Three Billboards Outside Ebbing, Missouri

۱۰/۱۰

Three Billboards Outside Ebbing, Missouri یکی از معدود فیلم‌هایی‌ست که اسمش به طور مشخص به داستان مربوط است! و این فیلم دقیقا داستان ۳ بیلبورد بیرون از شهر ابینگ در میزوری است که همه‌چیز از همانجا شروع می‌شود. این فیلم نیز یکی از مدعیان اصلی جایزه بهترین فیلم اسکار بود، اما برنده آن نشد. اما جایزه بهترین بازیگر زن و مکمل مرد را هم از اسکار و هم از گلدن گلوب دریافت کرد. به اضافه جوایز بهترین فیلم و بهترین فیلنامه درام از گلدن گلوب. 

داستان تا اواسط فیلم مثل باقی درام‌ها جذاب اما ساده است. اما از میانه‌های فیلم طی چندین رخداد همه‌چیز به‌هم ریخته می‌شود و تا پایان دوباره همه‌چیز مرتب می‌شود و یک پایان مثبت رخ می‌دهد. در طی فیلم همیشه حق را شخصیت اصلی می‌دهید اما در پایان شک می‌کنید. زیرا شخصیت‌ها کنترل احساسات خود را از دست می‌دهند اما آن‌هایی که انتظار ندارید کارهایی عجیب می‌کنند که نظر مخاطب را به کلی عوض می‌کند. به جز ۲ یا ۳ نفر به شخصیت بقیه افراد خیلی پرداخته نمی‌شود، اما روابط بین آن‌ها به‌طور کامل روایت شده است. این فیلم سومین اثر بلند مارتین مک‌دونا است، اما تنها فیلم موفق اوست. ولی با این حال او در کارگردانی و فیلنامه‌نویسی از چیزی کم نگذاشته است. 

فرانسیس مک‌دورمند (میلدرد هیز) به زیبایی تمام در نقشش فرو رفته‌است. نقش زنی مطلقه که یک‌تنه با پلیس میزوری در می‌افتد. وودی هارلسون (بیل ویلوبی) طبق معمول عالی بازی می‌کند اما بازی او در کنار سم راکول (جیسون دیکسون) کمتر به چشم می‌آید. اما در بین تمام این نقش‌های جدی، نقش پنلوپه (سامارا ویوینگ) می‌تواند در هر شرایطی حال شما را عوض کند. که این هم مدیون داستان زیبا و بازی عالی است. 

به شخصه فکر می‌کنم که این فیلم بیشتر لایق جایزه بهترین فیلم سال بود! دیدن این فیلم را به همه پیشنهاد می‌کنم.