Test

Test

Jm

سه پیشنهاد به حوزویان





به همان دلیل که مکلفان در احکام فرعی شرعی، یا باید اجتهاد کنند یا احتیاط یا تقلید، بر مجتهدان حوزوی است که در غیر احکام فرعی شرعی(مثلا در امور سیاسی یا اقتصادی یا مدیریتی) یا به مقام اجتهاد برسند یا شیوۀ احتیاط را پیش گیرند یا از کارشناسان و اهل فن تقلید کنند. هر یک از علوم انسانی، مانند مدیریت، سیاست، اقتصاد و حقوق، دانشی گسترده است و صاحب‌نظری در آن به هیچ روی آسان‌‌تر از اجتهاد فقهی یا تخصص در علوم حوزوی نیست. بنابراین همان‌گونه که دانش‌آموختۀ اقتصاد نباید در احکام نماز و روزه و حج، فتوای شرعی بدهد، مجتهدان حوزوی نیز باید در مسائل اقتصادی و سیاسی(به‌ویژه سیاست بین الملل)، از فتوا خودداری کنند.


پیشنهاد دیگر این است که چون بسیاری از روحانیان و طلاب، دخالت در سیاست و اقتصاد و مدیریت را عین دیانت می‌دانند، لازم است که درس‌های علوم سیاسی و اقتصادی و مدیریت را در حد کارشناسی دانشگاهی بخوانند و این مواد درسی به دروس حوزوی افزوده شود. یعنی طلاب، علم سیاست را دست‌کم در حد فارغ التحصیل این رشته‌ در سطح کارشناسی دانشگاه بخوانند. در نظام آموزشی حوزه، سه سال نخست اختصاص به آشنایی با ادبیات عرب و اندکی منطق دارد. سپس نوبت به اصول فقه و فقه می‌رسد که بین شش تا ده سال طول می‌کشد. پس از آن باید در درس خارج فقه و اصول شرکت کنند که زمان متوسط آن ده سال است. این مقدار تحصیلات حوزوی، صلاحیت لازم را برای اظهار نظر اجتهادی در تفسیر قرآن یا کلام یا تاریخ اسلام یا فلسفه هم فراهم نمی‌کند؛ چه رسد به سخنرانی و تأثیرگذاری در امور پیچیدۀ سیاسی و اقتصادی و مدیریتی. از سوی دیگر چون بسیاری از مؤمنان، نظر طلاب و روحانیان را در هر مسئله‌ای نظر خدا و دین و قرآن قلمداد می‌کنند و مقدس می‌‌شمارند، اقتضای احتیاط و تقوا این است که طلاب عزیز در این امور متخصص شوند تا سخنی بر خلاف مصالح عمومی کشور نگویند. اما با نظر به حجم دروس تخصصی حوزه، بسیار دشوار است که طلبه‌ای هم در علوم حوزوی پیشرفت کند و هم در یکی از علوم دانشگاهی صاحب‌نظر شود.


پیشنهاد سوم، احتیاط و سکوت است؛ مگر از موضع شهروندی و بدون استفاده از رانت دین و جایگاه حوزوی.


رضا بابایی

۹۷/۵/۱۱

@RezaBabaei43

Report Page