Weird
'Yoonisa⚠︎︎ هشدار: دارای محتوای حساس مثل قتل و درگیری.
---
انگشتش رو روی تیغهی براق و تیز چاقو حرکت داد و به رنگ سرخ خون زخم ایجاد شده روی دستش، نگاهی کرد.
- پس تو فکر میکنی قاتل ترسناک پروندهات یکی از آدمهای نزدیکته و بخاطر همینه که تو نمیتونی بفهمی کیه؟
بعد از پرسیدن سوالش، سرش رو بالا آورد و با لبخند به چهرهی نگران دوستپسرش خیره شد.
جیسونگ با ابروهایی بالا رفته به زخم تازه و خونی نگاه کرد. مطمئن نبود که درست میبینه یا نه، مینهو واقعا دستش رو با چاقو بریده و اینطور با هیجان به خون غلیظش زل زده بود؟
- آره اما مینهو، امشب یه کم... یه کم عجیب شدی...
پسر بزرگتر بلندتر از همیشه خندید و سمتش قدم برداشت.
- عجیب؟
دست آغشته به خونش رو روی گونهی جیسونگ گذاشت و لب بالای پسر رو بین لبهای خودش گرفت.
با این حرکت بود که جیسونگ دستهاش رو روی پهلوی مینهو گذاشت و با صدای آرومی گفت:
- چی کار میکنی؟ دستت زخـ...
حرفش اما با پیچیدن درد وحشتناکی داخل پهلوش، ناقص موند. مینهو همچنان لبهاش رو میبوسید و چاقو رو داخل بدنش میچرخوند.
- لعنتی، نباید انقدر زود میفهمیدی جیسونگ... میتونستم بیشتر باهات خوش بگذرونم!