Vegas

Vegas


وگاس تازه از ماموریت برگشته و تو یکی از بادیگاردای جدیدشی که فقط تعریف این مردو شنیدی و تا حالا از نزدیک ندیدیش‌ و این به ترست ازش اضافه میکنه.

وقتی ماشین توی پارکینگ نگه میداره، تو وظیفه داری تا بری و در ماشینو برای وگاس باز نگه داری. اون مرد وقتی پیاده میشه، نگاهش رو بهت میدوزه و با چشمایی که ریز شده بهت خیره میشه؛ به این فکر میکنه که "من کی بادیگارد دختر استخدام کردم؟" و بعد متوجه میشه که تو داری از ترس قالب تهی میکنی و پوزخندی میشینه رو لباش.

حالا این قضیه براش سرگرم کننده اس! نمیدونه تو رو کی یا کِی استخدام کرده ولی میخواد بدونه تو توی کارت چقدر خوب یا بدی پس بهت میگه که باهاش بری اتاق تیر اندازی و همینطور که پشت سرش راه افتادی ازت سوال میپرسه.

-کی استخدامت کرده؟

تو نمیدونی پس جوابشو صادقانه میدی! فقط میدونی که یه نفر بهت زنگ زده تا به این عمارت بیای و بقیه چیزارو بادیگارد های دیگه بهت گفتن و تو انجام دادی.

هرچند به توانایی های خودت ایمان داری و مطمئنی که توی اتاق تیر اندازی قراره برخلاف انتظار وگاس خوب پیش بری‌ ولی هنوزم اون پوزخند لعنتیش رو لباشه و این رو مخه!

وقتی میرسین اونجا، وگاس بهت یه هفت تیر میده و همراه پوزخند بهش یه نگاه تحقیر آمیزم اضافه شده.

-سه تا شلیک، هدف متحرک

بعد از اینکه هدفونو روی گوشت گذاشتی، اسلحه رو ازش میگیری و به تعدادی که گفته بود شلیک میکنی.

به اضطرابی که تو خونت جریان داشت اجازه نمیدی که باعث لرزش دستات بشن و این یه نقطه قوت برای تو محسوب میشد که وگاس ازش خبر نداشت.

لبخند برعکسی روی لبای وگاس نشسته و تعجب و سورپرایز توی چشماش کاملا مشهوده وقتی هرسه تا گلوله ای که زدی یه سوراخ بزرگ وسط کاغذ درست کرده.

لبخند مغروری روی لبات نقش میبنده وقتی نگاه تحسین آمیز وگاس رو میبینی و اسلحه رو روی میز کنارت میذاری.

"هومی" از بین لبای وگاس بیرون میاد و سرشو به نشونه تایید تکون میده. دستشو بالا میاره و چند تا ضربه به شونت میزنه و بعد کمی فشار میده.

- به جمعمون خوش اومدی انجل

Report Page