موافقان و مخالفان دیوارکشی
حسن روحانی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، در جریان یک سخنرانی انتخاباتی در شهر همدان گفت: "اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود. شما آنها را نمیشناسید، من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهای تصمیم گرفتند که در تهران و در پیادهرو دیوار بکشند. آنها میخواستند پیادهرو زنانه و مردانه ایجاد کنند، همانطور که در محل کارشان بخشنامهی تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند".
استفاده از عبارتهایی چون "دیوار کشیدن بین زن و مرد" یا "زنانه-مردانه" کردن پیادهروها در صورت پیروزی یکی از نامزدها برای نخستین بار نیست که رخ میدهد. در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ از علیاکبر ناطقنوری به عنوان نامزدی نام برده میشود که در صورت پیروزی دست به چنین کاری خواهد زد. ادعاهای مشابهی - با حجم کمتر - سال ۸۴ دربارهی محمود احمدینژاد وجود داشت.
سخنان روحانی دربارهی دو رقیب اصلی انتخاباتی خود - محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی - با واکنش این دو و حامیانشان مواجه شد. آنها برنامه یا سابقه خود در مواردی نظیر زنانه-مردانه کردن پیادهروها، دیوارکشی یا حتی در مواردی تفکیک جنسیتی را انکار کردند و در عین حال به یادآوری اتفاقی در دهه ۶۰ پرداخته و تلاش برای "دیوار کشیدن" بین زن و مرد را به حامیان فعلی حسن روحانی (اصلاحطلبان فعلی، گروههای چپ اسلامی دهه ۶۰) منتسب کردند.
خبرگزاری فارس در همین زمینه دو ویدیو از آیتالله خامنهای منتشر کرد. ویدیوی نخست مربوط به دیدار او با اعضای دولت محمد خاتمی بود که رهبر ایران در بخشی از آن میگوید: "در دولت شما کسانی هستند که سال ۶۳ میخواستند بین دختر و پسر دیوار بکشند، من نگذاشتم". فارس ویدیوی دیگری از خطبههای نمازجمعه در سال ۶۴ منتشر کرده که در آن آیتالله خامنهای - رییسجمهوری وقت - در مخالفت با این مساله سخن میگوید.
به ادعای اصولگرایان، جریان دیوارکشی از جمله اتفاقهایی بود که در دهه ۶۰ از سوی نیروهای اصلاحطلب فعلی به راه افتاد، اما با مخالفت افرادی همچون آیتالله خامنهای، در نهایت ناکام ماند.
کدام یک درست میگویند؟
جریان "دیوار کشی" در دانشگاه به دهه ۶۰ و بازگشایی دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگی باز میگردد. در آن زمان و برای "اسلامی کردن دانشگاه" برخی تلاش کردند با ساختن "تیغهای" در یکی از کلاسهای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در جهت "اسلامی کردن" محیط دانشگاه قدم بردارند.
در آن زمان انجمنهای اسلامی دانشگاهها - که در مجموع "دفتر تحکیم وحدت" را تشکیل میدادند - و جهاد دانشگاهی عموما در اختیار نیروهای چپ خط امامی بود. نیروهایی که بعدها سنگبنای گروههای اصلاحطلب را گذاشتند. این نیروها در دههی ۶۰ در مجلس و دولت حضور داشتند و به واسطهی پشتیبانی آیتالله خمینی، در حاکمیت نیز جایگاه مناسبی داشتند.
فاطمه طباطبایی، همسر احمد خمینی، در گفتوگویی با "واحد خاطرات موسسه تنظیم و نشر آثار امام" گفته است که این اتفاق در دانشگاه تهران رخ داده بود و افرادی که "ظاهرا بچههای انجمن اسلامی" و "جهاد دانشگاهی" بودهاند "وسط کلاس بزرگ تیغه کشیدهاند". طباطبایی اشاره میکند که این مساله را پس از بازگشت به خانه با آیتالله خمینی در میان میگذارد و او فرزند خود، احمد خمینی، را مامور کرد تا در تماس با علی شیخالاسلامی، رییس وقت دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران، به او اعلام کند: "فردا صبح که کلاس تشکیل میشود، نباید این تخته باشد".
به گفتهی طباطبایی، افراد مسئول این کار قصد داشتند طی روزهای بعد با انتشار عکسی از نماینده آیتالله خمینی در دانشگاه در کنار این دیوار و انتشار آن در روزنامهها، برای عمومی کردن آن تلاش کنند. آیتالله خمینی اما با پیگیری ماجرا از طریق فرزند خود، احمد خمینی، خواستار ممانعت از این کار شد و دستور داد که در زودترین زمان ممکن این دیوار برداشته شود.
علی شیخالاسلامی، که در آن زمان رییس دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران بود، نیز در گفتوگو با "پرتال امام خمینی" تایید میکند که با تماس احمد خمینی و ابلاغ مخالفت نخستین رهبر جمهوریاسلامی این مساله منتفی شد: "نظر امام را با این محتوا و تعبیر اعلام کردند که چون چنین امری در عالم اسلام سابقه ندارد و به ما چنین دستوری ندادهاند، بنابراین کاری که در اسلام سابقه ای ندارد ما نباید نسبت به آن امر مبادرتی داشته باشیم. با همین جملات کوتاه ایشان به مساله خاتمه دادند و همه در مقام اطاعت برآمدند و دیوار برداشته شد و اوضاع به حال عادی بازگشت".
شیخالاسلامی در همین گفتوگو اضافه کرده بود: "آیتالله خامنهای که رییسجمهور وقت و خطیب نماز جمعهی تهران بودند، جمعهی همان هفته ضمن خطبههای نماز جمعهی تهران اعلام کردند که در یکی از دانشگاهها چنین قصدی بوده و حضرت امام با آن موافق نبودهاند و به همین دلیل موضوع منتفی شده است".