pol

pol

🍁کـــــℳσŋムـــوردم 🍁

👗مرد پولدار و شیک 👔

لیلی

شوکه از حرفش سر جا میخکوب شده بودم . اب دهنم رو به سختی قورت دادم .
نمیدونم چه مرگم شده بود که دلم میخواست کرم بریزم ...دستمال رو از دستش کشیدم و گفتم :
_ میخوام بمونه ...شاید دل وکیله رو بردم با لبام ، مهر طلاقم از تو خشک نشده زن اون شدم..!

لبخندی به نگاه ماتش زدم و ادامه دادم :

_ پیاده شو بریم دیگه..!

دستم به سمت در ماشین لغزید که بازوم رو کشید ...صورتم رو با حرص به طرف خودش برگردوند و بدون اینکه فرصت حلاجی کردن بهم بده دستمال رو محکم روی لبام کشید.

حسابی که لبام رو سابید کنار کشید و گفت :
_ پیاده شو که دیر شد .!

***

وکیلی که برای من گرفته بود زن بود و وکیل خودش مرد ...بعد از توضیح شرایطمون و اینکه طلاقموم قراردادیه همه مراحل رو به وکیل ها سپردیم و از دفتر بیرون اومدیم.

به ماشین اشاره کرد و گفت:

_ سوار شو لیلی ..!

قدمی به عقب برداشتم به چشمای منتظرش زل زدم و گفتم :

_ جز دوتا دونه لباسم چیز دیگه ای تو اون خونه ندارم مهرداد ..تا اخر هفته هم که جدا میشیم ..نمیخوام برگردم به خونت میرم جای دیگه ..!

چرخیدم و خواستم برم که مچ دستم بین دستش اسیر شد و..

#مرد_پولدار43

جامعه ترین کانال مد و زیبایی👗🦋
http://t.me/shik_poldar 🤵👩‍💼

Report Page