TAKROLE MAGAZINE
Interviewer
گزارشگر: روی صندلیم جابجا شدم و لبخند محوی زدم
-کریس تو یکی از کسایی بودی که موافق لغو شدن قانون گرایشا بودی.
میشه برامون دلیلشو توضیح بدی؟
کریس: صدامو صاف کردمو سرمو به نشونه تایید تکون دادم
- درسته
خب به نظرم وقتی همچیه رولمون دست ماس بهتره گرایششم ما تعیین کنیم
گزارشگر: - نظرت راجب کسایی که مخالفت کردن چی بود؟ خب ما شاهد دعوا های زیادی راجب این موضوع توی دایمند بودیم ولی تو توی هیچ کدوم از اونها نبودی.
کریس: شستمو گوشه لبم کشیدمو مکث کوتاهی کردم
- خب اکثر مواقع شاهد دعوا ها نبودم اما اگرم میبودم خودمو قاطی نمیکردم
به نظر من بحث کردن سر عقیده و گرایش دیگران کار احمقانه ایه
و من اگه کسایی ک دارن این کار احمقانه رو میکنن همراهی کنم درواقع خودمم احمق جلوه دادم
این گرایش و عقیده ی اون شخصه و دیگران حق ندارن مجبورش کنن تغییرش بده یا بهش توهین کنن
وقتی کسی نظر میپرسه ینی میخواد دید و عقیده ی دیگرانو بدونه
نمیخواد توهین بشنوه یا کسی سعی کنه تغییرش بده!
گزارشگر: -کاملا درست میگی
لبخند بزرگی زدم
برگه هارو تو دستم جابجا کردم
-بیل برای این که هم مخالفای این قانون هم موافقا راضی باشن قانون رو اینطوری که الان میدونیم تصویب کرد.
به نظرت الان این چیز درستیه و مخالفی دیگه نمیمونه؟
کریس: یکم رو صندلیم جابجا شدم
-اره به نظرم تصمیمش خیلی خوب بود، حس میکنم همه رو راضی کرد
گزارشگر: سرمو به نشونه تایید تکون دادم
-کریس حرفی داری که راجب این موضوع به افراد تکرول بزنی یا پیشنهادی داشته باشی؟ خلاصه بگم
حرف اخر
کریس: - سعی کنیم به عقاید دیگران احترام بزاریم ، مدام تلاش نکنیم دیگرانو با خودمون وفق بدیم و عقیدمونو تو سرشون فرو کنیم
سعی کنیم بفهمیم ک بین ما و دیگران تفاوت هایی هس ک فقط باید باهاش کنار بیایم و بپذیریمش
چون تغییر دادنش نه کار ماس و نه به ما مربوطه!
از این به بعد ممکنه خیلیا گرایشی رو انتخاب کنن ک واس دیگران غیر منطقی و جدید باشه و حتی نتونن درکش کنن
امیدوارم بتونن با این موضوع کنار بیان و کوته فکر نباشن تا دوباره شاهد دعواهای قبلی نباشیم
گزارشگر: نشستم روی صندلی و به صندلی روبروم اشاره کردم تا بشینی
-الکس تو جزو موافقای تصویب قانون گرایشا بودی
میتونی کامل برامون توضیح بدی که چرا و نظرت چیه؟
الکس: -خب میدونی من به شخصه معتقدم که روابط ال جی بی تی بعضی وقتا حتی بهتر و واقعی تر از روابطیه که ما بهش میگم عادی!
ولی در واقع اونا هم عادین. این که به هم جنس خودشونو عشق میورزن اصل عشق رو تغییر نمیده
گزارشگر: -بیل برای این که هم اعضای مخالف راضی باشن هم موافقا تصمیم گرفت که قانون رو اینطور که الان میدونیم تصویب کنه
رو صندلیم جابجا شدم
-نظرت راجب این چیه؟ الان این روش درستیه که یکی از توی این مدل رابطه باید حتما LGBT شناخته شده باشه؟
الکس: لبامو روهم فشار دادم و با تردید نگاهت میکنم.
-راستش نه. اونایی که مخالفن می‌تونم اینطوری نباشن و مطمئنا هم کسی سراغشون نمیاد. چون من مطمئنم کسایی هستن که بهم علاقه دارن ولی هیچکدوم شناخته شده نیستن.
گزارشگر: سرمو تکون دادم
-حرفی داری راجب این موضوع که بخوای بقیه هم بدونن؟
الکس: نفس عمیقی میکشم و سرمو پایین میندازم.
چند لحظه به دستام نگاه میکنم و بعد سرمو بالا میارم.
- نیکو که تازه به جی پی اومده بود خیلی تلاش می‌کرد که اونایی که مقابل این گرایش بودن رو قانع کنه. من هیچوقت تو این بحث‌ها شرکت نکردم و نمی‌کنم ولی اون هیچ جوره عقب نمی‌کشید.
آهی میکشم و لبخند محوی می‌زنم
-خودم بارها شاهد این بودم که چجوری تحقیر می‌شد ولی عقب نمی‌کشید. خیلی وقته ازش خبری ندارم ولی همیشه بهش فکر میکنم. به این که چقدر شجاع بود و برای رسیدن به هدفش با هیچ مانعی متوقف نمیشد. این روحیه و ویژگی بین آدمایی که میشناسم زیاد پیدا نمیشه و باید پرستیده بشه آنقدر که مهمه. بحث من فقط سر نیکو نیست. میخوام بگم اگه بیه آدم به خاطر هر چیزی حتی گرایشش مشکل دارید که البته حق اینکار اصلا ندارید، ولی نمی‌تونید بهش توهین کنید و بهتر منطقی باهاش رفتار کنید. ویژگی بد رو همه ما داریم پس بهتر فقط خوب بودن های بقیه رو ببینیم و بابت اون خوبی ها بهم احترام بزاریم.
گزارشگر: اومدم جلو و باهات کوتاه دست دادم
لبخند کوچیکی زدم و نشستم روی صندلی و منتظر شدم تا بشینی
-خب کلویی این مصاحبه درباره قانون تصویب شده راجب گرایشاست
تو یکی از مخالفای ورداشته شدن قانون قبلی بودی
میتونی برامون کامل توضیح بدی که چرا؟
کلویی: كوتاه باهات دست دادمو روي صندلي نشستمو يه لبخند كوچيك زدمو پاي راستمو روي پاي چپم انداختم
بعد از حرف آروم سرمو به نشونه ي تاييد تكون دادمو دوباره لبخند زدمو دستمو روي پام گذاشتم
-خب...درمورد صحبتي كه پيش اومد و مخالفت من بايد بگم كه
از نظر من هر سلب يا بهتره بگم هر فرد براي خودش يه گرايشي داره و اينكه بيايم و گرايش يه فردو تغيير بديمو چيزيو انتخاب كنيم كه شايد اصلا اون فرد هيچ گونه گرايشي به اون نداشته باشه براي من يكم قبولش سخته
دستمو روي موهام كشيدمو از روي شونم دادمشون عقب
-برخلاف اون برداشتي كه از حرفاي من يا دويد شد ما مخالف گرايش ها نيستيم ولي اينكه بيايم به صورت كاملا خودمختار براي فردي كه شايد اصلا به اون گرايشي كه براش انتخاب ميكنيم، گرايشي نداشته باشه براي من غير قابل قبول بود
گزارشگر: سرمو اروم به نشونه تایید تکون دادم و برگه هارو توی دستم جابجا کردم
- خب بیل برای این که هم مخالف ها هم موافق هارو راضی نگه داره قانونی که الان هست رو تصویب کرده.
به نظر تو الان این بهتره و مخالفا هم الان راضین یا نه؟ نظرت چیه؟
کلویی: لبامو رويه هم فشار دادمو سرمو آروم تكون دادمو بهت نگاه كردم
-از نظر من اين قانوني كه الان تصويب شده باعث شد كه هم موافقا و هم مخالفا راضي باشن
شخصاً از اين قانون راضيم و اميدوارم كه همينطوري باقي بمونه
لبخند دندون نمايي زدمو روي صندليم يكم جا به جا شدم
گزارشگر: -این عالیه
لبخند بزرگی زدم
-کلویی حرف یا پیشنهادی داری که بخوای افراد تکرول راجب این موضوع بگی؟
کلویی: نفسمو دادم بيرونو ابروهامو دادم بالا
-راستش...اميدوارم كه حداقل بزارن كه اين قانون حفظ بشه و اميدوارم كه قبل از برداشت كردن از حرف يه كسي با دقتِ بيشتري حرفشو بخونن و اينكه اشتباه قضاوت نكنن
همين
سرمو برگردوندم سمتتو يه لبخند كوچيك زدم
گزارشگر: نشستم روی صندلی و با لبخند نگات کردم
-خب این مصاحبه راجب قانون جدید یعنی قانون گرایشاست
تو یه مخالف بودی برای تصویب این قانون.
برامون توضیح کامل میدی که چرا؟
مارا: صدامو صاف کردم و نگات کردم
-خب ببین به نظرم الان مشکلی راجب گرایشا نیست که بخوایم قانون تصویب کنیم و این حرفا، البته این نظر منه و هر کسی ممکنه نظر خاصی داشته باشه.
گزارشگر: سرمو به نشونه تایید تکون دادم
-همونطور که خب هممون شاهد بودیم بیل بخاطر این که همه راضی باشن قانونو طوری تصویب کرد که خودتم میدونی
الان به نظرت این برای مخالفا هم راضی کننده هست یا نه؟ نظرت چیه؟
مارا: موهامو با دستم پشت گوشم گذاشتم
-اوم.. ممکنه راضی کننده باشه، اگه بقیه راضی باشن منم مشکلی ندارم.
گزارشگر: لبخند کوچیکی زدم
-درباره این موضوع حرف یا پیشنهادی داری برای افراد تکرول؟ حرف اخر
مارا: -حرف خاصی ندارم فقط love you all
خندیدم