You

You

Selenophile 🌙

00:00


سلام

امیدوارم حالت خوب باشه، اسماعیل!

آه پناه بر خدا، از بس به اسماعیل ذهنم این مدت تلگراف زدم که داشت یادم می‌رفت این‌بار مخاطبم تویی.

از آخرین تلگراف می‌خوام برات بگم، می‌دونی داشتم به اسماعیل می‌گفتم که بعضی از آدم‌ها جنس غم و شادی‌هاشون فرق داره؛ مثلاً غمی که به دل تو اومده، رو دوش اون بیشتر سنگینی می‌کنه یا خنده‌ رو لب‌هاش از خنده تو شکفته.

بهش گفتم اسماعیل ما جز برکت و رحمت تو رو داریم، تویی که اسمت مامانه.

می‌تونم تبسمت رو، رو قلبم احساس کنم.

می‌دونی مامان تو بوسیدنی‌ترین و مهربون‌ترین هویت این جهانی.

بهش گفتم مامان‌ها مستقلن، قائده و قانون خودشون رو دارن، مثلاً می‌تونن خسته بشن، مثلاً اون‌ها هم می‌تونن دلسرد و ناامید بشن و از خودشون شرم نکنن.

به قول آقای شکوری بیایم کلیشه‌ها و حقیقت‌ها رو بهم تعمیم ندیم، مثلاً این‌که یه مامان از بچه‌اش بخواد دوری کنه یا بعد از زایمان از بچش خوشش نیاد، نشونه‌ی مامان بد بودن نیست.

تو قائده و قانون خودت رو داری، تو مهر و عشق خودت رو داری.

می‌دونی مامان تو سختی‌ها اگه زمین خوردی نگران نگاه من نباش، تو قوی‌تر از اونی هستی که بخوای برای من دست به زمین بگیری و بلند شی، تو باید برای خودت بلند بشی، برای روزهایی که بخندی و من از طنین صدای خنده‌هات سال‌ها خاطره بسازم.

دنیا بزرگه ولی نه به اندازه‌ی دل تو.

دنیا سیاه ولی نمی‌چربه به روشنایی وجود تو.

گل‌ها خوشبوان ولی نه به اندازه‌ی عطر وجود تو.

می‌دونی به اسماعیل گفتم، من آدمی‌ام که بارها آرزو کردم خدا از عمر من کم کنه و به عمر عزیزام ببخشه.

ولی تو مامانی و من آرزوهایی برام برآورده شد که هیچ‌وقت آرزوشون نکرده بودم، چون تو، قبل از من برای من، خواسته بودی‌شون.

خلاصه می‌خواستم بگم فقط امروز نه، بلکه تو تموم روزهایی که گذشت و می‌گذره تو ریشه‌‌ی محکم این وجودی، روزت مبارک سبزترین ریشه‌ی من🌱🤍

دوست دارم.


-selen🌙



Report Page