You
Taekook_family+آه هیونگ نمیدونی وقتی اینجوری جلوم وایسادی و منتظر بیشتر از این هستی چقد خواستنیتر میشی.
_جونگکوک فقط خفه شو به کارت ادامه بده.
زبونش رو دور ناف تهیونگ کشید و مکی پر صدا زد. سرش رو بالا آورد و گفت:
+آه هیونگ تو نمیزاری به نیپلایات دست بزنم چون روشون خیلی حساسی،نظرت چیه اینبار با دستای من رو نیپلاهات به اوج برسی؟
_لعنت بهت جونگکوک،آهههههه
جونگکوک با کندن چسب ها از دور نیپلای تهیونگ شروع به زبون زدن به اونا کرد.
+تهیونگی چرا داری نگهش میداری؟ برام ناله کن هیونگ.
جونگکوک خوب میدونست با حرفهاش پسر رو داره تحت فشار قرار میده.
خوب میدونست با حرفهای کثیفش میتونه کاری کنه که تهیونگ به ارگاسم برسه!
با بالا دادن بیشتر لباس، لبه لباس رو بین لب های تهیونگ برد تا نگهش داره.
تهیونگ لباس رو بین لبهاش گرفت.
جونگکوک هنوزم داشت با دهنش نیپلاهای تهیونگ رو کبود میکرد.
بدن تهونگ از عرق و لیس هایی که بهش میزد خیس شده بود؛و این صحنه ای تحریک کننده رو براش میساخت.
+آه هیونگ نمیدونی چقد دلم برای بدنت تنگ شده بود! توعم دلت برام تنگ شده بود نه؟
_کوک میشه فقط کارتو بکنی؟
با گازی که که جونگکوک از نیپلایش گرفت آهه بلندی کشید.
جونگکوک کمکم زبونش رو به سمت پایین هدایت کرد و دور ناف پسر کشید.
با یک دستش در حال بازی کردن با نیپلای تهیونگ بود و با دست دیگهاش لبه شلوارک تهیونگ رو تو دستش گرفت. با پایین کشیده شدن یدفعه ای شلوارک و باکسرش توسط جونگکوک و برخورد هوای سرد اطراف به عضو سفت شدش هیسی کشید و لباسی که اسیر دندوناش بود به پایین افتاد.
جونگکوک با دیدن عضو سفت شده تهیونگ نیشخندی زد و گفت:
+هیونگ ببین چطوری برا من صاف کردی.
و نوک انگشتش رو دور عضو تهیونگ کشید.
تهیونگ لب پایینش رو گاز گرفت تا صدای نالههاش در نیاد.
جونگکوگ بعد از دیدن این حرکت، روی دوپاش ایستاد و همقد تهیونگ شد.
به چشم های براقش نگاه کرد و سرش رو جلو برد و لب های تهیونگ رو از زیر دندونهاش بیرون آورد و زیر لبهای خودش گرفت.
بوسه داغی رو شروع کرد. هردوتاشون غرق بوسه بودن که تهیونگ تحملش سر رسید و دستش رو به عضوش رسوند و لمسش کرد.
اون واقعا رو ابرا بود از لذتی که پسر بهش میداد.
آهش رو تو دهن جونگکوک رها کرد.
جونگکوک با فهمیدن این سرش رو عقب برد و به عضو تهیونگ که توسط دستش به بازی گرفته شده بود نگاه کرد.
+هیونگ قبلا انقد حرف گوش کن نبودی.
غرش ناراضی ای کرد و دستش رو روی دست تهوینگ گذاشت و از روی عضوش برداشت. لبش رو به گوش تهیونگ رسوند و بعد از لیسی که بهش زد گفت:
+برای اومدن عجله داری هیونگ؟ انقد دوست داری برام بیای؟
شروع به در آوردن شلوارک و باکسر خودش کرد. و عضوش رو روی باسن تهوینگ مالید.
تهوینگ دوباره ناله بلندی کرد.
_آه جونگکوک سریع باش.
جونگکوک دوباره لباش رو به گوش تهیونگ رسوند. +هیونگ بهم بگو که دلت برام تنگ شده بود.
_جونگکوک لط..لطفا کارتو ..آههههه ..بکن.
+بگو تهوینگ بگو که دلت برام تنگ شده بود.
_آه جئونننننن
جونگکوک دیگه تحملش به سر رسید و خیلی یهویی عضو خودش رو وارد تهیونگ کرد.
تهوینگ از درد قوسی به کمرش داد و نالهای ضعیف کرد جونگکوک دوباره و دوباره به کارش ادامه داد و بعد از تکرار چند باره این کار آههای دردمند پسر به نالههای لذت بخش تبدیل شد.
جونگکوک روی پسر زیرش خم شد و شروع به ضربه زدن بهش کرد و همزمان عضو تهیونگ رو دستش گرفت تا از اومدنش جلوگیری کنه.
_آه..آه جونگکوک بزار بیام آههه.
+هیونگ دلت برام تنگ شده بود مگه نه؟؟
_آه آره کوک اوممم دلم برا ضربه زدنای وحشیت به باسنم تنگ شده بود.
جونگکوک با شنیدن این دیوونه شد و عضوش رو بیرون کشید و تهیونگ رو به صورت داگی استایل درآورد و دوباره واردش کرد.
_آهههههههه
هردوتاشون به ارگاسم نزدیک شده بودن.
_جونگکوک من دارممیام.
+منم دارم میام هیونگ آههه.
جونگکوک ضربه هاش و تندتر کرد و با گرفتن عضو تهیونگ ،شروع به مالیدنش کرد. و هردو باهم به کام رسیدن. تهیونگ وسط میز ولو شد و جونگکوک هم کنارش دراز کشید. واقعا سکس نفس گیری بود.
+دلم برات تنگ شده بود هیونگ.
و تهیونگ رو در آغوشش کشید.