TAKROLE MAGAZINE

TAKROLE MAGAZINE

Interviewer


مصاحبه گر: روی صندلی نشستم و حین مرتب کردن کاغذهام لبخندی بهت زدم: سلام تروی. ممنون که وقتت رو برامون خالی کردی پسر!

حاضری؟

تروی: لبخندی بهت زدم و روی صندلیم جابجا شدم و سرمو به نشونه تایید تکون دادم: چرا که نه!

مصاحبه گر: یه عالمه سوال دارم و وقتمون هم کمه. خب بیا از زادگاهت شروع کنیم! تا حالا ژوهانسبورگ رفتی؟

تروی: لبامو روی هم فشار دادم برای فکر کردن نگاهمو به جای دیگه ای دوختم:امم.. راستش من خیلی کوچیک بودم اون سالا.. که به استرالیا اومدیم و من چیز زیادی ازش یادم نیس ولی خیلی دلم میخواد دوباره برای مسافرت به اونجا برم

مصاحبه گر: تعریفش رو شنیدم... شهر الماس ها. حتما جای قشنگیه. امیدوارم یه روز بری.

چشمک زدم*


Troye Sivan for Takrole Magazine

مصاحبه گر: تک رول اواردز چطور بود؟ جایزه فعال ترین اعضا رو هم بهت دادن. تبریک میگم.

تروی: اوه ممنونم، شب عالی ای بود کنار دوستای نزدیکم مثله الکس، استن و سباستین و... خب البته نمیتونم اسم همرو بگم الان مطمئنا

راجب اون جاییزه هم خب بازم اگه دوستام نبودن من نمیتونستم موفق به دریافتش بشم...

مصاحبه گر: در هر حال تبریک میگم بهت. حالا میریم سراغ فکتایی که منتشر کردی. با صدای آروم گفتم: کاپ کیک و بچه گربه!

تروی: خندیدم و پشت گردنمو خاروندم: اوه اونارو... فقط دوستام صدام میکنن 

اروم گفتم و نگات کردم*


مصاحبه گر: خندیدم: با توجه به علاقه زیادت... چند تا گربه تو خونه داری؟

تروی: خب... زیاد.. من دو تا سگ دارم و چهار تا گربه که همشونم با هم دیگه دوستن البته

مصاحبه گر: من این همه حیوون تو خونم ندارم...

خندیدم و به کاغذم نگاه کوتاهی انداختم. صورتم رو به سمتت گرفتم: یکم در مورد فیلم جدیدی که بازی کردی و اسمش Boy Erased برامون بگو لطفا

تروی: خب.. برای این فیلم وقتی به من پیشنهاده برداشتن این رولو از همون اول من خیلی هیجان داشتم براش چون هم این بر اساس یه داستان واقعی بود و من میتونستم جزوی از این واقعیت باشم، که البته واقعیت تلخی بود 

و تونستم توی گوشه ای از فیلم این واقعیتو شرح بدم با کمک بقیه دوستان مثله نیکول کیدمن و... 

و چرا میگم واقعیت تلخ چون این راجب خانواده هایی بود که بخاطر گرایشی که فرزندشون داره و اصلا دست خودش نیست اونو ترک میکنن و مجبورش میکنن کاراییو انجام بده که خودش نمیخواد 

و من چون خودم گی ام اینو کامل درک میکردم و همچین شرایطی رو اطرافم میبینم و حس میکنم

مصاحبه گر: امیدوارم این فیلم تاثیر خوبی بذاره

صحنه ای از فیلم boy erased
Boy Erased


مصاحبه گر: خب! مایلز میگه با یه نفر رلی. منم در موردش شنیدم.

خندیدم: البته که کل تک رول درباره پسر ناشناسی که همیشه ازش حرف میزنی شنیدن. 

نمیخوای بهمون بگی اون پسر خوشبخت کیه؟ چشم هام رو ریز کردم:

تروی: خب مایلز واقعیتو میگه ولی این کلش نیست! 

لبخند بزرگی زدم و دست چپمو اوردم بالا و به انگشت حلقم با چشم اشاره کردم: ما فقط رل نیستیم!.. و من دیگه مجرد نیستم 

خندیدم: و راجب اسمش... مطمئناً به زودی میفهمین

مصاحبه گر: در حالی که لبخند میزدم، کمی عقب رفتم: خیلی هم عالی! منتظریم


مصاحبه گر: اهنگ جدیدی قرار نیست منتشر کنی؟

تروی: اتفاقا اره البوم جدیدی تو راه هستش و البته بعد از اون تور bloom

مصاحبه گر: امیدوارم اولین نفری باشم که البومت رو میخره تروی!

تروی: چشمک زدم: وقتی اومد خبرت میکنم

مصاحبه گر: تروی مرسی که باهامون مصاحبه کردی

Report Page