Pi

Pi

امین اکبری

پی داستان یک ریاضیدان نابغه است که در کودکی با نگاه کردن به خورشید دچار مشکلاتی شده است و اکنون سعی در کشف راز عدد پی دارد.

فیلم اولین ساخته ی بلند آرونفسکی یکی از بزرگترین کارگردانان سینما می باشد و در جای جای فیلم هوشمندی ، دقت نظر و نقطه نظرات وی به خوبی دیده می شود.

سه نقطه ی پررنگ فیلم ، فیلمنامه ، موسیقی متن و فیلم برداری است در واقع هر سه ی این موارد در حد یک شاهکار عالی است. فیلم برداری با شات ها نزدیک و تکنیک روی دست به خوبی سر در گمی و گم گشتگی را به مخاطب القا می کند . انتخاب به جای سیاه و سفید بودن فیلم و نمایش فیلمی با حداقل جزئیات ( آن هم در فیلمی در باره ی ریاضیات که همه چیز به جزئیات بر می گردد) از جمله موارد ماندگاری فیلم برداری این فیلم است. فیلمنامه با این که به ما نمی فهماند که عدد کشف شده چه ارتباطی با پی و اسم فیلم دارد اما حاوی المان ها و حرف های اصلی آرانوفسکی ، کمال گرایی ( مانند قوی سیاه ) ، غریزه ( مرثیه ای برای یک رویا ) ، و ... شاید مثل سایر فیلم های آرانوفسکی قبول معنویت بدون قبول دینی خاص ( و یا حتی حقیر شمردن دینی خاص ) از آن جایی که شاید یهود و اسلام در فیلم وی حالتی رمز گونه و قابل اکتشاف داشته باشند اما در نهایت آنها به دنبال خود (ظاهر) عدد ( واقعیت/حقیقت/خدا) هستند و این کوهن - یک ریاضی دان یهودی که اتفاقا دین برایش مساله نیست- این حقیقت را درک می کند و درک کامل این حقیقت و باز شدن چشم او باعث جنون او می شود. به شخصه یادداشت های شخصی در باره ی نگاه به خورشید را تشویقی برای ذل زدن در چشم های ( هرچند تابان و دردناک) حقیقت می بینم به نوعی اگر شما به دنبال حقیقت باشید ممکن است لحظاتی بانگاه مستقیم به آن چشم هایتان اذیت شود ولی در نهایت چیزی که می بینید حقیقت و ذات اصلی مساله است. و در نهایت بعد از رسیدن به حقیقت و عدم تحمل آن وقتی که دریل را به سر خود می برد می تواند مثل سایر افراد با بی خیالی به دنیای اطراف لبخند به زند و با نگاه کردن به برگ درختان به جای فرمول هایی که برگ را نشان می دهد مثل انسان های عادی ( و شاید احمق! ) از زیبایی های طبیعت لذت به ببرد! ( شاید به نوعی زیبا دیدن دنیا و رمانتیک کردن دنیا نوعی مسخرگی باشد!)

دو نکته در باره فیلم ( شاید هر چند اشتباه) به نظرم مرتبط می آید یکی اعتقاد به این که تمام جهان یک معادله ی بزرگ ریاضی است ( یا به نوعی با ریاضی تعریف می شود،) شاید نسخه ی کامل این قضیه را در ماتریکس ببینیم جایی که نئو ( با رسیدن به مقام - خدایی-) همه ی جهان را به صورت عدد می بیند! نکته ی دوم که به نظرم بعید اما شبیه می باشد این است که آرانوفسکی مانند کوبریک در 2001 یک ادیسه ی فضایی ناشناخته ای که در نهایت هم شناخته نمی شود اما می تواند باعث پیشرفت و یا نابودی شود را نوعی معنویت/خدا می بیند.

جمع بندی

پی فیلمی قوی ، مهم وبسیار خوش ساخت از آرانوفسکی است حتما در "زمانی طلایی" به تماشای آن بنشینید.

نمره ی من 9/10

Maximillian Cohen: When I was a little kid, my mother told me not to stare into the sun, so when I was six I did...



Report Page