جذابیت پنهان شبه علم و تئوری توطئه
Erfan Kasraieآیا هارپ یک سلاح ایجاد زلزله است؟
عرفان کسرایی| فهم جهان و رویدادهای آن لذت بخش است. دلیل آن هم واضح است. اگر بفهمیم هسته اولیه طوفان چگونه و چرا شکل میگیرد، چرا زلزله میشود و چرا سیل به راه میافتد، اگر دریابیم آتشسوزی چرا و چگونه ایجاد میشود، میتوانیم برای نجات از پیامدهای این بلایای طبیعی چارهجویی کنیم و از آن جان به در ببریم. انسان موجودی است نظریهپرداز. موجودی که با مشاهده پدیدههای طبیعت درگیر یک مساله میشود و سعی میکند برای حل آن مساله، تئوری طراحی کند. انسان حتی در دورههای باستانی برای وقوع سیل و زلزله و طوفان دلیل میتراشید و مثلا آنها را به خشم خدایان اساطیری نسبت میداد. برقراری رابطه علّی میان پدیده ها خاصیت ذهن انسان است. انسان میخواهد همه پدیدهها واضح و قابل درک باشند و حتی رخدادهایی مثل زلزله که نظم طبیعی جهان را به هم میزنند نیز طبق یک روال و قانون منظم طبقه بندی شوند. از دید انسان، زلزله، حتما علّتی دارد. این علت میتواند خیلی چیزها باشد اما فارغ از اینکه چه باشد، حتما علتی وجود دارد. علم جدید اما هر علتی را برای توضیح یک پدیده به رسمیت نمیشناسد. علتی که برای توضیح یک رخداد ذکر میکنیم باید عقلانی هم باشد و یک ربط منطقی با خود پدیده داشته باشد. باید بتوان این ربط را در آزمایشگاه و یا با مطالعات دقیق نشان داد و همچنین باید مشخص کرد که اگر ارتباطی بین A و B وجود دارد این ارتباط به چه شکل و به چه میزان است. اگر این غربال وجود نداشته باشد میتوان هر روز هزاران تئوری تولید کرد که از قضا ممکن است باورپذیر نیز به نظر بیایند. اگر راهی برای تفکیک علم از گزاره های بیمعنا وجود نداشته باشد هر روزه می توان هزاران نظریه بی معنا و بی پشتوانه تولید کرد. مثلا من میتوانم ادعا کنم که در بدن انسان مولکولی وجود دارد به اسم tytypcxc53 که مولکول تشنگی است و باعث احساس تشنگی میشود. هر زمان که تشنه میشویم، در واقع این مولکول tytypcxc53 است که فعال شده است. یا بگویم داخل خورشید مادهای وجود دارد به نام opioytz264dfg که عامل اصلی تولید نور و گرما است. ادعا کنم که عنصر opioytz264dfg تنها در خورشید وجود دارد و نمیتوان آن را در آزمایشگاه مورد بررسی قرار داد. چنین ادعاهایی که نه مبنای صحیح تجربی دارند و نه عقلانیتی پشت آنها نفهته دقیقا همان چیزی است که شالودهی اصلی شایعات شبه علمی است. یکی از مشهورترین این شایعات که در روزهای پس از زلزلهی غمبار کرمانشاه دست به دست شد و خوراک کانالهای زرد تلگرامی برای جذب مخاطبان بی اطلاع بود، شایعهای است که از مصنوعی بودن زلزله اخیر حکایت دارد. بر اساس این شایعهی که معمولا هم با ادبیاتی سطح پایین منتشر میشود، هارپ یک سلاح مخوف تولید زلزله است که آمریکاییها به کمک آن در مناطق مختلف جهان، گردباد و طوفان و زلزله ایجاد میکنند. در یکی از کانالهای تلگرامی که صدها هزارنفر آن را دنبال میکنند از چند کارشناس اروپایی که نه نام آنها مشخص است و نه مشخص است کجا و بر چه مبنایی و به چه کسی گفتهاند، حادثه زلزله اخیر زلزله طبیعی نبوده و بلکه بخشی از پروژه هارپ و آزمایشهایی بوده که در این پروژه انجام میشود. در یکی از این شایعات تلگرامی که به صورت گسترده مورد استقبال افراد کم سواد یا دور از مطالعه قرار میگیرد نوشته شده بود که سلیمانیه عراق به هیچ وجه روی گسل قرار نگرفته و اینکه 150 پسلرزه اتفاق افتاده بر اثر بقایای گاز هارپ (؟) بوده است که باعث وقوع زلزلههای پیاپی میشود. بر اساس یکی از این تحلیلهای تلگرامی که نزدیک به یک میلیون بازدیدکننده داشته، هارپ یک نوع بمب هیدروژنی و گازی است که ابتدا به حالت یک نور پدیدار شده و باعث سر درد و حالت تهوع میشود. سپس در منطقهی برنامه ریزی شده در دل زمین شروع به آزاد شدن گازش کرده و باعث لرزه های خیلی شدیدی میشود که کاملا شبیه به زلزله است.
تراکم این حجم از آسمان و ریسمان بافتن و تخیل نویسندگان این شایعات، باورنکردنی است. از نظر علمی میزان ماده موجود در لایهی یونوسفر فوق العاده کم است. به طوری که حتی اگر امواج رادیویی فرستاده شده به این لایه توسط هارپ، دمای این لایه را افزایش دهند باز هم نمیتواند تاثیری روی ساختار داخل زمین داشته باشد. متخصصان زلزله بهتر از هر کسی میدانند که لرزههای حاصل از انفجار از زلزلههایی که ناشی از جنبش در گسلهای فعال زمین هستند قابل تشخیص اند. با وجود مراکز مستقل تحقیقات زلزله در مناطق مختلف دنیا ، حتی تصور اینکه زلزلههای مصنوعی حاصل سلاحهای مخفیانه وجود دارد که از دید مراکز تحقیاتی دنیا پنهان میماند عقلانی نیست.
شبه علم، خرافات دنیای مدرن
خرافات و شبه علم پایان ندارند و هر روز میتوان بین پدیدهها ربط های ساختگی و بی محتوا پیدا کرد و توجه میلیونها نفر را به خود جلب کرد. در واقع ریشهی بسیاری از خرافهها و باورهای شبه علمی همین ربطهای غیرمنطقی است و تلاش برای صورتبندی یک رابطهی علّت و معلول دروغین مانند ربط بین وقوع زلزله و آزمایشی که در پروژه هارپ انجام میگیرد. گاهی این ربطها ممکن است فوق العاده جذاب و عجیب به نظر برسند. مثلاً در برخی مناطق ممکن است تعداد لک لک ها با نرخ تولد مرتبط باشد. اما واضح است که هیچکدام دلیل دیگری نیست و متغیر سومی پشت این ماجرا قرار دارد که هم روی تعداد لک لک ها و هم روی نرخ زاد و ولد تاثیر می گذارد. فاکتوری مانند گستردگی یک منطقه. این عامل سوم گاهی می تواند پنهان بماند یا اساساً حتی وجود هم نداشته باشدو ربط دو رویداد میتواند در یک بازه زمانی مشخص کاملاً تصادفی باشد. در عمل هر چه بتوانیم حجم بزرگتری از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهیم، احتمال آن بیشتر می شود که میان پدیده های نامربوط و کاملاً مجزا ، یک همبستگی و ارتباط پیدا کنیم. وبسایت Spurious Correlations تعدادی از این دست مثال ها را گردآوری کرده است تا نشان دهد این ربطها اگر بصورت رابطهء علت و معلول تفسیر شوند تا چه حد بی معنا هستند. مثلاً اینکه بین نرخ طلاق در ایالت مین و سرانه مصرف مارگارین در امریکا یک رابطه وجود دارد. رابطهای با ضریب همبستگی ۰٫۹۹۲۵۵۸ ! یا حتی جالب تر از آن حتی میتوان بین سرانه مصرف پنیر و میزان مرگ میر افرادی که در اثر پیچیدن ملافه در رختخواب جان خود را از دست می دهند نیز رابطه پیدا کرد و برای توجیه آن، نظریههای شبه علمی جذاب ساخت که صدها هزار نفر آن را در شبکههای مجازی به اشتراک بگذارند. زیست شناس وینی اریش ادر می گوید: «خرافات چیزی جز ارزیابی شتابزده رابطه رویدادها به مثابهی رابطه علّت و معلول نیست». با وجود آنکه زلزلهشناسان هنوز مجهولات بسیاری برای پیشبینی زلزله دارند، اما دستکم در یک چیز با یکدیگر همداستانند. هارپ و آنچه که در قالب این پروژه انجام میشود، بد یا خوب، مضر یا مفید، اما کمترین ارتباطی به وقوع زلزله ندارد.