گیاهخواری یا تویوتا پریوس

گیاهخواری یا تویوتا پریوس

امیرشاهزید


بسم الله الرحمن الرحیم

مشهور است که پرزیدنت هربرت هوور (رئیس جمهور آمریکا در 1929–1933) به مردم آمریکا قول داد که «یک مرغ در هر قابلمه و یک خودرو در هر گاراژ» باشد. اما چنان که کتی فرستون فعال حوزه سلامت و نویسنده کتاب‌های پرفروش می‌گوید: «با توجه به اینکه گرم شدن آب و هوای زمین به مرز خطرناکی رسیده، بسیاری از مردم در مورد توصیه هوور برای استفاده از خودرو تجدید نظر کرده‌اند. به نظر می‌رسد که حالا نوبت به نگرانی در مورد مرغ‌های هوور باشد.»


در پی گزارش تاریخی «سایه بلند دام‌ها» که سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) در سال 2007 منتشر کرد،‌ کتی فرستون مقاله بسیار بحث‌برانگیزی با عنوان «گیاهخواری، تویوتا پریوس جدید است» نوشت. در گزارش فائو آمده بود که تولید گوشت، دومین و یا سومین عامل تخریب کننده محیط زیست در هر سطح و هر مقیاسی است؛ از مقیاس محلی گرفته تا مقیاس جهانی. همچنین صنعت تولید گوشت متهم ردیف اول فرسایش زمین، آلودگی هوا، کمبود آب، آلودگی آب، انقراض گونه های جانوری، از بین رفتن تنوع زیستی و تغییرات آب و هوایی است. هنینگ استین‌فید3 که نویسنده ارشد این گزارش بود نوشت: «امروزه دام‌ها یکی از عاملان اصلی حادترین مشکلات زیست محیطی زمین هستند. بهبود وضع فعلی، نیازمند اقدام فوری است.»


تشبیه کم خوردن یا نخوردن تولیدات حیوانی با راندن ماشین هیبریدی و کم مصرف تویوتا پریوس، و خوردن گوشت با راندن یک خودرو هامر سنگین و پرمصرف، شاید اغراق آمیز به نظر برسند اما در حقیقت این تشبیه جالب توجه،‌ میزان گازهای گلخانه‌ای تولید شده در صنعت گوشت را دست‌کم می‌گیرد. در سال 2006 تحقیق دانشگاه شیکاگو نشان داد که برای کاهش تولید کربن، رژیم وگن حتی موثرتر از رانندگی با خودروهای هیبریدی است.

دانشمندانی که این محاسبات را انجام دادند به این نتیجه رسیدند که یک راننده خودروی تویوتا پریوس که رژیم غذایی مبتنی بر گوشت دارد مشارکت بیشتری در گرم شدن زمین دارد تا راننده یک جیپ شاسی بلند هامر که از رژیم گیاهی استفاده می‌کند.


همانگونه که ازرا کلین در سال 2009 در واشینگتن پست نوشت: «شواهد قوی وجود دارد که گوشت یکی از بزرگترین عوامل موثر در گرم شدن آب و هوای زمین است؛ خیلی بیشتر از بخش حمل و نقل جهانی.»


یک از دلایل گرم شدن آب و هوای زمین، گاز متان است. برخی از مردم خارج شدن باد از گاوها را شوخی می‌پندارند اما تولید گاز متان توسط دام‌ها، شوخی نیست. گاوها از دو سوی جهاز هاضمه شان مقدار زیادی گاز متان تولید می‌کنند. دانشمندان تولید حجم عظیم گاز متان را یکی از بزرگترین تهدید‌های آب و هوایی زمین می‌دانند.


البته این پایان ماجرا نیست. گزارش سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد حاکی از آن است که دام‌ها عامل تولید 65 درصد گاز اکسید نیتروژن ناشی از فعالیت انسان هستند. این گاز یکی از قوی ترین گازهای گلخانه‌ای است. فائو همچنین در گزارش خود نتیجه گیری می‌کند که نگهداری دام‌ها در مجموع عامل تولید 18 درصد از گازهای گلخانه‌ای است یعنی بیشتر از مجموع گازهای گلخانه‌ای تولید شده توسط خودروها، کامیون‌ها، اتوبوس‌ها، قطارها، کشتی‌ها و هواپیماهای جهان.


همچنین در گزارش سال 2009 مجله ساینتیفیک آمریکن آمده :«تولید گوشت گاو برای تغذیه انسان، هزینه زیست محیطی گزافی دارد؛ چون گاو مقدار فراوانی گازهای گلخانه‌ای تولید می‌کند». مطابق این تحقیق، گاز‌های گلخانه‌ای متصاعد شده به ازای تولید یک کیلو گوشت گاو، 58 برابر بیشتر از گاز متصاعد شده از تولید یک کیلو سیب‌زمینی است.


در کتابچه ای که برای کنسرت زندگی زمین توزیع شد نوشته شده بود: «نخوردن گوشت، موثرترین روشی است که می توانید برای کاهش ردپای کربنی تان پیش بگیرید.» برخی از مردم تصور کردند که این بزرگنمایی است اما واقعا بزرگنمایی نیست و واقعیت دارد. حتی گروه دفاع زیست محیطی که معمولا مواضع رادیکال ندارد محاسبه کرده است که اگر هر گوشتخوار آمریکایی تنها یک بار در هفته به جای مرغ، از غذاهای گیاهی استفاده کند، اثر آن در کاهش تولید گازهای کربنی معادل جمع‌آوری نیم میلیون خودرو از خیابان‌ها خواهد بود.


چندان تعجب‌آور نیست که صنعت گوشت آمریکا مدعی شده که پرورش دام‌ها، عامل گرم شدن آب و هوای زمین نیست. آنها قصد دارند تا مردم عادی و مقامات دولتی را متقاعد کنند که گزارش فائو در مورد صنعت گوشت، اغراق آمیز بوده است. اما در سال 2009، انستیتو معتبر دیده‌بان جهان، گزارشی منتشر کرد که گزاش فائو در برابر آن، فوق العاده محافظه‌کارانه می نمود. این گزارش جامع و بسیار گسترده را رابرت گودلند، دانشمند حوزه کشاورزی و مشاور بانک جهانی با همکاری جف آن‌هنگ نوشته (کسی که 23 سال اخیر مشاور ارشد محیط زیست در بانک جهانی بوده) تهیه کرده اند. این گزارش به این نتیجه خیره کننده می رسد که حیواناتی که برای غذای انسان پرورش داده می‌شوند، در حقیقت عامل تولید بیش از نصف گازهای گلخانه‌ای تولید شده توسط انسان هستند. این دو نویسنده در پایان گزارش خود همچنین نتیجه‌گیری کرده‌اند که خوردن گیاهان به جای حیوانات، مؤثرترین گام در جهت مقابله با تغییر شرایط آب و هوایی جهان خواهد بود. چرا که «این رژیم غذایی به سرعت باعث کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای می شود و اثرات آن بسیار سریعتر از اثر جایگزین کردن سوخت‌های فسیلی با انرژی‌ها نو، نمایان خواهد شد.


زمان عمل فرا رسیده است

شواهدی قوی و مدام رو به افزایش حاکی از آنند که میان انتخاب‌های غذایی سالم و انتخاب‌های مسئولانه اجتماعی و زیست محیطی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. اما آگاهی از این ارتباط فایده چندانی نخواهد داشت اگر همچنان به سبک و سیاق زندگی سابق مان ادامه دهیم.


هر چند اتکا به سیاست‌های دولتی جهت تاثیرگذاری اجتماعی، بحث‌برانگیز هستند اما شاید بتوان در این حوزه، از قدرت اجرایی حکومت استفاده کرد. مثلاً چرا ما نباید برای چیزهایی که به حال دنیا مضر هستند و در دراز مدت برای جامعه ما هزینه در بر دارند مالیات وضع کنیم؟ چه می‌شود اگر مثلاً مالیات بر درآمد را کاهش دهیم و به جای آن، مالیات فعالیت‌های مضر برای سلامت و محیط زیست را بالا ببریم؟ این از لحاظ اقتصادی یک شیوه بی ضرر برای رسیدن به سلامت بیشتر مردم و نیز جهان سالم‌تر است.


آیا زمان آن فرا نرسیده که با در نظر گرفتن مشوق‌های مالی، مردم را تشویق به تغییر سبک زندگی‌شان کنیم؟ سبک زندگی سالم هم باعث سالم‌تر شدن کره زمین می شود و هم ریسک ابتلا به بیماری‌های مضمن را که هزینه هنگفتی به اقتصاد ما تحمیل می‌کنند، کاهش می دهد. آیا بهتر نیست که برای کشاورزی شیمیایی، مالیات سنگین وضع کنیم و درآمد مالیاتی حاصل از آن را در قالب یارانه به شیوه‌های ارگانیک پرورش مواد غذایی اختصاص دهیم؟ یا اینکه برای فست فود‌ها مالیات در نظر بگیریم و درآمد حاصل را به صورت یارانه به پرورش میوه‌های تازه و سبزیجات اختصاص بدهیم؟ یا برای تولید شربت پرفروکتوز حاصل از ذرت مالیات وضع کنیم و درآمد حاصل از آن را صرف کاهش قیمت سبزیجات تازه کنیم تا مردم بیشتری بتوانند آن را بخرند؟ آیا بهتر نیست بر محصولاتی مانند گوشت که گازهای گلخانه‌ای فراوانی تولید می کنند، مالیات سنگینی وضع کنیم و درآمد مالیاتی آن را صرف ساخت باغچه‌های میوه و سبزی در مدارس و یا محله‌های مختلف شهرها کنیم؟


صرفنظر از تلاش‌های دولت، آیا زمان آن فرا نرسیده تا جامعه تجاری نیز وارد عمل بشود؟ آیا بهتر نیست که شرکت‌های عرضه کننده بیمه ی سلامت، مشتریان خود را از مزایای رژیم غذایی گیاهی آگاه کنند یا با لابی کردن، باعث عرضه غذاهای سالم‌تری در مراکز رسمی چون مدارس و بیمارستان‌ها شوند؟ آیا اگر شرکت‌های بزرگ به کارمندان و کارگرانی که سبک زندگی سالم‌تری را انتخاب می‌کنند، پاداش و مزایا پرداخت کنند، هزینه‌های هنگفتی که صرف بیمه‌های درمانی پرسنل می‌شود، کاهش نخواهد یافت؟


و اگر هر یک از ما بدون وابستگی به دولت، کارفرما و یا هر شخص دیگری، یک سبک زندگی و رژیم غذایی سالم‌تر انتخاب کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ اگر ما به جای استفاده از چربی‌های اشباع شده و همچنین فست‌فود (شمار کسانی که امروزه از این مواد غذایی ناسالم استفاده می‌کنند تاکنون در دنیا سابقه نداشته است) به سوی یک رژیم غذایی سالم‌تر، زندگی سالم‌تر و جهان سالم‌تر حرکت کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟


نتایج این تغییرات بسیار رضایتبخش خواهد بود: با توجه به اینکه ما غذاهای بهتر و ارزانتری خواهیم خورد، هنگامی غذا خوردن، عموما احساس شادی خواهیم کرد. با توجه به اینکه تغییر سبک زندگی ما باعث کاهش هزینه‌های درمان خواهد شد، از محل این صرفه‌جویی می‌توان مقدار زیادی از مشکلات سیستم درمانی را حل کرد و اقتصاد کشور، رو به پایداری خواهد رفت. البته کاهش هزینه‌های درمان در نهایت باعث سلامتی بیشتر ما خواهد شد. علاوه بر این، تغییر سبک زندگی موجب کاهش ناگهانی تولید گازهای گلخانه‌ای و در نتیجه برخورداری از یک آب و هوای پایدارتر خواهد شد.

Report Page