Rr

Rr


🌺مناجاتی از حضرت علامه حسن زاده آملی.


اى که مرا بدین حسن و بها آفریده ‏اى و چنین جمال و جلال داده ‏اى، مرا به سوى خود بدار.


اى که همه از تو پدید آمدند و به فرمان تو در کارند و در راه خود استوارند این آفریده‏ ات را در کار و راهش هشیارى و استوارى ده.


اى که خورشید را چراغ ایوان این جهان و ماه را شمع شبستان آن گردانیدى، دیدگانم را به نور جمالت فروغ ده و دلم را از تاریکى نادانى برهان.


اى که قندیلهاى ستارگان را در سقف این گنبد مینا چنین آراستى، قندیل قلبم را آویخته به محبت ذات پاکت بدار.

اى که چشم و گوش و دل و زبانم داده ‏اى، نعمت دیدار خود عطایم فرما.


آفریدگارا از پشه آنقدر اندیشه دارم که از پیل، و از مور آن اندازه که از اژدهاى دمان، و از کرم شب‏ تاب همان که از آفتاب، چیست که عجیب نیست؟ رستنی ها همه حیرت ‏آور، حیوانات همه مهیب، کوهها همه عجیب، دریاها همه سهمگین، ستارها همه دلربا و جانفزا، اینهمه از کجا پیدا شدند اصلشان چه قدر زیبا خواهد بود و چقدر بزرگ و توانا خواهد بود؟ همه علمند و شعور، همه هشیارند و بیدار، همه در زمزمه مدح و ثناى تو، همه سر به آستان تو نهاده ‏اند این چه شوکت و سلطنت است و این چه جبروت و عظموت؟


آفریدگارا جسم و جانم داده ‏اى، گوش و زبانم داده‏ اى، نطق و بیانم داده‏ اى، ندانم چى به من نداده‏ اى، توفیقم ده تا اینهمه نعمتها را کفران نکنم، چه از شکر آنها عاجزم و کسى از عهده شکرت برنمى‏ آید...


***

برگرفته از: #هزار_و_یک_کلمه،

جلد 2، صفحه 246، 

Report Page