Takrole magazine
jennifer lopezمصاحبه ای کوتاه با جنیفر لوپز
گزارشگر:
- سلامجنی، از طرف مجله ی تکرول برای یه گفتمان کوچیک اومدم!
وقت داری؟
جنیفر: لبخندی زدم و سرموبه نشونه تایید تکون دادم؛
البته
گزارشگر:
-خب چه خبرا؟حالت چطوره؟
لبخندی کوتاهی زدم
- به نظر خیلی خوب میای امیدوارم همینطور باشه.
جنیفر: سرموپایین انداختم ودستامو بهم قفل کردم
-نمیدونم،بدنیستم..اما میتونستم بهتر همباشم
گزاشگر:
-اینقسمت مربوط به دراماهای اخیر توی زندگیت میشه، درسته؟
دوست داری یکمراجبش حرف بزنیم؟
جنیفر:راستش من یه مدت خیلی خوشحال بودم تااینکه خیلی ازدوستام رفتن ولی اهمیتی نداره چون بعضیاشون هنوز هستن،
رابطمم که همونطور که میدونید به سادگی بهم خورد و جاستین فک میکنه من توذهن همه ازون یه ادم بدساختم ولی اینطور نیست!
راجب جاستین ،ممکنه هنوزم بهم برگردین؟
جنیفر:لبمو خیس کردم و نفس عمیقی کشیدم:راستش فکر نمیکنم،چون اون هبچوقت عوض نمیشه و اذیتم میکنه
گزارشگر:
دستمو روی دستت گذاشتمو سرمو با تاسف تکون دادم
- امیدوارم همه چی برات بهتر بشه،
بحثو عوض کنیم!
کار جدید چی داری ؟
جنیفر: ام فعلا که چیزی معلوم نیست!شاید یه موزیک ویدیوجدید در راه باشه
اما خب مدت دیگه ای ام تو وگاس اجرا دارم وکمی سرم شلوغه
گزارشگر :
- خواننده هامون دوست دارن از علایقت بدونن، رنگمورد علاقت و فصلی که دوسش داری؟
جنیفر: ابروهاموبالا انداختم و لبمو کمی خیس کردم
-خب رنگموردعلاقم آبیه و فصل موردعلاقمم پاییزه
گزارشگر :
دستمو زیر چونمگذاشتمو به حرفات گوش میدادم
- اولین بوستو یادت میاد؟
جنیفر:لبخندی زدم و چند ثانیه لبام نیمه باز موند
- آم،خب البته که یادمه
راستش نمیخوامبگمکی بود اماواقعا حس خوبی داشت ما تویه بار بودیم وهمه چی عالی پیش میرفت منکمی درانکبودم اما کاملا حسش یادمه
گزارشگر :
- قرار رویاییت چطوری باید باشه؟
جنیفر: ام ، خب دوس دارم یجای خلوت باشه
وکسی نباشه با موزیکی که دوسش دارم
و سکوت مطلق
تویه جنگل یا کنار ساحل
نیمه شب
گزارشگر:
-مرسی از تایمیکه گذاشتی
حرفی هست که دوست داشته باشی به خواننده های مجلمون یا شخص خاصی بزنی؟
جنیفر: نفس عمیقی کشیدم و باصدا بیرون دادمش
-خب راستش،من نه از خواننده ها بلکه ازهمه یه خواهشی دارم،براحتی دل همدیگرو نشکنید
با یه حرف میشه به یه جنگ خاتمه داد و میشه یه جنگ راه انداخت
حواستون به حرفاتون باشه که دل ادما نشکنه ممنون