Voice!

Voice!

Zlatan

معرفی و تحلیلی گذرا بر صدا پیشگان موفق و خوش صدای صنعت بازی های ویدیویی که با صدای ماندگار، بی نظیر و تکیه بر خصوصیات خاص خود شخصیت هایی را درون داستان زنده می کنند که ما در ذهنمان از آن ها به عنوان اسطوره یاد می کنیم، اسطوره هایی که شاید بیشتر از دوستان مان با آن ها خاطره داریم.

(قسمت اول)

یک بازی برای رساندن پیام و هدف خود به داستانی خوب نیازمند است و اصلی ترین ستون تشکیل دهنده یک داستان خوب، شخصیت هایی عمیق و پرداخت شده هستند، نویسنده داستان می تواند خصوصیات اخلاقی، اعمال و تصمیمات شخصیت هارا را روی کاغذ در قالب یک کتاب به خوبی پردازش کند و نتیجه این کار سبب ِ خلق شخصیت هایی می شود که تا سال ها در یادمان باقی خواهند ماند، در بازی های ویدیویی و دیگر رسانه های صوتی/تصویری، این موضوع کمی متفاوت تر جلوه می کند، نویسنده داستان هر چقدر که شخصیت های بی نظیری در فیلم نامه و یا بازی نامه خلق کرده و پرورش داده باشد، با بازیگری و یا صداگذاری نا مناسب باعث می شود تا شخصیت درون داستان هیچ وقت جذاب جلوه نکند و در نهایت شخصیت هایی ناقص به داستان اثر ضربه می‌زنند! و اینجاست که صدا و طراحی هنری یک شخصیت در رسانه های صوتی/تصویری از کلمات نیز اهمیت بیشتری می یابند، مثال بارزی که میتوان از آن بهره مند شد می توان به تغییر صدا پیشه شخصیت "سم فیشر" محبوب در نسخه "لیست سیاه" مجموعه اسپلینتر سل اشاره داشت، جایی که اریک جانسون توانایی به نمایش گذاشتن خصوصیات اخلاقی سم فیشر را برای مخاطب ندارد و نقصی درون شخصیت اصلی داستان ایجاد می کند که فقط با صدای مایکل آیرونساید، صدا پیشه سابق سم فیشر، رفع شده و جادوانه شد.

با آیسگیمر در ادامه مطلب همراه باشید.

 شایان ذکر است که در قسمت دوم از این سری مقالات به صداپیشگان بیشتری خواهیم پرداخت و سپس به سراغ صدا پیشه های مونثِ موفقِ این صنعت دوست داشتنی خواهیم رفت.


توجه داشته باشید که نگارنده این مطلب قصد هیچ گونه ارزش گذاری و رتبه بندی بر روی صدا پیشگان، ستارگان موفق این صنعت را ندارد و صداگذاران لیست شده به عقیده بنده از ارزش یکسانی برخوردارند،


ترنس سی.کارسون (Terrence C. Carson)

Terrence C Carson


شخصیت شاخص: "کریتوس" (ترنس کارسون وظیفه صداپیشگی شخصیت کریتوس در تمام نسخه های مجموعه خدای جنگ از سال 2005 تا 2013 را بر عهده داشته است) 

کریتوس موجودی خارق العاده و فراموش ناشدنی است! 

استادِ خدا کُشی ای که ترجیح می دهد برای پرداختنِ تاوانِ سختی هایش قیام کند، قهرمان اروس، برای گرفتن انتقامش به المپ می رود و اولین چیزی که بیان گر قصد او برای انتقام گرفتن است فریاد و عربده های پر از خشم اوست که به دشمنانش می‌فهماند برای انتقام آمده است، از سختی هایی که کریتوس کشیده است هم بگذریم، باید گفت او نماد یک انسان است که درگیر انتقام و خشمِ سوزانش شده و دیگر جوانب فکری ای برای وی وجود ندارد، او اعمالی انجام می دهد که در نهایت مصیبت های بیشتری گریبان گیرش می شوند،

کریتوس همیشه در حال عربده کشیدن است، 

صدای خاص زمخت و خشن کارسون به بازی رنگی حماسی بیشتری بخشیده است،

صداهای کریتوس سرچشمه ای از خشم است، صدای خشن او که حاصل حنجره توانای "ترنس سی کارسون" می باشد، به قدری واقع گرا جلوه می کند که رعشه بر تن هر مخاطب می اندازد، گویی که تار های صوتی این گوینده همیشه آماده نبرد و جنگی خونین هستند! 

چه اشوبی شَوَم هردَم، که دل می بری از هرکس، چه جنجالی به پا کردی تو در این قلب دلواپس


 نقش "صدا"ی شخصیت ها در روایت داستان و حتی گیم پلیِ اثر اهمیت ویژه ای دارد و نباید اهمیت آن را دست کم گرفت.

روح اسپارتا، مردی شکست خورده که تنها مقصد و هدف او در زندگی اش انتقام است، مرد پوچی سرشار از خشم که اسیر رنج هایش است،

ترنس سی کارسون تمام احساسات کریتوس را به خوبی درک کرده و اجرایی عالی بر دوش شخصیت مذکور نهاند، کریتوس محبوب مارا در صنعت عظیم بازی های رایانه ای ماندگار کرد و تک تک احساسات کریتوس را در قالب صدای خود به همگان نشان داد.

جیمز مک کافری (James MC Caffrey)

James MC caffrey


 شخصیت ِ: مکس پین

مکس پین کوهِ غم و درد است. مردی که در دنیای سیاه و سرشار از ناامیدی خود اسیرِ غصه های دیرینه اش شده، مکس پین از تاثیرگذار ترین شخصیت های بازی های ویدیویی است، گویا که طلسمی بلای جانش شده تا هیچ گاه رنگ آرامش را در زندگی خود نبیند. او با تمام سختی های بر دوشِ خود که هر لحظه کمرش را خم میکنند، با تک گویی های بی نظیرش و چهره سردش قلب بسیاری از گیمر هارا تسخیر کرده و ما گیمر ها را که نظاره گران دنیای پر از درد او هستیم با صدای دیوانه وارش به درک و همذات پنداری بیشتری وا می دارد. مکس پین خلق شده به دَستان پر توان سم لیک، لبریز است از غم، درد، رنج، پشیمانی، و عشقی که تنها دلیل زنده ماندنش است، جدا از قلمِ بی نظیر سم لیک که چنین شخصیت (ها) و داستان گیرایی خلق کرد، 


این جیمز مک کافری بود که حاصلِ به نمایش آمدن صحیح ِ خصوصیاتِ اخلاقی شخصیت مکس پین برروی صفحات نمایش های مان شد،صدای خسته و در هم شکسته جیمز مک کافری با تمام خصوصیاتی که سم لیک برای ایجاد تک گویی ها و دیالوگ های مکس پین در سر داشته همخوانی بی نظیری دارد،کافری مکس پین را به خوبی شناخته، رفتار ها و احساست او را درک کرده و به خوبی به مخاطب القا می کند، او با صدای یخ زده اما داغ از درد خود مخاطب را می فهماند که قرار نیست در دنیای مکس پین اتفاقات خوبی به وقوع بپیوندد.

تروی بیکر (troy baker) 

Troy baker


در شخصیت ِ: جوئل 

تروی بیکر به یک ستاره بی بدیل در عرصه گویندگی تبدیل شده است، وی به واسطه استعداد و صدای استثنایی خود، مدام در حال تصرف تمام نقش های برتر صنعت بازی های ویدیویی است، تروی بیکر با ایفای نقش در بایوشاک:بی کران، شخصیت بوکر دوایت را به اوج احساسات در قالب یک شوتر اول شخص کشاند.

او در همان سال (2013) با ایفای نقش در نقشِ جوئل،صدایی بم و کمی پیر شده، در نشان دادن اینکه قصه هایی می توانند در بطن بازی های ویدیویی شکل بگیرند که حتی بهترین فیلم های سینمایی از روایت کردن چنین داستان ساختار شکن و این چنین قصه ای عاجز اند. نقش موثری بر جا گذاشت و این مهم به کمک دیگر موارد "آخرین از ما" را تبدیل به نمونه ای بی نظیر کردند،

بازی تو عالیه با این دل!


جوئل شخصیت شکست خورده ای است، رنج های بسیاری کشیده و در سال ها زندگی در جهانی پسا آخرالزمانی، چندین بار به زانو در آمده است، اما عشق هرگز نمی میرد، عشق به دختر از دست رفته اش موجب می شود که هنوز هم ساعتی که توسط دخترش به عنوان هدیه دریافت کرده بود را دور مچش ببندد، همه ما میدانیم جوئل با تمام رنج هایش سعی در پنهان کردن آن ها دارد و تلاش می کند تا خود را مردی قدرتمند نشان دهد، 

دیدار و آشنایی جوئل و الی را می توان یکی از برترین و عمیق ترین روابط احساسی در بین تمام بازی های ویدیویی دانست، رابطه عمیقی که به مخاطب پدر بودن را درس می دهد. 

رابطه ای که گیمر را در سفر پر مخاطره جوئل و الی همراه می سازد که با پیشروی در داستان عمیق و عمیق تر می شود، دیگر دست و پا زدن فایده ای ندارد و هیچ چیزی نمی تواند جلوی غرق شدن مخاطب را در بین احساست و این رابطه عمیق بگیرد، شکل گیریِ این روابط و اوج احساسات را نمی توان بدون صدا پیشگانی قدرتمند و قهار شاهد بود، جوئل بدون صدای بیکر قطعاً باعث پنهان ماندن خصوصیاتِ اخلاقی زیادی درون خود می شد، تروی بیکر به خوبی جَو حاکم بر فضای بازی را درک می کند و می داند چگونه در نقش یک پدر 40 ساله که خاطرات گذشته اش آزارش می دهند و درگیر ترسی بزرگ است، ترسی مخلوط شده با اطمینانی در دلش که نتیجه تجربه بیست سال زندگی در جهانی پسا آخرالزمانی می باشد، صحبت کند، تروی بیکر خصوصیاتی به شخصیت جوئل افزود که هر صداگذاری از پس انجامش بر نمی‌آید.

راب ویتاف (Rob wiethoff) 

Rob wiethoff


شخصیت ِ: جان مارستون

جان مارستون هم مانند بسیاری از شخصیت های حاضر در لیست، مردی شکست خورده و راز آلودی است، هنگامی که واکنش های جان مارستون را میبینیم، بر رفتارهایش پشت کنسول تحلیلی کوتاه می کنیم،صدای بم و خش دارش را می شنویم می توانیم به خوبی درک کنیم او درد و راز های زیادی درون خود پنهان کرده است، با وجود بی معرفتی روزگار و خیانت های نزدیکانش او هنوز با ادب بود و کاملا میدانست چطور با اطرافیانش رفتار کند، جان سعی داشت تا گذاشته اش را فراموش کرده و به هر نحو اشتباهاتش را جبران کند، سعی در پس گرفتن خانواده خود دارد، راهی سفر پر ماجرایی به مقصد آرامش می شود، به نظر می رسد طی سال ها به درک و فهم والایی از زندگی رسیده و اکنون می داند ارزش عشق بیشتر از تمام مزرعه، گاو ها، گوسفند ها و پول هایش است.  

،گیمری که با این مرد بزرگ همسفر شده باشد خاطرات بسیار زیادی پَس این عکس برایش نهفته است


این هفت تیر کش ماهر، ماهیتی خسته دارد صدای بم و گرفتهِ راب ویتاف احساس غربت و پشیمانی جان مارستون را به مخاطب منتقل می کند، از سوی دیگر این صدای با صلابت و گرفته، زمینه ساز شخصیت قوی و مرموزیست که از هیچ چیز نمی ترسد، غم و خشِ صدایش حتی در پسِ لبخند هایش مشهود است، راب ویتاف همه پشیمانی، گذشته و خصوصیات جان مارستون را با صدایش تحویل ما می دهد، جان مارستون شخصیت عمیقی و صدایی ماندگار تر دارد که محال است از ذهن دوست دارانش پاک شود، چهره او را فراموش کنیم صدایش را اصلا نمی توان فراموش کرد!

استیو دانز (Steve Downes) 

Steve Downes


شخصیتِ: مستر چیف 

مستر چیف یک سرباز شکست ناپذیر است، یک مرد نجیب که در راه نجات بشر قدم می نهاند، او مردی است که درد های زیادی را تحمل کرده و به تنهایی تضمین کننده ادامه یافتن بقای نسل انسان هاست، مستر چیف به خوبی میداند که در بین این انسان ها خیانت کارانی هم وجود دارند، این سربازِ وفادار کمتر صحبت می کند و تفکرات عمیقی در سر خود می پروراند، ذهنِ بازِ اسپارتان سبب می شود تا او برای مقابله با دشمنان آمادگی دائم داشته باشد، چیف صدای گرم و در عین حال لحنی ماشینی و بی حس دارد، او مرد قدرتمندی است که پایه های محکم انسانیت را بنا کرده و به راحتی می تواند با به زبان آوردن چند جمله کوتاه تا چندین هفته ذهن تان را درگیر و مشغول کند! 

با تمام بی حس بودن صدایش اما در عمق مردی سرشار از احساسات است.

تو همه گیمری و زندگی و مردگی می،! مثل حس نهفته توی عکس های قدیمی!!!!


مستر چیف به لطف استیو دانز تبدیل به چنین شخصیت عظیمی شد، صدای او استوار است و شخصیتی محکم و استوار تر پدید آورده که سعی در پنهان کردن احساست خود دارد، صدای ماندگار استیو دانز از زبان مستر چیف تا همیشه در گوش هایمان احساس خواهند شد.


الایاس توفکسس (elias toufexis) 

Elias toufexis


شخصیتِ: آدام جنسن

همخوانی صدای بی نظیر توفکسس در نقش آدام جنسن را هیچ کس دیگری به این زیبایی نمی تواند زنده کند، صدایی گرم که با بیان هر واژه ریشه امید در آن دوانیده شده تااینکه ...!

صدایی دلچسب در گوش هایمان احساس می شد، اما ناگهان و پس از مچاله شدن بی رحمانه او! و پس از انجام عمل های جراحی، اولین مواجه شدن گیمر با اوست که به طور میخکوب کننده ای بعد از وصل شدن قطعات ماشینی صدای بشدت سردی از سوی آدام جنسن به گوشش می رسد که نمادی از ماشینی شدن اعضای بدن اوست و این نشان دهنده توانایی بی نظیر توفکسس در اجرای لحن های متفاوت است. آدام جنسن که پس از حادثه ای دردناک (!) به نیمی انسان و نیمی ربات تبدیل شده، به دنبال یافتن هویتِ حقیقی خود است، سوالاتی درگیر کننده در ذهنش ایجاد می شوند که تمام بشر مشغول یافتن پاسخش است، انسانیت یعنی چه؟! مشغله های نا منتهانی وی سرچشمه ای از درد های گذشته اوست، اوکه مدام با خود می گوید نمی خواستم اینطور شود، نمیداند هنوز مانند یک انسان حس می کند یا نه، نمی داند که هنوز انسان است یا نه و نمی داند مردن بهتر از وضعیت کنونی اش است یا زنده ماندن، 

فقط کافیست گیمر خود را در شرایط آدام جنسن تصور کند تا درک کاملی از درد هایش بیابد، اصلا خواسته گیمر مهم نیست! خصوصیات جنسن و پرداخت شده وی به لطف صدای بی نظیر توفکسس خواه نا خواه گیمر را درون شرایط و منطق حاکم بر جهان بازی غرق می کند!


صدای جنسن بی روح است، اما در اعماق این بی روحی فریاد هایی امیخته با درد را در لایه های صدایش می توان شنید. صدایی که لحن متفاوتش هیچ گاه فراموش نمی شود و در دو حالت انسانی و ماشینی در حال جدلی بی انتها است،

لقب شاهکار کاملا برازنده صداگذاری توفکسس می‌باشد و تلاش و صدای استثنایی ِ او نشان دهنده اوجِ شاهکار یک صداگذار (صداپیشه) می باشد.

کاری از آیسگیمر

منتظر قسمت دوم این مقاله باشید...

Report Page