The first

The first

shaqayeq

چهار ماهی بود با جکسون قرار میزاشتین و توی این چهار ماه فقط لباتو بوسیده بود و سکس نداشتین.

از اونجایی که جکسون ادم هاتی بود نمیتونست دیگه تحمل کنه برای به فاک دادنت.

از کنار پنجره ی هتل به سمت تخت رفتی و جکسون به یه نیشخند نگاهت میکرد.

وقتی نزدیکش رسیدی یهویی دستاشو محکم دورت حلقه کرد و روی تخت انداختت و اومد روت.

دوتاتون از حرکتش خندیدین.

جکسون خم شد و لباتو بین لباش گرفت و شروع کرد با ولع بوسیدنشون.

اروم جدا شد و خط فک و گردنتو بوسید دستش روی بدنت در گردش بود

دستشو بین پاهات برد و فشاری به عضوت داد و انگشت هاش روی عضوت کشید

ناله ای توی دهنش کرد ازت فاصله گرفت و تیشرتش رو در اورد و پایین تیشرت تورو هم گرفت و درش اورد

دست برد و شلوارت رو سریع پایین کشید 

دستشو از روی زانوهات تا رون هات کشید و لبه ی کش شورتت رو گرفت.

فقط بهش نگاه میکردی شورتت رو کشید بیرون از پاهات.

از خجالت کمی پاهاتو بهمدیگه نزدیک کردی خم شد و روی زانوت بوسه ای زد و پاهاتو باز کرد..

بوسه های خیسش رو از زانو تا داخل رون هات ادامه داد از لذیت نفسات سنگین شده بود و بیقرار.

بوسه ای روی عضوت زد و پایین تر رفت زبونش رو روی قسمت حساس عضوت به بازی گرفت.

کمی بعد صدای ناله هات توی اتاق پیچید و با صدای مک زدن و زبون کشیدن های جکسون به عضوت سمفونی جالبی ایجاد کرد..

جدا شد و باکسر خودش رو در اورد و خم شد دستشو پشتت برد و سوتینت رو باز کرد.

درش اورد و زبونش رو نوک سینه هات کشید و مک عمیقی بهش زد.

دیکش رو روی ورودیت بالا پایین میکرد توی صورتت خم شد.

جکسون:دوستت دارم

دیکشو یهویی واردت کرد که به سرشونه هاش چنگ زدی و ناله بلندی کردی.

از درد اشک هات پایین ریختن.

تو:نه...نه جکسون...خیلی درد داره...نمیخوام....درش بیار.

جکسون لباتو بوسید و موهات رو نوازش میکرد.

جکسون:هیششش بیبی الان تموم میشه یکم تحمل کن.

شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با سینه هات تا حواست رو پرت کنه.

یکم که دردت ارومتر شد بهش گفتی حرکت کنه.

اونم درحالی که گردنتو گاز میگرفت و مهر مالکیت روش میزد شروع کرد به تلمبه زدن توت.

کم کم ظربه هاش خشن تر و تندتر میشدن و صدای ناله های هردوتون توی فضا پیچید این نشونه ی ارضا شدنتون بود.

دیکشو بیرون کشید و ابشو روی شکمت خالی کرد.

دستمالی بیرون کشید و دیکش رو پاک کرد و شکم تورو هم پاک کرد.

کنارت دراز کشید و بغلت کرد.

جکسون:چطور بود بیبی؟.

اروم گفتی عالی و سرتو توی بغلش قایم کردی 

خنده ای کرد و روی موهاتو بوسید و گفت.

جکسون:دوستت دارم خواستنیه من...

Report Page