TAKROLE MAGAZINE

TAKROLE MAGAZINE

Interviewer


مصاحبه گر: مرسی که اومدی سارا. میریم سراغ سوالا.

رمز فعال بودن مودگرمر چیه؟ منظورم اینه که چیکار میکنی که انقدر فعالن؟

سارا: اکی یه راست رفتی سر اصل مطلب

خب میدونین مدگرام واقعا عالیه یعنی فضاش یه ارامش خاصی داره جوری که شما به طرز عجیبی توش احساس راحتی دارین و اوم شاید این راحتی باعث فعال بودن مدگرام شده

مصاحبه گر: کلاس یوگا برگذار میکنین؟

لبخند ریزی زدم*

سارا: انگشتامو داخل هم قفل میکنم و ارنجم رو تکیه میدم ب رون پام: چرا که نه... مدلامون واقعا ذهن خلاقی دارن و ما در شرُف برگزاری برنامه های جدید تو مدگرامیم اگه مانعی جلوش نباشه و درباره یوگا، خب اینم ایده بدی نیس میشه پیادش کنیم

مصاحبه گر: بشکن زدم: خیلی عالیه! جَو مراسم چطور بود سارا؟ یکم برامون میگی؟

سارا: موهامو از جلو صورتم دادم کنار و زدم پشت گوشم. نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم: خب یکم شلوغ بود و به قول معروف شتر با بارش اونجا گم میشد ولی به شخصه من زمان خوبی رو سپری کردم. همچنین منکر این نشیم واقعا مراسم رو برنامه پیش رفت که اینو باید مدیون مدیریت عالی بیل و کریس باشیم

مصاحبه گر: به تو و مودگرمر تبریک میگم

Sara Sampaio for Takrole Magazine

مصاحبه گر: قُلنج انگشتام رو شکوندم: برنامت به عنوان یه مدل برای آینده چیه؟ کار خاصی قراره انجام بدی و ما ازش بی خبریم؟

سارا: دستمو جلو دهنم گرفتم و اروم خندیدم: مرسی منم بهشون تبریک میگم و به خصوص از کارا تشکر میکنم برای زحمتاش ولی متاسفانه حضور نداشت. و برنامم... اوم خب طبق معلوم درحال شات و البته اینو یادتون نره اولین فیلم من در حاله اکرانه و اینم ذکر کنم من همیشه ارزوم بوده اکتر شم و خب به همین دلیلم بود که وارد صنعت مدلینگ شدم

مصاحبه گر: لبخندی زدم: امیدوارم به آرزوت برسی سارای عزیز

خوبه که خودت به فیلمت اشاره کردی! درموردش برامون بگو. حتما خیلیا مشتاقن بدونن.

سارا: دوتا دستمو روی رون پام قرار دادم و زبونمو رو لبم کشیدم: چطوره خودتون ببینید؟اسپویل نمیکنم و در ضمن این بار وقتشه چهره ی متفاوتی از سارا سامپایو رو ببینید در قالب یه .اکتر

رو ب دوربین گفتم و همراه لبخندی ک رو لبم بود چشمک زدم*

چشمام رو گرد کردم: خب حداقل بگو کِی اکران میشه و ژانرش چیه... اینا اسپویل نیستن

سارا: اخم کردم و چیزی نگفتم

مصاحبه گر: خندیدم و دستام رو بالا آوردم: باشه باشه. منتظریم!

صحنه ای از فیلم Carga
Carga


مصاحبه گر: فردا هم تولدته! اگه استدیو جا داشت برات تولد میگرفتیم... برای تولدت چه برنامه ای داری بازیگرِ جوان؟

سارا: با ذوق لبخند دندون نمایی زدم و سعی کردم هیجان تو صدام رو کنترل کنم: اوممم خب برنامم اینه تو تولد 27 سالگیم کل روز رو با دوستام و خانوادم خوش بگزرونم و برای یک روزم که شده ذهنمو دور از چیزایی که عذاب اور و عصاب خورد کن هستن بکنم

مصاحبه گر: کسی تو زندگیت هست که بخوای دعوتش کنی و ما باهاش اشنا شیم؟

سارا: نه فعلا کسی وارد زندگیم نشده 

لبمو جم کردم و بعد از مکس کوتاهی ادامه دادم: به اینم علاقه ای ندارم فرد جدیدی رو وارد زندیگم کنم هرچی هست ترجیح میدم با افراد قدیمی اتفاق بیوفته


مصاحبه گر: *سرم رو تکون دادم: و حرف آخر!

چیزی هست که بخوای باهامون درمیون بذاری؟

سارا: یپ خیلی چیزا ولی خب فکر نکنم همشونو وقت کنم بگم 

اول اینکه انقدر سعی نکنین تو روابط بقیه دخالت کنید 

*تک خنده ای کردم و کف دوتا دستامو روی هم کشیدم 

یا اینکه از سر حسودی بین دونفرو خراب کنید. باور کنید با دشمنی و حسادت کسی به جایی نرسیده یا صریح تر بگم هیزم کش جهنم همیشه خودش تَه اتیشه؟ امیدوارم درست گفته باشم...

وقتی دونفر باهم مشکل دارن سعی کنید بینشونو درست کنید نه اینه با حرفای مسخرتون باعث شید بیشتر از هم دور شن‌. باور کنید انسان بودن اونجور ک فکر میکنید سخت نیس 

حداقلش اینه. چطوره یکم واسش تلاش کنید نه همه ناراحتین از اینکه همه چرا تغییر کردن ولی تاحالا شده ب خودتون نگاه کنید ببینید چی باعث شده رفتار بقیه اینجوری شه؟ برای درست شدنش برای بدست اوردن همون دوستی های قدیمی کافیه فقط از خودمون شروع کنیم

*نفسمو با صدا هُل دادم بیرون

:مرسی واسه وقتی ک گزاشتی

مصاحبه گر: مرسی که وقتت رو در اختیارمون گذاشتی

Report Page