Sex School

Sex School

Byparpar | T.me:JiminArea | Couple:Vminkook | Genres:Schoollife, Threesome, Smut, Romance⁩⁩⁩⁩

(جیمین)

فورا کیفشو انداخت رو شونشو از مدرسه زد بیرون 

اون جانگ کوک کله خر اگه میدیدتش حتما سرشو میبرید میزاشت کف دستش


فاک جیمین امروز و گذروندی 

حالا چطور میخوای از فردا بری مدرسه؟

با دست ضربه ای به سرش زد 

+چرا انقدر خنگی پارک جیمین؟اینجوری میخواستی جذبش کنی؟؟

همونجور که سر خودش غر میزد سوار اتوبوس شد

امروز موتورش رو نیاورده بود و حالا پشیمون شده بود 

با رسیدنش به خونه بدون توجه به هیچی فقط لباسشو در اورد و خودشو رو تخت انداخت

تصویر کوک دائم جلوی چشمش بود 

اون بدن لنتیش

گرما و حرارت لبش وقتی به پوستش میخورد

بر عکس جیمین که همیشه یخ بود کوک داغ داغ بود

میتونست حدس بزنه سکس با اون چقدر میتونه هات باشه 

اهی کشید 

اون پسرو میخواست 

اما غرورش اجازه نمیداد اینجوری بهش پا بده 

 چشماشو رو هم گذاشت 


دلش نمیخواست هیچ وقت فردا برسه

اما صدای زنگ ساعت چیز دیگه ای رو نشون میداد

صبح شده بود و باید بره مدرسه 

رو تخت نشست و چهرشو تو هم برد

چشماشو روهم فشار داد و لب پایینشو اویزون کرد

+من نمیخوام برم مدرسه 

با بی حالی از تخت پایین اومد و دست و صورتشو شست 

بعد از صبحانه کوچیکی لباساشو پوشید و اماده رفتن شد

جانگ کوک باهاش چطور رفتار میکرد؟؟

هر کار میکرد اون که جیمینو نمیکشت میکشت؟؟

وارد مدرسه شد 

تعداد کمی از دانش اموزا تو حیاط بودن

دسته های کولشو با دو دستش گرفت ومثل دزدا با ترس به هر طرف سر میکشید 

خب فعلا که خبری نبود 

نگاهشو اینطرف و اونطرف میچرخوند که یهو محکم خورد به چیزی

با باسن رو زمین افتاد و اخش بلد شد 

لنتی 

دردش گرفته بود 

با دستی که جلوش قرار گرفت به خودش اومد و به صاحب دست نگاه کرد


اوفففففف

این دیگه کیه؟؟؟

ینی فقط با ی افتادن مردمو الان تو بهشتم؟؟این یاروعم فرشتس؟؟

پسر روبه روم که با لبخند نگاهش میکرد انقد جذاب و خوشگل بود که جیمین مطمعن نبود واقعی باشه 

×خوبی؟؟

به جیمین گفته بود 

حتی صداشم قشنگ بود 

جیمین اروم دستشو گرفت و بلند شد 

سعی کرد پشت شلوارشو که خاکی شده بود پاک کنه 

×سلام 

با صدای پسر دوباره نگاهش کرد

چرا اون لبخند لنتیش و کنار نمیزاشت؟

+سلام 

×ببخشید لباست کثیف شد فک کنم حواست پرت بود ندیدی منو 

جیمین ارویی بالا انداخت

+خب من حواسم پرت بود ندیدم تو که حواست جمع بود چرا ندیدی..

چشمایه پسر متعجب شد و کم کم خندید

انتظار همچین جوابیو نداشت


جیمین به خنده قلبی شکلش نگاه کرد 

×خب خب فک کنم حواس منم پرت شد در واقع پرت تو 

اینبار نوبت جیمین بود ک متعجب بشه؟

+پرت من؟

تهیونگ تو چشمایه جیمین خیره شد 

×اوهوم فکر میکنم دانش اموز جدیدی درسته؟؟

جیمین نگاه مشکوکی بهش انداخت

یه جورایی عجیب بود

+اوهوم 

پسر دستشو جلو اورد

×من یکم تهیونگم 

جیمین اروم باهاش دست داد و به دستاش نگاه کرد

خندش گرفته بود

دستاش میون انگشتای بلند و کشیده تهیونگ گم شده بود 

+پارک جیمین 

تهیونگ کمی روی صورت جیمین خم شد و باعث شد جیمین با بهت خودشو به عقب متمایل کنه

×من یه سال ازت بزرگترم جناب حواس پرت،بیا بازم همو ببینیم خب شاید بخوام اینکه خوردم بهت رو جبران کنم


چشمکی زد و از جیمین فاصله گرفت 

×موفق باشی جیمینی 

گفت و رفت 


جیمین هنوز هنگ بود

الان بهش گفت جیمینی.؟؟ 

کی انقدر صمیمی شد؟راست میگن نباید به بضیا روبدیااا وگرنه میافتن روت اینم از همون ادماس


ولی خب انقدم بد نبود 

خوشگل بود و تازه سال بالاییم بود و جیمین فکر میکرد داشتن رفیقای سال بالاسی تو مدرسه واسش خوبه 

نکنه این مدرسه دبیرستان مدلینگی چیزیه

اولش که جانگ کوک با اون هیکل فاکیش

بعدم که این پسره با چهره دلبر لامصبش

چرا زود تر به این مدرسه نیومد؟؟؟

از فکر در اومد و سمت کلاسش رفت

با استرس در کلاس و باز کرد و اولین چیزی که دید جانگ کوک بود که روی میزش خواب بود


جیمین اروم سمت میزش رفت و به صورت خوابیده کوک نگاه کرد

خوب میشد اگه برای همیشه خواب بمونه 

موهاشو نبسته بود و باعث شده بود رو صورتش بریزه 


با کمترین سر و صدا روی میز نشت و کیفشو به پشت میز اویزون کرد

اما وقتی برگشت از چیزی که دید تقریبا سکته زد


کوک چشماش باز بود و با اون چشمایه سیاه عصبیش به جیمین خیره بود



جیمین اب دهنشو با صدا قورت داد و باعث شد پوزخندی روی لبای کوک بشینه 


خواست چیزی بگه اما دست کوک دور مچش حلقه شد و اونو دنبال خودش کشید 


جیمین میتونست نگاه های متعجب و ترسیده بقیه رو ببینه 

خیلی دلش میخواست برگرده و بهشونبگه نگران نباشید چیزی نیست اما تو اون شرایط به کیی نیاز داشت که همچین چیزیو به خودش بگه


جیمین همونطور که دستش تو دست جانگ کوک کشیده میشد سعی کرد سرعتشو با پسر همانگ کنه

+هی هی هی کوک اروم باشه،ببین درد داشت ؟خب تو میخواستی بهم تجاوز کنی و من فقط خواستم از خودم دفاع کنم ،ببیت ما که مشکلی نداریم بیا دوستانه حلش کنیم پسر


جیمین یه بند حرف میزد اما کوک بدون کوچکترین توجهی بهش به راه خودش ادامه میداد 

از فکر اینکه اون کوچولو چطور گولش زده بود کلش داغ میشد 

اگه هر کس دیگه ای بود چند نفرو میفرستاد تا از خجالتش در بیان اما جیمین

اون فرق داشت

واس خودش بود 

میخواست کم کم اون پسرو مزه کنه و به دستش بیاره 

 جیمین سعی میکرد دستشو از دستای کوک در بیاره

تو مچ دستش احساس سوزش میکرد 

+هی کوک دستم درد گرفت 

دیگه داشت میترسید

چون کوک دقیقا داشت اونو به سمت پشت مدرسه میبرد

پاهاشو رو زمین قفل کرد اما همچنان داشت توسط کوک کشید میشد 

تا اینکه بلاخره وایساد

با دیدن اون زمین فوتبال قدیمی پشت مدرسه که هیچکی توش نبود لرز کرد 

+اینجا....چرا اومدیم اینجا؟؟

با حرکت کوک که شونشو گرفتو به دیوار کوبوندتش خفه شد و چشماشو بست 

اروم چشاشو باز کردو کمی سرشو بالا برد تا تو چشمایه کوک نگاه کنه

اون دوتا چاله سیاه حالا انگار کمتر عصبانی بودن

پس جیمین تمام تلاششو کرد که مظلوم به نظر برسه و کوک کمی دلش براش بسوزه


جانگ کوک به اون پیشی معصوم نگاه کرد 

دلش میخواست همونجا بخورتش اما یه بار کولشو خورده بود نه؟؟

_بهتره مثل گربه شرک نگام نکنی جیمین چون تاثیری نداره

یقشو کنار زد و جایه زخم ترقوشو نشون جیمین داد

_به نظرت این چیزیه ‌که که بایه نگاه بتونم ازش بگذرم؟؟؟

جیمین به زخمش نگاه کرد

اگه نمیدونست که اونکار دندونای خودشه باور نمیکرد که چاقو نخورده باشه

+اوممم میخوای واست ببندمش؟؟چسب زخم بدم بهت؟بیخوای 

دستشو محکم کنار صورت جیمین رودیوار گداشت که ساکت شد

_یه جوری میتونی خوبش کنی 

کوک چشاشو به اون لبایه صورتی و براق داد

شدیدا خوردنی به نظر میرسیدن 

جیمین میتونست عوض شدن حال کوک رو بفهمه

+چجوری؟

کمر جیمینو تو دستاش گرفتو به خودش چسبوندتش

_اینجوری

گفت و لباشو رو لبایه جیمین گذاشت 

حسی که لبایه نرمش میگرفت فوق العاده بود

میتونست قسم بخوره تا حالا برای بوسیدن کسی انقدر مشتاق نبود

اروم و بی عجله اون مارشمالو های خوشمزه رو میخورد 


سرشو کج کرد تا بتونه دسترسی بیشتری به لباش داشته باشه 

 اینکه جیمین همراهیش نمیکرد رو مخش بود

و همین هم باعث شد بوسه ارومش خشن بشه 

لب پایینشو تو دهنش گرفت و گازی ازش گرفت و مکیدتش 


اما جیمین 

احساس اون با کوک کاملا فرق داشت

اون رو بوسیدن حساس بود 

هیچ وقت دوست نداشت کسی بدون عشق ببوستش

از این کار متنفر بود که کوک به خاطر خودخواهیش و قدرت طلبیش جیمینو میبوسید 

و از اینکه اون بوسه رو دوست داشت بیشتر متنفر بود 

از ضعیف بودنش بدش میومد،درسته که اون یه باتم بود ولی همیشه غرورش رو حفظ میکرد 


 کوک با حس دستی که به شونش میخورد بوسه ی دیگه ای روی لبای جیمین گذاشت و کنار کشید 


اما از چیزی که دید هول شد 

گریه میکرد؟؟

چرا؟به خاطر یه بوسه؟

ینی انقدر از کوک بدش میومد؟؟

_جیمین 

با بهت اسمشو گفت تا نگاهش کنه 

جیمین نگاه اشکیشو بالا اورد 

کوک از اشکی دیدن اون چشما دلش ریخت 

اصلا فکرشو نمیکرد جیمین به خاطر یه بوسه انقدر ناراحت بشه 

+تو جئون..حق نداری باهام مثل یه عروسک رفتار کنی ،اجازه نداری منو ببوسی اصلا بران مهم نیست کی هستی ،فک کردی از خدامه ک ببوسیم یا بایه بوسه شل میشم؟؟

با بغضی که تو گلوش بود نتونست ادامه بده 


کوک دستشو تو موهای طلایی جیمین فرو کردو خواست سرشو بغل کنه اما جیمین به شدت به عقب هلش داد

+ادای ادمایه خوب رو در نیار در حالی که فقط یه عوضی وحشی هستی 

گفتو شروع کرد به دویدن

کوک ناراحت رفتنشو نگاه کرد

از دست خودش عصبانی بود 

اگه میخواست اذیتش کنه نباید بهش احساس پیدا میکرد

اما حالا که میدونست دوسش داره

نباید اذیتش میکرد

زود بستنیشو تموم کردو به جیمین نگاه کرد که هنوز مشغول خوردن بود

نوک دماغش و کل دور لبش بستنی ای شده بود 

از کیوتیش خندش گرفت

جیمین سرشو بالا اورد و نگاه تهیونگو گیرش انداخت

+یکم دیگه میخوای؟

جیمین در حالی که بستنیشو سمت تهیونگ گرفته بود گفته بود 

تهیونگ به اون بستنی ای که جیمین سمتش گرفته بو نگاه کرد

همین الان در حال لیس زدن اون بستنی بود

و حالا به تهیونگ تعارفش میکرد؟؟؟

+باور کن خوشمزس

جیمین گفتو بستنیو به لب تهیونگ نزدیک کرد


هعییییی گاعدددد 

چاره ای نبود

سرشو جلو برد و گازی از بستنی جیمین زد بستنیش عالی بود 

جیمین خواست دستشو بکشه اما مچ دستشو گرفت و گاز دیگه ای به بستنیش زد که صدایه اعتراض جیمین بلند شد

+هعی تمومش کردی

گفت و چپ چپ نگاهش کرد

×خب خوشمزه بود ،همشون همین مزه رو میدن یا چون بستنبه تو بوس این طعمو داشت؟؟

گفت و چشمکی به جیمین زد که بستنی تو گلوش گیر کرد

+باورم نمیشه الان داری باهام لاس میزنی؟؟

جیمین با خنده گفته بود و سعی کرد دور لبشوبا دستمال پاک کنه 

×اگه لاس بزنم چی میشه؟؟

شیزوت به جیمین نگاه کرد

+واقعا میخوای اینکارو بکنی؟؟بهتره منو به چالش نکشی کیم چون در مقابلم کم میاری

با لحن اغواگرانه ای گقته بود

 هدفش شوخی بود اما تهیونگ مسخ اون صدا شده بود

×اگه بخوام کم بیارم چی؟؟

جیمین از صورت و لحن جدیش تعچب کرد

الان جدی بود؟؟

+منظورت چیه؟؟

تهیونگاز جاش بلند شد 

جیمینم همینطور

هنوز جولب سوالشو نگرفته بود 

×اگه بخوام برای همیشه باهات لاس بزنم چی؟؟


جیمین بهت زده بود 

داشت بهش پیشنهاد میداد؟؟

اما اون کوک رو دوست داشت

ولی خب تهیونگ هم بد تیکه ای بود 

کوک وحشی بود 

تهیونگ مهربون بود 

کوک عوضی بود

 تهیونگ هم لاس زن ماهری بود

خب انتخاب سختی بود بین یه وحشی و یه سکسی

چی میشد اگه کوک و تهیونگ رو با هم مخلوط میکرد ؟؟

+من.. بهش فکر میکنم ته

نمیخواست ردش کنه

شاید از کنار رفتن اون لبخند و ناراحت شدنش میترسید

تهیونگ لبخندش عمیق تر شد 

×پس رد نشدم نه؟؟هنوز امیدی هست

اروم خم شد و گونه جیمینو بوسید

×تو مدرسه میبینمت جیمین 

گفت و رفت 

جیمین حس میکرد صورتش میسوزه 

اون چرا انقدر جذاب و جنتلمن بود؟؟؟؟


تهیونگ رفته بود و اون حالا باید برمیگشت

فردا یه امتحان مهم داشت 

اما یهو با چیزی که یادش اومد تو جاش موند و ناله ای کرد

کتابشو یادش رفته بود و واس فردا لازمش داشت

+اه فاعک

فورا دوید سمت مدرسه

نفس نفس میزد

تقریبا هیچ کس تو حیاط نبود و مدرسه خالی بود 

به غیر از کتاب خونه که چراغش روشن بود 

البته چیز عجیبی هم نبود چون هوا کم کم در حال تاریک شدن بود

به سمت کلاسشون دوید و درو باز کرد

کسی تو کلاس نبود 

اما دقیقا تو قشمت تاریک ته کلاس

جانگ کوک بود؟؟

روی میزش نشسته بود و سرش پایین بود

جیمین شکه شد

اون این تایم چرا هنوز تو مدرسه بود؟؟

کوک سرشو بلند کردو نگاهش کرد

لبخند تلخی به جیمین زد

_تو اینجا چیکار میکنی؟

جیمین هنوز بابت امروز ازش عصبی و دلخور بود

+اومدم انقد بزنمت که صدا سگ بدی

دروغ گفته بود،اصلا نمیدونست کوک تو کلاسه

_خب بهت قول میدم جیمین اگه اینکارو بکنی جلوتو نمیگرم

جیمین با تعجب نگاهش کرد

خودش بود؟؟؟

یجورایی دلش نمیخواست اینجوری ببینتش 

کوک رو همیشه تو اوج دوست داشت نه اینجور شسکت خورده

+تو اینجا چیکار میکنی؟؟چرا نرفتی خونه؟


کوک پوزخندی زد

_خونه؟کسی اونجا منتظر من نیست ،من تک فرزندشونم اما انگار هیچ اهمیتی واسشون ندارم


لحن غمگینش دل جیمینو به درد اورد

جلوتر رفت و بهش نزدیک شد

بوی الکل میداد

چینی به دماغش داد

+تو نوشیدی؟؟

_نهههههه فقط یکممم ،خیلیی کمممم

جیمین از لحن کشدارش خندش گرفت

+تو هنوز ۱۸ سالت نشده 

گفت و بیشتر نزدیک شد 

کوک سرشو بلند کرد و به صورت جیمین که حالا کاملا نزدیکش شده بود نگاه کرد

دستشو بلند کردو با تردید روی پهلوی جیمین گذاشت

جیمین مقاومت نکرد

کوک با دیدن راه اومدن جیمین کمرشو گرفت و اونو روی پاش نشوند 

خیره به اجزای صورتش نگاه کرد 

دستشو روی موهای پسر کشید و صورتصو نوازش کرد

_من بهت اسیب زدم؟

جیمین سرشو به دوطرف تکون داد 

نمیخواست از این بیشتر ناراحتش کنه

کوک دستاشو دور کمر جیمینو پیچید و جیمین پاهاشو دو طرف رون های جانگ کوک گذاشت و خودشو روی صورتش جلو کشید

کوک اب دهنشو قورت داد

_ببوسمت؟؟

جیمین از لحنشو و اجازه گرفتنش لبخند ملیحی زد  

+اوهوم

اروم سرشو جلو برد و لباشو رو لبایه جیمین گذاشت

ارامش به کل بدنش منتقل شد 

جیمین اینبار دستشو دور گردن پسر حلقه کرد و باهاش همکاری کرد

کوک ماهرانه با لباش بازی میکرد و جیمین حس میکرد چیزی تو بدنش تکون میخوره 


بدنشو بیشتر به کوک چسبوند و دستاشو تو موهای پر کلاغی پسر فرو کرد 


گازی ارومی از لبایه جیمین گرفت که پسر اهی کشید 

با باز دهنش زبونشو تو اون حفره کوچیک و داغ فرو کردو جابه جاشو مزه کرد

میتونست طعم بستنیو حس کنه 


انگشتاش اروم پشت جیمین و لمس میکرد و جیمینو دیوونه میکرد

خط بوسه هاشو تا روی فک جیمین کشید و با زبونش گردنش لیس زد 

جیمین از برخورد زبون خیس کوک به گردنش هیسی کشید و بیشتر گردنشو تو دید کوک قرار داد 

کوک با لذت دستشو پشت گردن جیمین گذاشت و پوستشو مکید 

کیس مارکاشو روی پوست سفید جیمین گذاشت و روشونو بوسید

سرش کاملا تو گردن جیمین بود از خوردنش سیر نمیشد

جیمین نمیخواست اه و نالش انقدر زود بلند شه

اما با حس دندونای کوک روی پوستش ناله درد مندی از بین لباش خارج شد

کوک پوزخند صدا داری زد و بی طاقت دستشو از پیراهن جیمین رد کردو بدنشو لمس کرد

انگشتاشو از زیر لباسش به نیپل پسر رسوند و مالوندتش

جیمین اهلی کشید و خودشو بیشتر به کوک فشار داد که دیک تحریک شدن رو عضو کوک کشیده شد 

کوک ناله ای کردو با دست دیگش چنگی به باسن جیمین زد

دستشو سمت یونیفرم جیمین برد و دکمه هاشو باز کرد 

کاملا از تنش در اورد و وقتی دستش روی زیپ شلوار جیمین نشست پسر دستشو روی دستای کوک قرار داد و ناله ای کرد

مطمعن نبود که درسته بانه

کوک با دیدن تردید بدنشو نوازش کرد و لباشو روی صورت جیمین کشید و به گوشش رسید

زبونشو ری لاله گوشش کشید زمزمه کرد

_نترس بیبی،فقط میخوام بهت لذت بدم 

دکمه شلوارشو باز کردو زیپشو پایین کشید

دستشو نوازش گرانه روی دیک جیمین کشید

_بهت اسیب نمیزنم جیمین،هیچ وقت ،فقط میخوام مال خودم بشی

جیمین از این حرفش ناله بلندی کرد و لباشو به لبای کوک رسوند 

میخواست که مال کوک باشه

ازین فکر ضربان قلبش تند میشد

برای لحظه ای بوسشونو قطع کردو به بزاق کش اومده بین لباشون خیره شد

+منو مال خودت کنن کوک  

و همین حرف کافی بود تا کوک کاملا دیوانه بشه شلوار و لباس زیر پسرو همونجور که میبوسیدتش و جیمین رو پاش نشسته بود در اورد

دوتا دستشو به لپایه باسن جیمین برد و اون دوتا هلوهای نرم رو با دستاش چنگ زد 

جیمین بین بوسه هاشون ناله ای کرد و بوتشو تو دستایه کوک تکون داد 

+آه کوکک

کوک دستاشو روی رون هاش محکم کرد و پسرو بلندش کرد 

جیمین پاهاشو دور کمر حلقه کرد و دوباره بوسشونو از سر گرفتن

مثل تشنه ای که به اب رسیده باشه لبایه همو میخوردن 

کوک پشت پشت جیمین و به دیوار چسبوند و یه دستشو بین پاهاش برد و سوراخشو لمس کرد

جیمین با حس انگشتایه کوک روی ورودیش نفسش بند اومد و سرشو تو گردن کوک فرو برد و گازی گرفت 


کوک از حرکتش بیشتر تحریک شد

جیمینو روی زمین گذاشت و برش گردوند 

دوتادستاشو بالای سرش به دیوار پین کرد و پشت گردنشو بوسید 

جیمین از پشت بوتشو به دیک کوک چسبوند و تکونش داد 

از روی شلوار روی عضو در حال ترکیدن کوک ضربه میزد و بی طاقت و نیازمند ناله میکرد

کوک با حرص چنگی به بدن جیمین زد و نگهش داشت

دستشو سمت کمر بندش برد و بازکرد 

زیپشو پایین کشید و دیک سفت شدن رو تو دستش گرفت 

_انقدر میخوایش جیمین؟؟؟اره؟؟

با دیکش چند باز به بوت جیمین ضربه زد و کلاهکشو روی سوراخ صورتی و داغش کشید اما زود بود

جیمین از حس داغی عضو کوک وسط پاهاش لرزید اون لنتی رو توی خودش میخواست

+کوک لطفا...آههه دیگه نمیتونم

کوک دیکشو لای پای جیمین کشید و انگشتشو به به سوراخ جیمین کشید و واردش کرد

جیمین ناله ای کرد بالا تنشو به بدن سفت کوک چسبوند و لباشو بوسید 

کوک انگشت دومشم وارد کردو ناله جیمین تو دهنش خفه شد

با حس اماده شدنش با یه دست دستشو روی بدن جیمین گذاشت و با نیملاش بازی کرد 

با دست دیگش زیر رون پسرو گرفت و پاشو روی یکی از میز هایی که اونجا بود قرار داد تا باز باشه

اروم دیکشو روی رودی جیمین گذاشت و فشارش داد

جیمین با حس فرو رفتن اون دیک بزرگ و هارد توش جیغی تو گلوش کشید 

اون بزرگ بود و دردناک

+عاه کوک ..من..این واقعا بزرگه

کوک از تنگیش ناله مردونه ای کردو دیکشو بیشتر توی جیمین فرو کرد 


جیمین میتونست تصور کنه که تو ی چه پوزیشنی هستن در حالی که خودش کاملا لخت بود اما کوک همه لباساش تنش بود و فقط دیکشو تو سوراخ جیمین فرو کرده بود 

از تصورش ناله عمیقی کشید و خودشوبه کوک فشار داد تا سهم بیشتری از دیکش داشته باشه

_بیبی، تو کارتو خوب انجام میدی

جیمین لبخندی از حرفش زد و حجم بیشتری از کوک رو تو خودش جا داد تا اینکه کاملا پر شد


جانگ کوک اروم ضربه ای توش زد و با لذت به لرز کردن بدن جیمین نگاه کرد

سرشو تو گردنش فرو کردو دیکشو حرکت داد 

جیمین سرشو سمت کوک برگردوند و تو چشماش خیره شد

کوک فقط میتونست به نگاه کردن به اون چشما و لبایه باز موندش بیاد 

با شنیدن ناله متفاوت جیمین خندید

_بلاخره پیدات کردم بیبی

جیمین با عجز ناله کرد و اشکاش روی صورتش ریخت

+بیشتر...عآههه بیشتر کوک

کوک سرعتشو بیشتر کردو به شدت تو سوراخ جیمین ضربه زد

_هر چی تو بگی جیمین،تو لایقش هستی،جوری که میخوای به فاکت میدم 


صدایه بر خورد بدن کوک و بوتی جیمین تو کلاس خالی اکو میشد و اه و نالشون تو فضا میپیچید 

کوک با حس اینکه نزدیک دستشو جلو برد و دیک جیمینو دو دستش گرفت و بالا پایین کرد

بدون مکثو پشت هم


داخل جیمین ضربه زد تا اینکه دوتاشون با ناله کشداری رها شدن 


کوک بدن لرزون جیمینو تو دستش گرفت تا نیافته 

اروم برشگردوند و بغلش کرد

از پیشونی تا چونه و گردن پسرو غرق در بوسه کرد 

_مال منی جیمین مال من


ꪶ Enjoy 🔥 ꫂ


سلام جینگیلیا

خوبین؟؟

اینم از پارت دوم و اهم اهم بله و ازین حرفاا

الان همتون میگین پس تهیووونگ چی پس

واقعا تهیونگ چی؟؟

در قسمت بعد میفهمیم

😈💦و یه تریسام جوعننن داریم

پس نظرات رو برسونین

بچه ها داخل گپ نطرات عضو شید و اونجا نظر بدین تا قابل شمارش باشه

😌😌💕💕

😂😂🔥

و در مورد نظراتتون من واقعا وقت نکردم به همشون جواب بدم اما همشونو دیدم و انرژی گرفتم ازشون🥺🥺💕💕مطمعنن جواب میدم به همشون

و اون دسته از عزیزانی که میگید شبیه سکسی موچیه باید بگم جز کاپلش هیچ شباهت دیگه ای به هم ندارن🥺😊

دوستون دارممم بوسس💋💕


Report Page