Uni

Uni

عشق بی همتا
Selen

Part:1

🌼🌼🌼🌼🌼🌼

🌼🌼🌼🌼🌼

🌼🌼🌼🌼

🌼🌼



صبح با صدای چرت الارم بیدار




 شدم.لنتی چقد صداش ازار دهندس ....دستمو محکم کوبیدم روش تا خفه شه ....انگار وقت رفتن ب دانشگاه بود....پوف مم خوابم میاد.ب طرف دسشویی رفتم و عملیات لازم رو انجام دادم ب طرف کمد لباسام رفتم و یه هودی سیا با شلوار سفیدیو برداشتم بعد خوردن یه تیکه بسکوییت ب طرف دانشگاه حرکت کردم.


وارد کلاس شدم. هنو کسی نیونده بود با بی حوصلگی کیفمو پرت کروم روی صندلی و خودمم نشستم هندزفریامو از تو کیف کشیدم بیرون و گذاشتم توی گوشم....هوف تازه ده دیقه گذاشته

یه نگا سرسری ب کلاس انداختم

نگام قفل شد روی دختر و پسری ک داشتن جر و بحث میکردن :

*عوضی چی شده ؟ یکی دیگه اومده جا من ؟! اره ب خاطر همون میخوای ترکم کنی...

پسره دستی ب پیشونیش کشید و چیزی نگفت ک دختره باز شروع کرد.

هه ، خو ک چی میاین هی رل میزنین ک خیانت میکنین ک تش بشه این ؟ همش از روی هوسه ، خو درسه دیگ عشق ک وجود نداره البته برا من . اصن فکرشو هم نمیکنم ک یه روزی عاشق بشم . چون یا خیانته یا هم یه طرفه.....همینجور داشتم فک میکردم با نیشگونی ک:

_کثافت چرا همچین میکنی ؟

+گمشو پاشو استاد اومده کلاس تو نشستی ؟

اروم بلند شدم...

استاد: خوب امروز جلسه معارفه هس و من طرز درس دادنم رو براتون شرح میدم. اول از همه انضباط برام بیشتر از درس مهمه . ب درس گوش ندادن ، خوابیدن سرکلاس بدم میاد . من تلاش میکنم ک کلاسم خشک و جدی نباشه ولی رو هوا هم نباشه ینی طوری ادارش میکنم ک ن خشک باشه ن رو هوا.


سوکی :اووووف ی رو داشت حرف میزد داشت ریقم در میومد

یکم فکردم ک چکار کنم یهو از کرم ریزی های دوران دبیرستان یادم افتاد الان وقتشه..... استاد پا تختس منم ک میز دومم اینه ....

خودکارمو برداشتم عکس استادو ب داغون ترین شکل ممکن کشیدم براش ی دماغ گنده گذاشتم دو سه تا خال یکی رو گردنش یکی رو صورتش یکی رو دماغش

یکم چسپم ریختم روش ....

زدم ب مینهو میدونس میخوام چیکا کنم 

×هواتو دارم پسر

_خاک پاتم 

استاد پشتش ی ما بود از دور ب بچها اشاره کردم

رفتم ورقه رو چسبوندم ب باستنش

دویدم نشستم

دست میزد ب پشت کمرش ک ببینه چیه بهش چسبیده ولی نمیفهمید.... همه میخندیدن ....

_حال کردی

×تو روحت

_من سر کلاس بی طاقتم همش هنر نمای میکنم اگ بد شد ببخشید

استاد برگشت و دید ک همه دارن میخندن جوری زد رو میز ک فک کردم الان میره دوتیکه میشه

استاد: ب چی میخندیدن!!

__


* وای چقد خندیدم 

^ عالی بود. 

*درسته خندیدم خوشم اومد اما ی اشی براش بپزم صب کن

^اوه من سرم برا ی دردسر درد میکنه....

استاد :وقت استراحته میتونید تشریف ببرید بیرون

_پاشدم کابشنمو پوشیدم زدم بیرون

*استاد ، استاد صبر کنید کارتون دارم

*استاد ی پسره نقاشیتونو کشید تو کلاس چسبوند بهتون برا همین همه میخندیدن

استاد با جدیت ابروهاشو بهم گره زد و گفت ؛ شما میدونین کار کیه ؟

^بله استاد 

*بله استاد

خب کیه ! 

*اون پسره ک میز دوم میشینه .....



#Unique_love


🌼

🌼🌼

🌼🌼🌼

🌼🌼🌼🌼🌼

🌼🌼🌼🌼🌼🌼

Report Page