که هواپيما ساعت 19 از مبدا تهران وارد فرودگاه شيراز شد و بر اساس برنامه ساعت 20.15 مى بايست پرواز به سوى مهراباد انجام مى شد. مسافران پذيرش مى شوند و از ساعت 19.30 در سالن ترانزيت منتظر سوارشدن به هواپيما مى شوند. هواپيما به علت نقص فنى در اسلتها زير دست تکنسينها قرار دارد، ساعتها مى گذرد و هرلحظه به تجمع مسافران اضافه مى شود.مدير ايستگاه وارد تجمع شده و علت تاخير را بدى هوا اعلام مى کند و درست در همين لحظه پرواز چند شرکت ديگر به مقصد تهران در حال انجام است.اين نخستين دروغ به مسافر است.گوشه اى مى ايستم و نظاره گر رفتار و مديريت ايرلاين مورد نظر مى شوم. ساعتها مى گذرد و همچنان خبر جديدى اعلام نمى شود.در دومين مرحله از نمايشهاى هجوآميز شرکت مورد نظر، تکنسين فنى که حسابى زير باران خيس شده از رمپ وارد ترانزيت مى شود و در جمع مسافران مى ايستد و با رفتارى حق به جانب اعلام مى کند که هواپيما سالم است و فقط بدى هوا موجب تاخير شده و اگر ساير ايرلاينها پرواز مى کنند به علت عدم توجه انان به ايمنى است.پس از دروغ دوم و توهين ديگر به شعور مردم، بازى ديگر ايرلاين شروع مى شود و تابلوى گيت سوار شدن به هواپيما روشن مى شود و ملت را جهت سوار کردن به صف مى کنند تا زمان بگذرد و مردم ساکت شوند.پرواز 20.15 ساعت 24 باطل مى شود و 100 نفر مسافر اواره فرودگاهى مى شوند که در زمان انتظارشان حداقل 4 پرواز با ظرفيت پذيرش مسافر به سمت تهران را از دست داده اند. بدون عذرخواهى برگه کنسلى پرواز را به دستمان دادند و به خداى بزرگ سپرده شديم.چند مسافر خدمات ويژه،چند خانواده به همراه کودک و خردسال را شرکت هواپيمايى رها کرد و خبرى از هتل و پذيرايى در کار نبود. ساعت 1 بامداد هواپيماى قشم اير به سوى تهران در حال پذيرش مسافر بود،رييس ايستگاه قشم اير به جاى مدير ايستگاه ايرلاين مذکور مسافران جا مانده را بر اساس اولويت کهنسال،خانواده و اهميت سفر به تهران پذيرش کرد و به همراه پذيرايى وارد سالن ترانزيت کرد و در نهايت مسافران خسته از تاخير و دروغ ساعت 1 بامداد به سمت تهران حرکت کردند.(نام قشم اير را به علت مديريت موفق يک جوان در قامت مديرايستگاه و نقش آن در ارامش مردم مضطرب بيان کردم،چرا که بدون دريافت هزينه از مسافران مانده در فرودگاه و با هماهنگى با مديران تهران،با احترام پذيراى مسافران ايرلاينى شدند که ايرلاين مذکور ذره اى ارزش براى مسافرانش قائل نشد). پس از اين سفر، نگرشم کاملا به فرهنگ هوانوردى مردم تغيير کرد.هميشه مسافر خارجى را با فرهنگ مى ناميم اما آيا يک ايرلاين خارجى جرات دارد با مسافر اينگونه رفتار کند؟! کدام نهاد و سازمان حامى مسافر است؟ اميدوارم روزى رقابت در هوانوردى ما ايجاد شود تا به مسافر به چشم برده ديده نشود. کاش هنگام پول گرفتن از مسافر هم به فرهنگى او فکر کنيم ر فقط زمانى که اعتراض مى کند به او بى فرهنگ نگوييم.کاش کمى براى عزت انسان ارزش قايل بوديم تا يک مرد براى انکه همسر و فرزند خردسال بيمارش را به مقصد برساند، مديران ايستگاهها را التماس نکند.

کاش...


عضویت در کانال تلگرام هوانوردی👇

https://telegram.me/joinchat/B5s-PzvR_A-DNdc4OkrCoQ

Report Page