Untitled
www.pasargadnews.ir - Super Userنگاهی به جریانهای سیاسی و نقش آنها در مناسبات قدرت در سیرجان ( بخش پایانی)
به نام مردم، به کام قدرت!
- ابوذر خواجویینسب
در سه شماره گذشته و با تاکید بر جریان اصلاحات نگاهی انداختیم به جریانهای سیاسی و نقش آنها در مناسبات قدرت در سیرجان. شهرستانی که یکی از سیاسیترین شهرهای استان محسوب میشود. آنچه در سه تحلیل پیشین آمد معطوف به این نکته بود که رقابت اصلي سياسي در سیرجان همواره در كنش «چپ» و «راست» ديروز و «اصلاحطلب» و «اصولگراي» امروز و بهخصوص در بزنگاههاي انتخابات مجلس رقم خورده؛ بزنگاهي كه يك روز راستگرايان را بر سرير نشانده و روز ديگر اصلاحطلبان را ساكن خانه قدرت كرده. نکته دیگر اینکه هر زمان خانه قدرت در سیرجان مستاجری به نام اصولگرایان و یا اصلاحطلبان داشته، مجال حضور برای تفکرات جناح رقیب فراهم نبوده است و میل به یکدست شدن حاکمیت باعث شده تا مناسبات قدرت در سیرجان از چهارچوبی اخلاقی و دموکراتیک پیروی نکند. گویی هر زمان که بخت يك جناح باز ميشود، عصر عسرت و حسرت جناح ديگر شروع ميشود. آنچه میتوان از مجموع این مباحث نتیجه گرفت این است که در معادلات قدرت در سیرجان، اصولگرایان همواره دست بالا را داشتهاند، اما این میان اصلاحطلبان و برخی دیگر از کانونهای سیاسی نیز با ایفا کردن نقش «اپوزیسیون خارج از قدرت» مانع از آن شدهاند که سیاست در سیرجان از حداقلهای اصل «پلورالیسم» سیاسی بیبهره باشد.
نیروهای اپوزیسیون در شهرستان سیرجان
با توجه به روندها و رقابتهای سیاسی در سالهای پس از انقلاب، گروهها و افراد زیر را میتوان به عنوان کانونهای اصلی قدرت در سیرجان معرفی کرد. گروههایی که در سالهای گذشته یا در درون قدرت حاکم یا بیرون از جریان قدرت حاکم، بیشترین تاثیرگذاری را در ساخت قدرت سیاسی در سیرجان داشته اند.
1. اصولگرایان
اصولگرایان را شاید بتوان پرنفوذترین گروه سیاسی در سیرجان دانست. آغاز قدرتنمایی آنها به انتخابات مجلس دوم و پیروزی سیداحمد حسینی برمیگردد. حسینی که بعدها خود را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و جنجالیترین نمایندگان جناح راست در ایران معرفی کرد، در واقع پدر معنوی اصولگرایان سیرجان است که در مجلس با عنوان «حسینی سیرجانی» شناخته میشد. او در دوره دوم مجلس یکی از هشت نمایندهای بود که با طرح پرسش از علیاکبر ولایتی وزیر خارجه وقت، به افشای سفر یک هیات امریکایی به تهران برای طرح یک معامله تسلیحاتی پرداختند. موضوعی که به جنجال «مکفارلین» معروف شد و البته انتقاد شدید امام خمینی (ره) از این هشت نماینده را نیز در پی داشت.
با توجه به تعاریف رایج باید گفت اصولگرایان در سیرجان در بیشتر سالهای پس از انقلاب در قالب نیروی سیاسی در قدرت جای میگیرند. سالها مهمترین مناصب مدیریتی در سیرجان در اختیار آنها بوده است و حتی در سالهایی نیز که اهرم مهم خود یعنی نمایندگی را از دست دادهاند، باز هم به صورت تمام و کمال قدرت از دست آنها خارج نشده است. نوع برخورد آنها با گروههای رقیب در سالهای در دست داشتن قدرت سیاسی، حاکی از یک نگاه «حذفی» بوده است. راستگرایان با دوری جستن از اصل پلورالیسم سیاسی و با اتخاذ یک رویه مونیستی، راه را بر سایر گروههای سیاسی برای قرار گرفتن در هرم قدرت سیاسی سیرجان مسدود کردهاند. البته این روند با روی کارآمدن دولت حسن روحانی دچار تغییر شده و اصولگرایان سیرجانی در چند سال گذشته با از دست دادن برخی مناصب مهم، به اپوزیسیونِ بیرون از قدرت تبدیل شدهاند. هر چند که باید اذعان کرد، شخصیت کاریزماتیک و نفوذ معنوی سیداحمد حسینی سبب شده تا این گروه سیاسی کمترین تششت و چنددستگی را تجربه کند.
2. اصلاحطلبان
پیروزی شگفتآور محمد خاتمی در انتخابات سال 76 سبب شد تا پس از مدتها پاندول سیاست ایران از سمت راست به سمت چپ حرکت کند و عملاً واژگان اصلاحطلبی و اصلاحات وارد ادبیات سیاسی کشور شود. این اتفاق معادلات فضای سیاسی سیرجان را نیز دستخوش تغییرات اساسی کرد و سبب شد تا چپگرایان سیرجانی فعالتر از گذشته بر قدرت سیاسی تاثیرگذار باشند و به عنوان یک نیروی مهم مطرح شوند. این در حالی بود که چپگرایان سیرجانی در تمام سالهای دهه 60 و سالهای ابتدایی دهه 70 همواره زیر سایه راستگرایان سنتی قرار داشتند. با وجود این، اصلاح طلبان سیرجانی نمونه بارز اپوزیسیون هستند که با ابزارهای قدرت خود نظیر رسانههای محلی از طریق تاثیرگذاری برافکار عمومی و نفوذ مهرههای فراشهرستانی خود در پایتخت توانستهاند با کاستن از جو انحصارطلبی و تمامیتخواهی، اندکی وجهه دموکراتیک به ساخت قدرت سیاسی در سیرجان بدهند.
البته این روند در دو سال ابتدایی دولت تدبیر و امید معکوس شد و اصلاحطلبان بر خلاف همه شعارهای خود در سالهایی که نقش اپوزیسون خارج از قدرت حاکم را داشتند با به دست گرفتن قدرت و با اتکا به مهرههای پرنفوذ خود در دولت حسن روحانی، عملا راه را برای تقویت ساختارهای دموکراتیک شهر و نقشآفرینی اپوزیسیونها در ساخت قدرت سیاسی مسدود کردند.
- 3. مستقلین
پیروزی چهرهای به نام شهباز حسنپور در انتخابات مجلس هشتم، آغاز قدرتنمایی گروهی سیاسی بود که خود را «مستقل» مینامیدند. در واقع همه مناسبات قدرت و نقش همه نیروهای بیرون و درون قدرت سیاسی در سیرجان را باید به دوران پیش و پس از شکلگیری این گروه مرتبط دانست. عمده چهرههای اصلی این گروه، مدعی میانهروی در حرکتهای سیاسی خود هستند. هر چند که لیدر این گروه یعنی شهباز حسنپور، در محافل سیاسی استان و کشور، در قامت یک اصولگرا شناخته میشود. برآیند کنشهای سیاسی او در گذشته نیز حاکی از آن است که حسنپور در مقطعی در دسته اصولگرایان نزدیک به محمد باقر قالیباف قرار داشته و در سالهای اخیر نیز در دسته فراکسیون رهروان ولایت یا همان طیف نزدیکان به علی لاریجانی قرار گرفته است. هر چند که حسنپور در مصاحبههای مطبوعاتی خود مدعی است که هم اصولگراست و هم اصلاحطلب و نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا و تمایل دارد به عنوان یک چهره فراجناحی و مستقل شناخته شود. این گروه را علیرغم ادعای مستقل بودن و برهم زدن معادلات رایج سیاسی در سیرجان باید در لیست فهرست اصولگرایان معرفی کرد. با این تفاوت که به خاطر مشی نامشخص و همچنین داشتن خاصیت انعطافپذیری سیاسی، با روی کار آمدن شهباز حسنپور تبدیل به قویترین گروه سیاسی شدند. به خصوص که در سالهای 86 تا 92 اصولگرایان سنتی و اصلاحطلبان رادیکالی را از چرخه قدرت در سیرجان حذف کردند.
- 4. نهادهای مذهبی
نهادهای مذهبی نیز در سالهای گذشته بر قدرت سیاسی در سیرجان تاثیرگذار بوده اند. برای مثال برخی معتقدند چند چهره مهم اجرایی شهر، نیروهایی هستند که به پشتوانه نهادهای مذهبی بر سرکار آمدهاند. این گروهها بیشتر در دسته اصولگرایان سنتی قرار میگیرند، اما با توجه به موقعیت مذهبی که دارند، سعی کردهاند سلایق سیاسی خود را از دید مردم پنهان کنند.
- 5. نشریات محلی سیرجان
نشریات محلی سیرجان به این نکته شهره هستند که تيراژشان- به نسبت جمعيت مخاطبان- از بسياري نشريات سراسري و نشريات مراكز استانها هم بالاتر است. از سوی دیگر سیرجان به شهر مردمان روزنامهخوان معروف است و برخی از معادلات سیاسی شهر به خصوص در بزنگاه انتخابات مجلس به دست مطبوعات تعیین میشود. این موارد سبب شده تا نشریات سیرجان بر معادلات قدرت تاثیرگذار باشند.
- حرف آخر...
برآیند مناسبات قدرت در سیرجان نشان میدهد که این نیروها انحصارطلب، اقتدارگرا یا تمامیتخواه هستند و هیچگاه تاب تحمل رقیب چه در مجموعه قدرت و چه خارج از آن را ندارند. کما این که به مجرد دستیابی به قدرت، دو سیاست یا استراتژی اساسی به نام های «پاکسازی» و «تخریب» را سرلوحه کار بعدی خود قرار میدهند. رویه اول مربوط به رقبای داخل قدرت است و دومی شامل رقبای خارج از قدرت میشود. حال آنکه در نظام سیاسی مردمسالار، مطلوب آن است که قدرت به گونهای توزیع شود که باعث یکدست شدن و سلطه گروهی خاص بر تمام مردم نگردد. پس به طور طبیعی، در این گونه نظامها، هر گروهی که به قدرت برسد، با یک یا چند گروه دیگر، مشارکت و همنشینی مسالمتآمیز دارد. از سوی دیگر، وقتی اپوزیسیونی از راههای قانونی به قدرت برسد؛ به طور طبیعی،گروه یا گروههای دیگری، خلأ اپوزیسیون قانونی را پر میکند. گروههای سیاسی در سیرجان باید این اصل را بپذیرند و برای برقراری یک جامعه سیاسی پویا در سیرجان تلاش کنند. فراموش نکنیم كه برآمدن نظم سياسي بر پايه آرای مردم، گردن نهادن به حقوق و آزاديهاي اساسي، چرخشي شدن تمام مناصب، پذيرش اپوزيسيون فعال و كنار آمدن با جامعهاي آزاد، متكثر و چندصدايي، تنها از راه توسعه سیاسی میگذرد.
Source www.pasargadnews.ir