Torture

Torture

KS

با پوشیدن لباس های مناسب کارش وارد اتاقکی شد که بوی خون و تفعن همه جارو گرفته بود. مانیتور هایی که سر تا سر دیوار ها نصب بودن نشون میدادن امروز هم افراد زیادی قراره به تماشای کارش بشینن. با نگاهی به تخت وسط اتاقک، قربانی امشبش رو که یک مرد جوون بود نظاره کرد. بدون فوت وقتی از تماشاگرا خواست که نظر بدن باید اول چه کاری باهاش انجام بده. تک تک نظرا رو آروم آروم خوند.


"اول پوست شکمش رو بکن"


"دستاشو قطع کن"


"پاهاشو بشکون"


"با پتک بزن تو شکمش"


"بپزش"


و...


سری به آرومی تکون داد و به گوشه اتاق قدم برداشت. 

-نگران نباشین... من همشو انجام میدم...

Report Page